غزل مذکر چیست ؟ شاهد بازی
این غزل را شاذ هم می نامند زیرا این گونه شعر هیچ گاه در ادبیات عرب از عصر جاهلیت تا نیمه قرن دوم هجری، جلوه ای و سابقه ای نداشته است.
غزل مذکر اشعاری است که پیرامون پسران نوخط و غلامان امرد و ویژگیها و شمایل آنان سروده شده است.
توجه و گرایش پاره ای از شاعران به این نوع غزل، نشأت گرفته از انحرافی است اخلاقی از ناحیه آنان که کاملا خارج از اصول خلقت و فطرت بشری است و بنا به فرموده قرآن کریم این انحراف نخستین بار توسط قوم لوط و در شهر سدوم اتفاق افتاد.
ابونواس و والبة بن حباب از جمله مهم ترین شاعران غزل مذکر در این دوره هستند.
شمیسا بر مبنای متون نظم و نثر و تاریخی گذشته ادعا می کند که (شاهد بازی) یا عشق مرد به مرد که در طول تاریخ با اسم ها و اصطلاحات مختلفی مطرح شده است: نظر بازی، جمال پرستی، بچه بازی. به شخص مفعول امرد، بی ریش، نو خط، مخنث، ساده رخ و … به شخص فاعل جمال پرست، صورت پرست، بچه باز و … در نزد قدما قبحی که امروز دارد را نداشته است و شاید هم اصلا قبحی نداشته است و ایرج میرزا را شاهد مثال می آورد که تا یک قرن پیش کسی مثل او که از افراد متشخص جامعه بوده در بیان شاهد بازی های خود ظاهرا از هیچ احساس شرمندگی برخوردار نبوده است. در ادامه شمیسا اذعان می کند که ادبیات غنایی فارسی به یک اعتبار ادبیات همجنس گرایی است. او می گوید که در این که معشوق شعر سبک خراسانی و مکتب وقوع در دوره تیموری، مرد است شکی نیست. اما ممکن است که خواننده غیر حرفه ای در مورد ادبیات سبک عراقی مثلا غزلیات امثال سعدی و حافظ دچار شک و تردید شود. اما حدود نصف اشعار این بزرگان هم صراحت دارد که در باب معشوق مذکر است. زیرا آشکارا از واژه های پسر و امرد و خط عذار و سبزه ریش و این گونه مسائل سخن رفته است. باید دانست که مسائلی چون رقص و زلف و خال و خطّ و قد و دامن و تیر نگاه و ساقی گری و امثال این ها که امروزه به نظر می رسد در مورد زنان است در قدیم مربوط به مردان می شده است. ادبیات سبک هندی هم اساسا ابیات عاشقانه نیست و عمدتا جنبه ادب تعلیمی دارد، اما بر طبق سنّت در آن هم معشوق مذکر است. در دروه بازگشت یعنی ادبیات دوره قاجار به تبع ادبیات دوره های سلجوقی و غزنوی و نیز واقعیت های موجود جامعه معشوق مرد بوده است. لذا می توان گفت که فقط در ابیات دوران معاصر است که در آن به طور گسترده یی با معشوق مونّث مواجه ایم.شاهد بازی در متون تاریخی هم انعکاس وسیعی داشته است مثل عشق سلطان محمود به ایاز یا عشق امیر یوسف برادر سلطان محمود به غلام ترکش طغرل کافر نعمت که در تاریخ بیهقی منعکس شده است. در دوران قاجار هم عشق ناصر الدین شاه به غلامعلی خان معروف به ملیجک . در دوره صفویه در برخی از شهرهای امرد خانه هایی دایر بوده است که به صورت رسمی با مجوز کار می کرد ه اند و حکومت از آنان مالیات اخذ می کرده است.
دکتر شمیسا رواج همجنس گرایی در ایران را به دوران بعد از اسلام نسبت میدهد در حالیکه شهرنوش پارسی پور از سابقه چندهزار ساله آن خبر میدهد. ویل دورانت نیز که به همجنس گرا بودن ایرانیان در زمان باستان اشاره مستقیم کرده است.
شعری مرتبط از حافظ:
شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی// خجسته است چنین شب که دوستان بینی
سعدی:
نام سعدی همه جا رفت به شاهدبازی // وین نه عیب است که در ملت ما تحسین است
منبع بخش فارسی : گنجور
درود بر شما جناب دكتر!
درباره جستار شاهدبازي عجالتا دو مورد را يادآور مي شوم.
1- بيت نخست كه به گواه از حافظ آمده است نيز از سعدي است. گواهاني كه مي شود از حافظ آورد:
اي نازنين پسر! تو چه مذهب گرفته اي كت خون ما حلال تر از شير مادر است
گر آن شيرين پسر خونم بريزد دلا چون شير مادر كن حلالش
يا آن جا كه از مغبچه مي گويد:
گر چنين جلوه كند مغبچۀ باده فروش خاكروب در ميخانه كنم مژگان را
نيز
برو معالجه خود کن ای نصیحتگو شراب و شاهد شیرین که را زیانی داد
و بسياري ديگر.
2- نمي دانم كسي درباره پيوند شاهدبازي با دو آيه زير از قرآن اشاره اي كرده يا نه. اما چيزي كه هست اين است كه اين دو آيه ميتواند جواز سرودن نرين چامه هاي (غزل مذكر) را به چامه سرايان تازي و پارسي مسلمان داده باشد.
1- وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ ( 24 سوره طور)
2- يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ بِأَکْوابٍ وَ أَباريقَ وَ کَأْسٍ مِنْ مَعينٍ ( 17 و 18 سوره واقعه).
ارادتمند: روياني
با سلام و تشکر از نظر سائب
این موضوع در ادبیات فارسی و عربی با وجود این که توسط برخی از پژوهشگران بررسی شده اما هنوز جای کار زیادی دارد