به کار بردن فعل مفرد یا جمع برای نهاد جاندار یا غیر جاندار جمع
هرگاه نهاد جمله، جمع باشد، بسته به نوع نهاد، فعل آن جمع یا مفرد خواهد بود. گونههای نهاد با نگاه جمع یا مفرد بودن فعل بهشرحی است که درپی میآید:
- ۲ـ گونههای نهاد
۱٫ ۱٫ ۲ ـ نهاد جاندار
منظور از «جاندار» هر چیزی است که جان و حرکت دارد، مانند انسانها و حیوانات. پدیدههایی مانند کشورها، نهادها، سازمانها، ائتلافها، قدرتها و مانند اینها که از انسانها تشکیل شدهاند نیز بهلحاظ قواعد دستوری این کتاب در دستهی جانداران میگنجند.
برای نهاد جاندار جمع، چه فاعل باشد، چه مفعول، فعل جمع میآوریم:
مثال ۱: ]اصحاب یمین[ در باغهای بهشتند و از مجرمان میپرسند: چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟ ]دوزخیان[ میگویند: ما از نمازگذاران نبودیم؛ و مستمندان را اطعام نمیکردیم؛ و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم؛ و همواره روز جزا را انکار میکردیم. (سورهی ۷۴، آیهی ۴۶-۴۰).
مثال ۲: ]یوسف گفت:[ ای همراهان زندانی من! اما یکی از شما دو نفر، آزاد میشود، ولی ساقی شراب برای صاحب خود خواهد شد. و اما دیگری به دار آویخته میشود، و پرندگان از سر او میخورند… (سورهی ۱۲، آیهی ۴۲).
مثال ۳: گویی که انسانها در برابر آماج وهم و تخیل نویسنده قرار گرفتهاند.
مثال ۴: حیوانات بسیاری از این سرزمین بهسوی سرزمینهای خشک مهاجرت داده شدند.
مثال ۵: انسانهای بیگناه فراوانی در دو جنگ جهانی اول و دوم کشته شدند.
مثال ۶: گنجشکها از روی درخت پریدند و بر پشتبام نشستند.
(۱) برای اندامها و اعضای بدن جانداران چه فاعل باشند و چه مفعول، در حالت جمع، فعل مفرد میآوریم:
مثال ۱: تا از میوهی آن باغها و آنچه دستانشان عمل آورده است ]بهثمر رسانده است[ بخورند. (سورهی ۳۶، آیهی ۳۵).
مثال ۲: اگر اراده کنیم، از آسمان آیهای بر آنها نازل میکنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد.
مثال ۳: ما به آنها (قوم عاد) قدرتی دادیم که به شما ندادیم و به آنان گوش و چشم و دل دادیم، ]اما بههنگام نزول عذاب[ نه گوشها و چشمها و نه دلهایشان، هیچ سودی برایشان نداشت… (سورهی ۴۶، آیهی ۲۶).
مثال ۴: … حتی پلکهای چشمانشان از حرکت باز میماند و دلهایشان تهی میشود. (سورهی ۱۴، آیهی ۴۳).
مثال ۵: … دلها ]و افکار[ شان (دلها و افکار افراد نادان) مانند هم است. (سورهی۲، آیهی ۱۱۸).
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۱) را نگاه کنید.
استثنا: برای نهادهای جمع ذرهای مانند «سلولها» فعل جمع میآوریم:
مثال: سلولهای مغز میتوانند از اجسام کِتونی نیز استفاده کنند.
(۲) هرگاه دو یا چند نهاد جاندار مفرد ، با «و» به هم ربط داده شوند، برای آنها فعل جمع میآوریم:
مثال ۱: علی، احمد و رضا هر روز با مینیبوس به مدرسه میروند.
مثال ۲: وزیر صنایع و معادن، رئیس سازمان خصوصیسازی و رئیس سازمان بنادر و کشتیرانی در این نشست شرکت کردند.
مثال ۳: ریحانه، راضیه و سمیّه با رتبههای ممتاز به دانشگاه راه یافتند.
