پارودی چیست ؟ :
فرهنگ اصطلاحات ادبی«شیپلی»، پارودی را تقلیدی اغراقآمیز از ویژگیهای ظاهری و مفهومی یک سبک، به صورت طنزآمیز میداند. به گونهای که در آن از کلمات، سیاق، طرز بیان و طرز تفکر نویسنده(پارودی در ادبیات) استفاده میشود و با ایجاد تغییراتی هدفمند، آن ویژگیها به صورتی خندهآور و در موضعی غیرجدی و نابجا، اثر اصلی را مورد هتاکی قرار میدهند.
در واقع پارودی ــ که تاریخچهی سرایش و پردازشش به شکل مدون (به گفتهی زرینکوب) به یونان باستان و «اریستوفان» (Aristophanes) بازمیگردد ــ با نقض در یک مفهومِ تلویحی، مشترک است و آن مفهوم، تغییر و ایجاد پیچش در ساختار است. به همین شیوه «علامهمحمدقزوینی» اولین بار نقیضه را در برابر پارودی به کار میبرد و گویی از همینجاست که انحراف معیار به ظاهر کم میان مفاهیمی چون نقیضه، هزل، هجو، شوخی و پارودی که عمدتا از وارداتی بودن قاطبهی اینها ناشی شده، موجب رفتهرفته وحدت پذیرفتنشان در قالب کلِ «فکاهی» میشود و خوانش پارودی برای کاربر زبان فارسی از این به بعد تقریبا ناممکن خواهد بود.
در بررسی پارودی به عنوان گونهای از کمدی یا طنز یا هر کل جامعی که میشود نام برد، میبایست به فاصلهی «هتاکی» که شیپلی برای نام دادن به عملکرد پارودی استفاده میکند و «تمسخر» دقت کرد که البته میفهمم اگر بگویید که این دوتا هم در فارسی تفاوت چندانی ندارند اما بیایید فرض کنیم که دارند و بیایید فرض کنیم که هتاکی، در واقع مترادف با یکجور دهنکجی سرباززننده از ساختار است؛ یک جور عرفگریزی و کالبدشکافی هنجار و تمسخر، در واقع واکنشی دفاعی به هنجار و یک کل سیستماتیک = ساختار، است. از توجه به فاصلهی میان این دو مفهوم میشود استقرا کرد که پارودی در واقع در لحظهای پساعبید زاکانی اتفاق میافتد و به لحاظ پیچیدگی و «بیشتر دربارهی ساختار بودن تا دربارهی محتوا»، کالیبر بالاتری از بامزهبازیهای فرن هشتم و نهم شرقی دارد و تنها در لحظهی درک این رزونانس جزئیست که کاربر زبان فارسی اعم از نویسنده و خواننده و مترجم و الخ، خواهد توانست تعاملی از درجهی ادراک بیشتر با متن یا هر طور فرم هنری پارودیک برقرار کند. یا بگذارید اینطور بگویم که تنها زمانی قادر خواهیم بود یک فیلم پارودیک یا داستان پارودیک را به بهترین شکل بفهمیم و در بالاترین سطوح ادراک باهاش ارتباط برقرا کنیم که متوجه فاصلهی این دو مفهوم رزونانسیده از یکدیگر در زبان فارسی باشیم.
برای ما پارودی مفهومی تقریبا درک نشده است. برای ما طنز تنها زمانی اتفاق میافتد که جلوی تلویزیونمان بنیشینیم و به لودگیهای آدمهای بیمزه بخندیم که البته از هر بابت بری از مشکل است اما بیایید به راههای آلترناتیوی برای لذت بردن از طنازی، این بار در قالب ساختارشکنی و هتاکی به کلیشههای و هنجارهای پیشساخته، فکر کنیم چرا که هتاکی و شورش در کل چیز حالخوبکنیست و حال خوبش جایی در آدم برای مدت طولانی خواهد ماند.
