فرق بین کمونیسم و سوسیالیسم
سوسیالیسم مدرن مانند کومنیسم تا حد زیادی بر اساس مارکس و انگلس استوار است ولی احزاب سوسیالیستس اکثر عقاید مارکس را رد می کنند ار آنجمله اعمال زور و دیکتاتوری (پرولتاریا) یا طبقه کارگر است.در بعضی از کشورها نفوذ تئوری مارکس در برنامه های سوسیالیستی امروز ناچیزاستت.
سوسیالیست عموما خود را از هر نوع دیکتاتوری بری می دانند آنها طرفدار انتخابات آزاد و درجات مختلف آزادی کسب و کار می باشند ولی معتقدند که منابع اصلی و خدمات عام المنفعه عمده وسایل تولیدی باید درمالکیت دولت باشد وهرکجا که کمونیست ها در راس کار باشند انها فقط به یک حزب (حزب خودشان یا به احزاب دیگری که تحت تسلط خودشان باشد ) اجازه می دهند اشخاصی را برای شرکت درانتخابات معرفی و نامزد نمایند و درپای هر صندوق انتخاباتی یک صورت از نامزد های وکاللت هست که تمامانها باید مورد موافقت حزب کومنیسم قرارگیرند.کومنیستها کوشش می کنند خود را با زور 19. سر کار نگه دارندولی سوسیالیست ها این کار رانمی کنند .البته کمونیسم همه چیز را به اشتراک می گذارد و میگوید همه چیز از آن دولت است و همه باید به یک اندازه و بر اساس نیاز خود داشته باشند اما معلوم نیست این نیاز رو کی تعیین می کنه. 34.
واژه ی ‘سوسیالیسم’ نخست برای توصیف گستره ی وسیعی از ایده ها و پیشنهاده ها به کار رفت که همگی در یک ایده ی اصلی اتفاق نظر داشتند: تمرکز مالکیت و کنترل ابزار تولید – به این خاطر که مالکیت متمرکز، کارآمدتر و/یا اخلاقی تر شمرده می شد. دوم اینکه سوسیالیست ها همگی توافق دارند که کاپیتالیسم (بازار آزاد مطلوب محافظه کاران یا لیبرال ها) اخلاقاً نادرست و لذا از لحاظ سیاسی ناقص است. سوم اینکه، برخی سوسیالیست های دارای گرایش مارکسیستی (یعنی واجد نگرش ‘تاریخی نگر’) می گویند که سوسیالیسم دوران پایانی تاریخی است که در آن کاپیتالیسم مغلوب می شود و زمینه ی پیدایش کمونیسم فراهم می آید.
سوسیالیسم شباهت هایی با کمونیسم دارد ولی شدت و حدت کمونیسم را ندارد. همانند کمونیسم، در سوسیالیسم هم تمرکز اصلی بر برابری است. منتها به جای این که کارگران مالک امکانات و ابزار تولید شوند، به آنها پول پرداخت می شود و اجازه پیدا می کنند دستمزدشان را برای آن چه که انتخاب می کنند صرف کنند. چون که بدنه حاکمیت صاحب ابزار تولید و بهره برداری کننده از این ابزار به نفع طبقه کارگر است.
برای هر کارگر آن چه مورد نیازش است فراهم می شود به طوری که بدون نگرانی از تآمین نیازهای اولیه اش قادر به تولید است. با این حال، باز هم پیشرفت و تولید محدود می شود و دلیل اش این است که انگیزه ای برای انجام کار بیشتر وجود ندارد. بدون وجود انگیزه برای موفقیت از جمله این که بتوان مالک یک کسب و کار و تولید درآمد شد، غرایز انسانی کارگران و آرزوهایشان از حرکت باز می ایستند.
هم در موقعیتی نزدیک به تضاد با سرمایه داری قرار دارند چرا که در کمونیسم و سوسیالیسم بر نبود مالکیت خصوصی و برابری طبقات تأکید می شود. در سرمایه داری به کارگرانی که بیش از حداقل عادی کار می کنند، بدون محدودیت پاداش داده می شود. هنگامی که تولید بیش از حد وجود دارد، مالک می تواند آزادانه آن را برای خود نگه دارد و هیچ تعهدی برای شریک شدن دارایی هایش با هیچ کس دیگری ندارد. محیط سرمایه داری رقابت را تسهیل می کند و در نتیجه فرصت پیشرفت نامحدود است.
در جامعه امروزی، بسیاری از کشورها بخش هایی از سوسیالیسم را در سیاست های اقتصادی و سیاسی خود مورد استفاده قرار می دهند. به عنوان مثال در انگلستان، بازارها مجاز اند آزادانه نوسانات خود را داشته باشند و کارگران هم بر اساس کارشان درآمد بالقوه نامحدود دارند. در عین حال خدمات اساسی مانند بهداشت و درمان برای همه، بدون در نظر گرفتن زمانی که صرف کار می کنند یا تلاشی که انجام می دهند ارائه می شود. برنامه های رفاهی مانند ارایه کوپن های غذا در ایالات متحده نیز شکل هایی از سیاست های سوسیالیستی اند که در جامعه آمریکا به رغم سرمایه داری بودنش جواب داده است.
منبع: 020.ir
به عربی
کمونیسم: الشیوعیة
سوسیالیسم: الاشتراکیة