مثال ۴: اگر چین و ژاپن نتوانند حساسیت موجود دربارهی نگرانیهای امنیتی طرف دیگر را بهبود بخشند، هر دوی آنها و کل قارهی آسیا به ابرقدرتی وابسته خواهند شد تا همواره بر اختلافات آنها نظارت کند.
مثال ۵: علی و رضا دیروز به مشهد رفتند و فردا به تهران برمیگردند.
(۱٫ ۲) هرگاه دو یا چند نهاد جاندار مفرد با «هم … (و) هم» یا «نه … (و) نه» به هم ربط داده شوند، برای آنها فعل جمع میآوریم:
مثال۱: در آن مقطع، هم «اوباما» از حزب دموکرات و هم «مککین» از حزب جمهوریخواه، وعدهی ایجاد تغییر در سیاستهای بحثبرانگیز مقابله با تروریسم دولت بوش را داده بودند.
مثال۲: هم محمدی و هم اصفهانی به نظرخواهی رأی مثبت دادند.
مثال۳: کوهیار خود را به بیاطلاعی زد تا نه دختر و نه کنیزش به چیزی پی نبرند.
مثال۴: او چنان قیافهی خود را تغییر داده بود که نه دوست و نه آشنا نمیتوانستند او را بشناسند.
(۳) هرگاه دو یا چند نهاد جاندار مفرد و جمع با «و» به هم ربط داده شوند، برای آنها فعل جمع میآوریم:
مثال ۱: دانشجویان شبانه و یک دانشجوی روزانه در این همایش شرکت کرده بودند.
مثال ۲: گوسفندان عمورجب و گاو او به چرا رفتهاند.
مثال ۳: بسیاری از حیوانات اهلی و بهویژه اسب، از این ویژگی برخوردارند.
مثال ۴: گربهسانان و نوع کمیابی از این پلنگ بهفراوانی در این جنگل یافت میشوند.
مثال ۵: معلم دورهی ابتدایی و همهی معلمان دورهی راهنمایی من در این محله زندگی میکنند.
(۴) هرگاه یک نهاد جاندار مفرد با ساژههای «با»، «همراه»، «بههمراه» و مانند اینها، با یک یا چند اسم جاندار مفرد یا جمع دیگر بیاید، برای آنها فعل مفرد میآوریم:
مثال ۱: علی با رضا به مدرسه میرود.
مثال ۲: محمد هر جمعه به همراه دوستان و همکلاسهایش به کوه میرود.
مثال ۳: ریحانه همیشه با مریم و راضیه به خوابگاه میرود.
مثال ۴: سگ گله با گوسفندان به چرا رفته است.
مثال ۵: مرغ کوکبخانم با بوقلمونهایش در یک قفس است.
(۵) هرگاه یک نهاد جاندار جمع با ساژههای «با»، «همراه»، «بههمراه» و مانند اینها، با یک یا چند اسم جاندار مفرد یا جمع دیگر بیاید برای آنها فعل جمع میآوریم:
مثال ۱: دوستان و همکلاسهای محمد هر جمعه با او به کوه میروند.
مثال ۲: گوسفندان با سگ گله به چرا رفتهاند.
مثال ۳: بوقلموهای کوکب خانم با مرغ او در یک قفس زندگی میکنند.
(۶) هرگاه میان دو یا چند نهاد جاندار مفرد، «یا» بیاید، برای آنها فعل مفرد میآوریم:
مثال ۱: قرار است کریمی یا مهدوی قرعهکشی را انجام بدهد.
مثال ۲: آسیا یا اروپا[۱] نباید خود را وارد این دستهبندیها کند.
مثال ۳: شیر یا فیل فرقی ندارد، میتوانید هر کدام را که مجوز دارد به این باغوحش بیاورید.
مثال ۴: شاید چین، روسیه، اتحادیهی اروپا، یا ژاپن نتواند کار زیادی برای متوقف کردن این روند انجام بدهد.