پارودی چیست
برای شروع بیایید به سراغ یک فیلری از سیمپسونها برویم که دربارهی سفر به آینده ی بینهایت دور هومر است. Traveling to future coach gag به هیچ وجه خندهآور به شکلی که احشا را در خطر انفجار قرار دهد، نیست و دربارهی ساختار است. دربارهی اپیزودی از سیمپسونهاست که در سپتامبر ۳۶٫۴,۱۰,۵۳۵ خورشیدی ساخته میشود و به مثابه انفجاری در ساختار است. دیالوگهای به شکل اسکریپتهای متا به زبان ماشین در کنار صفحه پیدا میشوند. سیمپسونها به موجوداتی ظرفناپذیر وادیسیدهاند و با کدهای باینری ارتباط برقرار میکنند و همه چیز انگار به هم ریخته و حتی سر و شکل اپیزود از استایل کالِرفول کارتونی به استایل مونوکالر تحت داس تغییر پیدا کرده. تغییری که جایی عمق ساختار موردانتظار مخاطب(حتی مخاطب دیوانهی سیمپسونها که فکر میکند انتظار همه چیز را دارد) را دستخوش انفجار میکند. تعییری که مخاطب از خلالش با احساس بهت، شگفتی و هیجان به بیرون تف میشود. حال اگر کاربر زبان فارسی کمتر گیک باشید هرگز قادر نخواهید بود که برای خودتان توضیح بدهید که چه جور تجربهای را از سر گذراندهای. احتمالا فقط میدانید که عجیب بود یا تجربهی حسی گنگی شبیه به این. اما مسئله با گیک بودن و گیک انیمیشن پارودیک بودن هم حل نخواهد شد چرا که ممکن است کاربر بیشتر-گیک یا نرد زبان فارسی، به سبب از سر گذراندن تجربههای مشابه، بتواند میزان خوبی از این تجربهی پارودیک را ادراک کند اما در کلامی کردنش و برساختن ظرفی برای انتقال این تجربه، همچنان احساس دهان نداشتن خواهد کرد. قادر نخواهد بود که برای ما(هر دیگرانی که برای ارتباط باهاش به کلام یا فرمی از زبان نیاز باشد) تجربهاش را کلامی کند چرا که مفهومی که او نائل به درکش آمده، از طریق همسایگی طولانیمدتش با بازیهای مشخص فرمی، انگار به او سرایت یافته و تنها قادر به ادراکشان خواهد بود و نه قادر به انتقال یا مجرد کردنشان در ساحت زبان فارسی برای دیگری.
پارودی چیست
اگر به تعریف آقای شیپلی از پارودی برگردیم، میبینیم که پارودی در واقع موجودیتی شیمیاییست که به فرمول پایداری تزریق میشود و باعث واپاشی آن فرمول پایدار خواهد شد. پس در مرحلهی اول برای معنادار بودن رویکرد پارودیک به فرمول پایدار اولیه نیاز است. در ادبیات و سینمای مدرن، ژانر آن فرمول پایدار اولیه است. همه میدانیم در سریهای مارول باید به دنبال چه چیزهایی باشیم. فرمولها را از قبل میدانیم. قهرمان سربرآورده از سختیهای زندگی. باختن مبارزهای حیاتی و بعد پیروزی در نبرد نهایی. یا در فیلمهای وحشت که میدانیم کجا قرار است بترسیم و چطور قرار است بترسیم و یا ادبیات علمیتخیلی عصر طلایی که در عمدهی موارد در باب سفینهها و سیارات دیگر و رباتهاست و میدانیم که اینها مواد اولیهی فرمول ثابت این «ژانر» بهخصوص از ادبیات یا سینما هستند. اینجاست که پارودی شکوفه میدهد و ماجرا پارودی ژانر پیش میآید. حتما و قطعا همه حداقل یک پارودی برای فیلم یا اسلوبی خاص از ادبیات دیدهاید. تری پرچت و داگلاس آدامز در ادبیات فانتزی و ع.ت، spaceballs که پارودی استاروارز است، Vampires Suck که پارودی سری twilight است و نمونههای بسیار دیگری که حتما همه دیده یا خواندهاید، همه نمونههایی از پارودی ژانر هستند که در فاصلهی دههی نود تا همین امروز با عناوینی چون ددپول، توانستهاند با همان «تغییر خندهآور در ساختار»، توجه مخاطب را به خود جلب نمایند اما آیا میشود نمونهای پساپارودیک در رویکرد کالبدشکافانه به ساختار، پیدا کرد؟ رویکردی که قرار نیست خندهآور باشد و بیشتر حملهای بازیگوشانه به ساختارهای پایه است؟ حتما. تعدادشان زیاد هم هست. اما اینجا ما به سراغ بونگجونهو و سینمای مجنونش خواهیم رفت. برای آشنایی با رویکردهای متنوع از انهدام ساختارهای اولیه و تثبیتشده، میتوانید به مارتین مکدونا، دیوید فاستر والاس، ساموئل ال دیلینی و دیگرانِ مشابه، مراجعه کنید.
همچنین بخوانید : تجربه دیجیتالی شدن شعر و ادبیات داستانی در ایران
پارودی چیست