هنوز زبان عربی بر زبان فارسی سنگینی می کند
ضیاء الدین هاجری با حضور در برنامه “صورت ماه” رادیو گفت وگو ، برگزاری شب های شعر را نیز نادرست خواند و گفت: «در سرزمینی که ما زندگی می کنیم زبانی خاص وجود دارد که با تمامی زبان ها جدایی دارد و این زبان فارسی است.»
وی واژه زبان فارسی را آمیزه ای از همه واژگان بیگانه در درون این زبان دانست و افزود: «من میپندارم که فرهنگستان را به خوبی با عنوان زبان و ادب فارسی نامگذاری کرده اند چون فارسی آمیزه ای از همه زبان هاست.»
هاجری تصریح کرد: «آن روز که بتوانیم از واژه فارسی استفاده کنیم، سرزمین مان را از واژه های نا باب، نادرست و ناجور رهایی می بخشیم. به عنوان مثال واژه اُست از زبان اوستایی [آمده است] که با پسوند آد به استاد [تبدیل می شود]؛ حال چگونه در زبان تازی به اساتید تبدیل می شود؟!»
وی با انتقاد از اینکه بسیاری واژه های فارسی را با دست خودمان به زبان تازی فرستاده ایم، بیان کرد: «آیا فردوسی تا این اندازه نادان است که یک ایرانی را عجم بخواند؟! بلکه گفته است: بسی رنج بردم در این سال سی/ زبان زنده کردم بدین پارسی…»
همچنین حسینعلی رحیمی، عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی ضمن مخالفت با سخنان دکتر هاجری گفت: «هیچ زبانی در دنیا نیست که راه تعامل با زبان های دیگر را بسته باشد و زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست.»
وی ادامه داد: «ما در زمان ورود اسلام به ایران با فرهنگی دیگر مواجه شدیم که در کنار اسلام [عزیز] بوده است و طبیعتا با مهاجرت هر قومی به ایران، واژه هایی را وارد زبان ما کرده اند. چنانچه از زبان فارسی نیز واژگان بسیاری به زبان های دیگر وارد شده است.»
رحیمی تصریح کرد: «این تعاملات تا جایی قابل قبول است؛ هیچ زبانی در دنیا نیست که وام واژه از سایر زبان ها داشته باشد و این روند تا حدی برای غنای هر زبان لازم است. امروز اگر پالایش زبان را بگونه ای انجام دهیم که بگوییم نباید شعر را با واژه شعر تلقی کرد، حافظ و سعدی را نیز باید حذف کنیم.»
در ادامه احمد محمدی، استاد دانشگاه در گفت وگو با “صورت ماه” گفت: «اعراب در ۲۰۰ سال نخست ما را بیچاره کردند و همچنان سایه سنگین زبان عربی را می بینیم و به جایی می رسد که نوشتار، کتب و سخنان ما عربی می شود؛ بزرگ ترین نوشتار دانشمندان ما نیز به زبان عربی است و جَستن از این تسلط شدیدا نیازمند کار است.»
این شاعر خاطر نشان کرد: «ادبیات را هنر چهارم خوانده اند؛ ادبیات صرفا وسیله ای ارتباطی نیست؛ ولی باید بپرسیم که به کجا باید رسید و چگونه به ایده آل خود دست یابیم؟! زبان درون خود دارای پویایی و توانایی است و کافی است ساختار زبان فارسی را از آن خود کنیم.»
محمدی ادامه داد: «ادبیات عرب این خوبی را دارد که ایرانی ها بیشترین زحمت را برای آن کشیده اند و همین زحمت برای ساختار و دستور زبان فارسی کشیده نشده است!»
در بخشی دیگر از این میزگرد رادیویی مریم مرادی، استاد دانشگاه گفت: «نهایت بی مهری است که زبان و ادبیات فارسی را از واژگان ادبی بزداییم؛ در حالی که تا حدی وام دار زبان عربی هستیم.»
وی افزود: «اولین سروده هایی که تحت عنوان شعر در زبان فارسی داریم، سروده های زرتشت [نبی] است و اجماع اساتید ادبیات بر این است که وزنِ آن عروضی نیست و آنچه مردم به عنوان وزن عروضی شعر فارسی می شناسند، مدیون پذیرش ساختار آوایی عربی است.»
مرادی خاطرنشان کرد: «چطور می توان غزلیات حافظ و قصاید عربی سعدی را نادیده بگیریم؛ همچنین حذف معارف قرآنی از مثنوی مولانا [امری ناشدنی است].»