به کار بردن فعل مفرد یا جمع برای نهاد
(۷) هرگاه میان دو یا چند نهاد جاندار مفرد و جمع «یا» بیاید، فعل جمله در مفرد یا جمع بودن، با نهاد نزدیکتر همخوانی دارد:
مثال ۱: تنها فرد متقاضی یا بستگان درجه یک او میتوانند مدارک را تحویل بگیرند.
مثال ۲: تنها بستگان درجه یک فرد متقاضی یا خود او میتواند مدارک را تحویل بگیرد.
مثال ۳: اگر فرد یا افرادی بخواهند با ما همکاری کنند، دست آنها را بهگرمی میفشاریم.
مثال ۴: اگر افرادی، یا حتی یک فرد بخواهد با ما همکاری کند، دست آنها را بهگرمی میفشاریم.
مثال ۵: اگر یک یا چند نفر بخواهند کار را متوقف کنند، از کارخانه اخراج میشوند.
مثال ۶: اگر چند نفر، یا یک نفر بخواهد کار را متوقف کند، از کارخانه اخراج میشود.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۲) را نگاه کنید.
به کار بردن فعل مفرد یا جمع برای نهاد
(۸) هرگاه نهاد جاندار مفرد، با عدد جمع بسته شود، برای آن فعل جمع میآوریم:
مثال ۱: پادشاه گفت من در خواب هفت گاو چاق را دیدم که هفت گاو لاغر آنها را میخورند. (سورهی ۱۲، آیهی ۴۳).
مثال ۲: پانصد کودک دوقلو در این جشنواره شرکت کردهاند.
مثال ۳: هر سال نزدیک به دههزار نفر از این منطقه بازدید میکنند.
مثال ۴: نزدیک به هفتصد قلاده گرگ در این منطقه زندگی میکنند.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۳) را نگاه کنید.
(۹) هرگاه دو ضمیر فاعلی جدا (منفصل) نهاد جمله باشند که بین آنها «و» یا «یا» آمده باشد، فعل جمله بهصورت جمع آورده میشود[۲] و ضمایر فاعلی چسبیده (متصل) نیز مانند صورتهایی که درپی میآید، آورده خواهند شد (فعل «رفتن» برای نمونه آورده شده است):[۳]
من و تو/ من یا تو میرویم.
من و او/ من یا او میرویم.
من و شما/ من یا شما میرویم.
من و آنها/ من یا آنها میرویم.
تو و من/ تو یا من میرویم.
تو و تو میروید/ تو یا تو میروی.
تو و او/ تو یا او میروید.
تو و ما/ تو یا ما میرویم.
تو و شما/ تو یا شما میروید.
او و من/ او یا من میرویم.
او و تو/ او یا تو میروید.
او و ما/ او یا ما میرویم.
او و شما/ او یا شما میروید.
او و آنها/ او یا آنها میروند.
ما یا من میرویم.
ما و تو/ ما یا تو میرویم.
ما و او/ ما یا او میرویم.
ما و شما/ ما یا شما میرویم.
ما و آنها/ ما یا آنها میرویم.
شما و من/ شما یا من میرویم.
شما و تو/ شما یا تو میروید.
شما و او/ شما یا او میروید.
شما و ما/ شما یا ما میرویم.
شما و شما/ شما یا شما میروید.
شما و آنها/ شما یا آنها میروید.
آنها و من/ آنها یا من میرویم.
آنها و تو/ آنها یا تو میروید.
آنها و او/ آنها یا او میروند.
آنها و ما/ آنها و ما میرویم.
آنها و شما/ آنها یا شما میروید.
آنها و آنها/ آنها یا آنها میروند.
۲٫ ۱٫ ۲ـ نهاد بیجان
منظور از نهاد بیجان هر چیزی است که دیده میشود، رشد و نمو ندارد و خودبهخود نیز حرکت نمیکند.
هرگاه نهاد جمع، «بیجان» باشد:
(۱) اگر نهاد، فاعل باشد (یعنی خود نهاد انجام دهندهی فعل یا پذیرندهی حالت باشد)، برای آن فعل جمع میآوریم:
مثال ۱: و ستارگان نیز به فرمان او مسخّر شما هستند. (سورهی ۱۶، آیهی ۱۱).
