موصوف و صفت عربی توضیح
برای مشاهده فایل ویدئوی جذاب آموزش موصوف و صفت اینجا کلیک کنید
در زبان عربی به مانند زبان فارسی برای توضیح کلمات اسمی بعد از آن می آید که آن را توصیف می کند
به اسم اول صفت و به اسم دوم موصوف می گویند
مثال :
ماشینِ زیبا
ماشین: موصوف
زیبا: صفت
در عربی نیز به همین شکل عمل می شود
السیاره الجمیله
السیاره: موصوف
الجمیله : صفت
مسأله که در موصوف صفت عربی باید در نظر گرفت این است که صفت بر اساس موصوف تغییر می کند و باید در چهار چیز با هم مطابقت کنند
۱-مذکر و مونث: یعنی اگر موصوف مذکر است صفت نیز مذکر باشد
المرأه الجمیله
الرجل الجمیل
۲-مفرد و جمع و مثنی: یعنی اگر موصوف مفرد بود صفت هم مفرد می شود و اگر موصوف جمع بود صفت هم جمع
المعلم العاقل
المعلمون العاقلون
۳-حرکت اعراب: یعنی اگر موصوف مرفوع بود صفت هم مرفوع می شود و اگر موصوف مجرور بود صفت هم مجروز می شود
جاء الرجلُ الجمیلُ
ذهبتُ إلی البیتِ الجمیلِ
۴-معرفه و نکره بودن: یعنی اگر موصوف معرفه بود باید صفت هم معرفه باشد و اگر نکره بود صفت هم نکره می شود
الرجل الجمیل
رجل جمیل
نکته مهم دیگر اینکه صفتها معمولا مشتق هستند یعنی مثلا کلمه کتاب نمی تواند صفت قرار گیرد چون جامد است.
—
موصوف و صفت عربی
در زبان عربی نیز مانند زبان فارسی به خاطر نیاز کلمات به توضیح و توصیف ، موصوف و صفت داریم . درترکیبات وصفی ، همیشه اسم دوم ( صفت یا نعت ) مشخصات اسم ماقبل خود را ( موصوف یا منعوت ) بیان کرده و خصوصیات آن را میپذیرد . مثل :
در فارسی : گل سرخ ، باغچهی زیبا ، حماسهی با شکوه
ألوردهُ الْحمراءُ شَجَرَهٌ مبارکهٌ ألباقیاتُ الصَّالحاتُ
موصوف صفت موصوف صفت موصوف صفت
نکتهی مهم۱ : صفت ( نعت ) در زبان عربی در چهار مورد از موصوف (منعوت) تبعیت و پیروی میکند:
۱- عدد : مفرد : رَجُلٌ عالمٌ ، إمراهٌ عالمهٌ مثنی : رَجُلانِ عالمانِ ، إمراتانِ عالمتانِ
جمع : رِجالٌ عالمونُ ، إمْرَآتٌ عالماتٌ
۲- جنس : مذکر : ألْمُعلِّمُ الْفاضِلُ ، الطّالبُ الْمُجِدُّ .
مونث : اَلّْمُعلِّمهُ الْفاضِلهُ ، الطّالبهُ الْمُجِدَّهُ .
۳ – شناسایی : معرفه : الشَّجرهُ الْکبیرهُ ، ألْباقیاتُ الصّالِحاتُ . نکره : شَّجرهٌ کبیرهٌ ، باقیاتٌ صالِحاتٌ .
۴- اعراب : مرفوع : کتابٌ مفیدٌ ، ملکٌ عظیمٌ . منصوب : کتاباً مفیداً ، ملکاً عظیماً .
مجرور : کتابٍ مفیدٍ ، ملکٍ عظیمٍ .
نکتهی مهم ۲ : صفت برای جمع غیر انسان ( غیر عاقل ) میتواند به صورت « مفرد مؤنث » بیاید ،
مانند : أَعمالٌ حَسَنَهٌ أَلْأیامُ الْجمیلهُ
موصوف (صفت) مفرد مونث موصوف (صفت) مفرد مؤنث
جمع غیر انسان جمع غیر انسان
نکتهی مهم ۳ : جمله نیز میتواند برای یک اسم نکره « صفت » واقع شود ( أَلْجُملاتُ بَعْدَ النّکراتِ صفاتٌ ) ، مانند :
قَرَأْتُ آیهً أَثَرَتْ فی قَلْبی. ألْمُؤمِنُ إنسانٌ یحِبُّ الْخَیرِ.
اسم نکره جمله وصفیه ، محلاً منصوب اسم نکره جملهی وصفیه ، محلاً مرفوع
توجه : اعراب جملات وصفیه بنابر مبنی بودن « محلی » است و از اسم نکرهی ماقبل خود تبعیت میکنند .
نکتهی مهم ۳ : یک اسم در آنِ واحد میتواند هم صفت داشته باشد هم مضافٌ الیه .
در فارسی صفت قبل از مضافالیه میآید ، مانند :
کتاب جالب داستان . عطش شدید او
صفت مضافالیه صفت مضافالیه
موصوف و صفت عربی
در عربی مضافالیه قبل از صفت میآید ، مانند : اَلسّلام علی عبـــادِ اللـهِ الصّالِحینَ . ( سلام بر بندگان صالح خدا ) مضافالیه نعت ( صفت )
أشــعَـهُ الْقـمرِ الْـفـضـّیهُ . ( اشعهی نقرهای ماه )
موصوف مضافالیه صفت
عَــطْــشُــــهُ الــشَّــدیـــــدُ . ( عطش شدید او )
موصوف مضافٌ الیه صفت
نکتهی مهم ۴ : در زبان عربی بر خلاف فارسی ، مضافٌالیه بر صفت مقدم است .
نکتهی مهم ۵ : در زبان عربی برخی از اسمها وجود دارند که بدون داشتن علامت تانیث ، « مؤنث » به شمار میآیند . مانند : شمسٌ ( خورشید ) ، أرضٌ ( زمین ) ، نارٌ ( آتش ) ، ریحٌ ( باد ) ، دارٌ ( خانه ) ، بئرٌ ( چاه ) و نام اغلب اعضای زوج بدن ( رِجْلٌ : ( پا ) ، ید : ( دست ) ، عَین : چشم و … ) که به آنها « مونث معنوی » میگویند .
نکتهی مهم ۶ : گاهی اوقات برای کلمه ای نکره ، جمله ای می آید و آن را توصیف می کند که آن جمله را صفت از نوع جمله ی وصفیه می گوییم . مانند :
رایتُ ظَبیاً یَمشی بِهدوءٍ .
موصوف صفت از نوع جمله ی وصفیه
موصوف و صفت عربی
موصوف و صفت عربی توضیح