مثال ۲: سنگها از بالای کوه بهسوی جاده سرازیر شدند.
مثال ۳: مخزنها براثر پوسیدگی و مرور زمان پوسیده شدهاند.
مثال ۴: برفها و یخها آب شدند.
مثال ۵: کوهها پر از برف شدهاند.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۴ ) را نگاه کنید.
استثنا: در شعر مانند: خیمهها میسوزد و شمع شب تار عزاست…
(۱٫ ۱) اگر نهاد بیجان در حالت فاعلی با عدد جمع بسته شود، برای آن فعل مفرد میآوریم:
سه توالت و ۳ حمام در غرب، و۳ توالت و ۳ حمام در شرق اردوگاه بود.
(۲) اگر نهاد مفعول باشد (یعنی خود نهاد، انجامدهندهی کار یا پذیرندهی حالت نباشد، بلکه کاری بر آن صورت گرفته یا حالتی به آن داده شده باشد) برای آن فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: جامهایی از نقره و کوزههایی از آبگینه بهدور آنها (بهشتیان) گردش داده میشود. آبگینههایی به رنگ نقره که بهتناسب اندازه داده شده است. (سورهی ۷۶، آیههای ۱۵ و ۱۶)
مثال۲: در آن ]بهشت[ تختهایی هست؛ و قدحهایی ]که در کنار چشمهها[ نهاده شده است؛ و بالشها و پشتیهایی که صف داده شده است؛ و فرشهایی فاخر که گسترده شده است. (سورهی ۸۸، آیههای ۱۳ تا ۱۶)
مثال۳: امروز همهی جادههای تهران بهسمت شمال یکطرفه شده است. (پلیس آنها را یکطرفه کرده است.)
مثال۴: همزمان موشکهای فراوانی بهسوی دشمن پرتاب شد. (یگانهای موشکی آنها را پرتاب کردند.)
مثال۵: قلعهها یکی پس از دیگری فتح میشد. (سربازان آنها را فتح میکردند.)
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۵ ) را نگاه کنید.
(۱٫ ۲) هرگاه یکی از کلمههای «همهی، همگی، باهم، بههم، کنار هم، دیگر، همدیگر، یکدیگر، آنها، اینها، بیشتر، بسیاری از، متقابل، باقی، بقیهی و مانند اینها ـکه اغلب یا همیشه ضمیر، صفت یا قید جمع هستندـ به نهاد بیجان جمع در حالت مفعولی نسبت داده شود، فعل جمله را بهصورت جمع میآوریم:
به کار بردن فعل مفرد یا جمع برای نهاد
مثال۱: بیشتر خطوط مرزی، در جهان، بهویژه در کشورهای جهان سوم، از رأسالخط کوهها و پهنهی بیابانها عبور داده شدهاند.
به کار بردن فعل مفرد یا جمع برای نهاد
مثال۲: همهی خودروها به پارکینگ هدایت شدند.
مثال۳: بسیاری از این کالاها از گمرک ترخیص شدهاند.
مثال۴: دیوارهای درونی و بیرونی با عایقهای پلاستیکی از یکدیگر جدا شدهاند.
مثال۵: پس در کار گروهی جدا، این کتابها با هم مطابقت داده میشوند.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۶ ) را نگاه کنید.
(۲٫ ۲) اگر دو ضمیر «آنها» یا «اینها» نیز بهجای نهاد پیشگفته بنشینند، فعل جمله را بهصورت جمع میآوریم:
مثال۱: آنها (آن اشیای تاریخی) به موزه بازگردانده شدند.
مثال۲: اینها (این خودروها) هنوز شمارهگذاری نشدهاند.
(۳٫ ۲) هرگاه یک نهاد بیجان جمع، هم فاعل باشد و هم مفعول، در هر دو حالت برای آن، فعل جمع میآوریم:
مثال: تجهیزات بازتابدهنده، هواپیماهای بدون سرنشینی هستند که برای گمراه کردن امواج الکترومغناطیسی دشمن مورد استفاده قرار میگیرند.
(۳) برای نهاد بیجان جمع در حالت اضافه فعل مفرد آورده میشود؛ چه نهاد فاعل باشد، چه مفعول:
مثال۱: بمبهای دشمن خانهها را بر سر مردم فرو ریخت.
مثال۲: مخزنهای نفت سوراخ شد.
مثال۳: دکلهای برق در این طرح نمیگنجد.
مثال۴: تانکهای دشمن بهگل نشست.
مثال۵: چرخ خودروها پنچر شد.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۷ ) را نگاه کنید.
(۴) هرگاه دو یا چند نهاد بیجان مفرد با «و» بههم ربط داده شوند، برای آنها فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: خورشید و ماه با حساب منظمی میگردد. (سورهی ۵۵، آیهی ۵)
مثال۲: میز، صندلی، کمد، تلویزیون و یخچال در جای خود بود.
مثال۳: تیر و ترکش، در و دیوار را سوراخسوراخ کرده بود.
مثال۴: طبق این طرح، مدرسه، دانشگاه و خوابگاه دانشجویی از معافیتهای مندرج در بند ۵ برخوردار میشود.
مثال۵: اره، چکش و رنده، سه ابزار اصلی نجاری است.
مثال۶: کامیون و وانت نباید وارد این جاده بشود.
مثال۷: کیف، کفش، کمربند و کاپشن چرمی از تولیدات اصلی این کارخانه بهشمار میآید.
استثنا: در شعر مانند: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند….
(۵) هرگاه دو یا چند نهاد بیجان مفرد و جمع با «و» بههم ربط داده شوند، برای آنها فعل جمع میآوریم:
مثال۱: سیگار، مواد مخدر و مشروبات الکلی، یا هیچ سودی ندارند و یا ضررشان از نفعشان بیشتر است.
به کار بردن فعل مفرد یا جمع برای نهاد
مثال۲: اره، چکش و میخها در جای خود نیستند.
مثال۳: ماشینهای راهسازی و ماشین سوخترسانی به آنها، به محل فرستاده شدهاند.
(۶) هرگاه یک نهاد بیجان مفرد با ساژههای «با»، «همراه»، «بههمراه» و مانند اینها، همراه با یک یا چند اسم بیجان مفرد یا جمع دیگر بیاید، برای آنها فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: سردر این ساختمان با پنجرههای آن همخوانی ندارد.
مثال۲: تفنگ همراه فشنگهایش در زیرزمین نگهداری میشود.
مثال۳: ماشین بههمراه کامیون به پارکینگ انتقال داده شد.
(۷) هرگاه یک یا چند نهاد بیجان جمع با ساژههای «با»، «همراه»، «بههمراه» و مانند اینها با یک یا چند اسم بیجان مفرد یا جمع بیاید، فعل جمله، در جمع یا مفرد بودن از قواعد پیشگفته دربارهی نهاد بیجان جمع پیروی میکند:
مثال۱: پنجرهها با سردر ساختمان همخوانی ندارند. (نهاد بیجان جمع، هنگامیکه فاعل باشد.)
مثال۲: پنجرههای ساختمان با سردر آن همخوانی ندارد. (نهاد بیجان جمع در حالت اضافه)
مثال۳: فشنگها همراه با تفنگ در زیرزمین نگهداری میشود. (نهاد بیجان جمع در حالت مفعول)
مثال۴: ماشینها بههمراه کامیون به پارکینگ انتقال داده شد. (نهاد بیجان جمع در حالت مفعول)
استثنا: هنگامیکه کلمههای «هر، همهی، تمام، کلیهی» و مانند اینها با نهاد بیایند:
مثال: هر دو باغ میوه آورده ]بودند[ و چیزی را فروگذار نکرده بودند. (سورهی ۱۸، آیهی ۳۳).
(۸) هرگاه نهاد بیجان مفرد با عدد جمع بسته شود، برای آن فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: روزانه نزدیک به پنجهزار خودرو در این بزرگراه در حال رفت و آمد است.
مثال۲: سه بمب بهطور پیدرپی در جنوب بغداد منفجر شد.
مثال۳: یک تیر و سه ترکش به بدن او اصابت کرد.
مثال۴: بیستوسه دستگاه بلوکزنی در این کارگاه مشغول بهکار است.
مثال۵: شش لوله از پانزده لولهی مکش هوا در جای خود نیست/ قرار ندارد.
(۹) هرگاه در یک جمله، شماری از نهادهای بیجان، با عدد و شماری دیگر با «و» (=واو پیوند) جمع بسته شوند:
(۱٫ ۹) در حالت فاعلی برای همهی آنها فعل جمع میآوریم:
سه توالت و ۳ حمام در غرب حیاط اردوگاه، ۳ توالت و ۳ حمام در شرق، و اتاقکهای زندانبانان، سلمانی و آشپزخانه، در شمال آن بودند.
(۲٫ ۹) در حالت مفعولی برای همهی آنها فعل مفرد میآوریم:
سه توالت و ۳ حمام در غرب حیاط اردوگاه، ۳ توالت و ۳ حمام در شرق، و اتاقکهای زندانبانان، سلمانی و آشپزخانه، در شمال آن ساخته شده بود.
(۱۰) در نوشتههای علمی و فنی برای نهاد بیجان جمع، در همهی حالتهای پیشگفته، فعل جمع میآوریم:
مثال۱: پمپها و لولههایی که برای انتقال گاز هگزافلوئورید اورانیوم در تأسیسات فرآوری اورانیوم بهکار میروند باید از آلومینیوم و آلیاژهای نیکل ساخته شوند. (مفعول)
مثال۲: نیروی گریز از مرکز ناشی از چرخش سیلندر باعث میشود که مولکولهای سبکتری که حاوی اورانیوم ۲۳۵ هستند در مرکز سیلندر متمرکز شوند و مولکولهای سنگینتری که حاوی اورانیوم ۲۳۸ هستند در پایین سیلندر انباشته شوند. (فاعل)
مثال۳: سانتریفیوژهای متعددی که بهطور زنجیرهای به یکدیگر متصل شدهاند بارها و بارها عمل خالصسازی اورانیوم را تکرار میکنند تا جایی که اورانیوم ۲۳۵ با درصد خلوص مورد نیاز بهدست آید. (فاعل)
مثال۴: سوراخهای موجود در جسم متخلخل باید از قطر مولکول هگزافلوئورید اورانیوم کمی بزرگتر باشند. (فاعل)
مثال۵: راکتورهای هستهای وسایلی هستند که در آنها فرآیند شکافت هستهای بهصورت کنترل شده انجام میشود. (فاعل)
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۸ ) را نگاه کنید.
۳٫ ۱٫ ۲ـ نهاد پدیده
پدیدههای طبیعی (مانند: زلزله، سیل، باد، طوفان و…) و صداها و بوها را «نهاد پدیده» مینامیم.
برای نهاد پدیده در حالت جمع فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: این طوفانها/تندبادها سیلابها/زلزلهها/صاعقهها خسارتهای فراوانی بهبار آورده است.
مثال۲: زلزلههای ثبت شده در یکصدسال اخیر در این منطقه، کمتر از پنج ریشتر بوده است.
مثال۳: سیلابهای اخیر موجب قطع ارتباط روستاها با شهر شد.
مثال۴: بارانهای بهاری باریدن گرفت.
مثال۵: بادهای صبحگاهی وزیدن گرفت.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۹) را نگاه کنید.
۴٫ ۱٫ ۲ـ نهاد رستنی
منظور از «رستنی»، همان «نباتات» یا «گیاهان»، و اجزای آنها مانند «میوه، ساقه، تنه، برگ، ریشه، پوست و…» است؛ یعنی چیزهایی که از زمین میرویند، دیده میشوند، رشد و نمو دارند، ولی از خود حرکت ندارند. علت این که نویسنده «رستنیها» را از «جانداران» جدا کرده این است که قواعد این دو در برخی موارد، تفاوت دارد.
(۱) اگر نهاد رستنی جمع، مضاف و مضافالیه نباشد، چه فاعل باشد چه مفعول، برای آن فعل جمع میآوریم:
مثال۱: و گیاهان و درختان ]برای او[ سجده میکنند. (سورهی ۵۵، آیهی ۶)
مثال۲: درختان شکوفه کردهاند.
مثال۳: شکوفهها خشکیدند.
مثال۴: برگها زرد و خشک شدهاند.
مثال۵: درختانِ پربار شاخههایشان را بهسوی زمین خم کردهاند.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۱۰ ) را نگاه کنید.
(۲) هنگامیکه بستهی فعل «مضاف و مضاف الیه»[۴] باشد:
(۱٫ ۲) اگر مضاف و مضافالیه، یکی جمع و دیگری مفرد باشد، برای نهاد رستنی جمع، فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: میوههای بهشت در دسترس ]بهشتیان[ است. (سورهی ۶۹، آیهی ۲۳)
مثال۲: شکوفههای درخت/شکوفهی درختان خشکیده است.
مثال۳: آوندهای درخت/آوند درختان مانند رگهای انسان است.
مثال۴: برگهای درخت/ برگ درختان خشک شده است.
مثال۵: میوههای این میدان معمولاً ارزانتر از جاهای دیگر فروخته میشود.
(۱٫ ۱٫ ۲) مگر هنگامیکه فعل ویژهی جانداران[۵] را به آن نسبت دهیم، که در این حالت برای آن فعل جمع میآوریم:
مثال۱: درختان باغ سر بهزیر افکنده بودند.
مثال۲: علفهای دشت پاهایم را نوازش میکردند.
مثال۳: درختان باغ دست بهسوی رهگذران دراز کرده]اند[ و میوههای خود را به آنان هدیه میکنند.
مثال۴: بادی در بیشه نمیوزید؛ درختان بیشه خوابیده ]بودند[ و برگهای درختان ساکت بودند.
مثال۵: آیا گیاهان دشت هم میتوانند با هم حرف بزنند؟
(۲٫ ۲) اگر مضاف و مضافالیه هر دو جمع باشند، برای آنها فعل جمع میآوریم:
مثال۱: درختان باغها شکوفه کردهاند.
مثال۲: شکوفههای درختان خشکیدهاند.
مثال۳: آوندهای درختان مانند رگهای انسان هستند.
مثال۴: برگهای درختان خشکیدهاند.
مثال۵: میوههای میدانهای این استان نرخهای متفاوتی دارند.
(۳) هرگاه دو یا چند نهاد رستنی مفرد با «و» به هم ربط داده شوند، برای آنها فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: درخت و سبزه و گیاه به محیط زندگی شادی و تازگی میبخشد.
مثال۲: در این منطقه کاج و سرو و صنوبر بهخوبی رشد میکند.
(۴) هرگاه دو یا چند نهاد رستنی مفرد و جمع با «و» به هم ربط داده شوند، در حالت اضافهی ملکی برای آنها فعل مفرد و در غیر آن، برای آنها فعل جمع میآوریم:[۶]
مثال۱: تنه و شاخههای این درخت خشک شده است. (اضافهی ملکی)
مثال۲: علفهای بریده شده و تنهی درخت در چالهی ته باغ انبار شده بود. (اضافهی ملکی)
مثال۳: درخت سیب و درختان گردو از این جوی آب، آبیاری میشوند. (اضافهی بیانی)
مثال۴: گلهای شمعدانی و گل اقاقیا در این محل خریداران فراوانی دارند. (اضافهی بیانی)
(۵) هرگاه یک نهاد رستنی مفرد همراه ساژههای «با»، «همراه»، «بههمراه» و مانند اینها، با یک یا چند اسم رستنی مفرد یا جمع دیگر بیاید، برای آنها فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: نهال درخت سیب بههمراه نهالهای درخت گردو به محل کاشت فرستاده شد.
مثال۲: سیب قرمز با سیبهای زرد در یک جعبه گذاشته شده است.
مثال۳: درخت بید با درختان کُنار منظرهی زیبایی به حیاط خانه میداد.
(۶) هرگاه یک یا چند نهاد رستنی جمع همراه ساژههای «با»، «همراه»، «بههمراه» و مانند اینها، با یک یا چند اسم رستنی مفرد یا جمع دیگر بیاید، در حالت اضافهی ملکی برای آنها فعل مفرد و در غیر اینصورت، برای آنها فعل جمع میآوریم:
مثال۱: درختان باغ عمو رجب با درختان دیگر فرق دارد. (اضافهی ملکی)
مثال۲: شکوفههای درخت سیب با شکوفههای درخت انار فرق دارد. (اضافهی ملکی)
مثال۳: درختان بید با درخت کُنار منظرهی زیبایی به حیاط خانه میدادند. (اضافهی بیانی)
مثال۴: شکوفهها با برگها بهطور همزمان خشکیدند.
مثال۵: میوهها بههمراه برگهای خشکیده به بیرون باغ فرستاده شدند.
(۷) هرگاه دو یا چند نهاد رستنی مفرد با «یا» به هم ربط داده شوند برای آنها فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: سیب یا آناناس برای من فرقی ندارد.
مثال۲: درخت گردو یا درخت بادام در این منطقه نمیروید.
(۸) هرگاه دو یا چند نهاد رستنی جمع، با «یا» به هم ربط داده شوند، در همهی حالتها برای آنها فعل جمع میآوریم:
مثال۱: درختان باغ بالا یا درختان باغ پایین، آب چندانی مصرف نمیکنند.
مثال۲: در این روستا، درختان یا شاخههای آنها بهعنوان سوخت استفاده نمیشوند.
(۹) هرگاه نهاد رستنی با عدد جمع بسته شود، برای آن فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: شانزده نهال درخت گردو در این باغ کاشته شده است.
مثال۲: شش درخت سیب و ده درخت گردو از این جوی آبیاری میشود.
مثال۳: دو تنهی درخت روی رودخانه گذاشته شد، تا مثلاً جای پل را بگیرد.
مثال۴: ده شکوفه از سی شکوفه خشکیده است.
مثال۵: در طوفان دیشب پنجاه درخت شکست یا از ریشه کنده شد.
۵٫ ۱٫ ۲ـ نهاد اسم معنی
«اسم معنی» آن است که ـ برخلاف اسم ذاتـ مدلول آن وجودش بسته به دیگری و قائم بهغیر باشد؛ مانند: هوش، خرد، دانش، دلیل، تحول، جنگ، صلح، توانمندی، چالش، مورد، اطلاع، اطلاعات، اختلاف، تلاش و جز اینها.
شیوهنامهها و کتابهای دستور ـ بهطور ویژهـ قاعدهای دربارهی «نهاد اسم معنی» نیاورده و جمع یا مفرد بودن فعل این نوع نهاد را در حالتهای گوناگون مشخص نکردهاند. در بیشتر نوشتهها نیز جمع یا مفرد بودن فعل این نهاد از قاعده یا شیوههای مشخصی پیروی نمیکند؛ بهگونهای که گاهی در جملههای گوناگون یا حتی در یک جمله، بدون در نظر گرفتن قاعدهای مشخص، برای نهاد اسم معنی جمع، هر دو صورت فعل مفرد و جمع آورده شده است. مثالهایی که درپی آمده، نمونهای از این موارد است:[۷]
مثال۱: این عوامل، تأثیر چندانی بر روند کنونی ندارد؛ ولی اگر شرایط تغییر کند خواهند توانست وضعیت را بهسوی وخامت پیش ببرند.
مثال۲: مؤلفههایی که هر نظام امنیت داخلی از جمله نیروهای انتظامی، امنیتی و دستگاه قضائی یک کشور را پیریزی میکند باید وابستگی و ارتباط متقابل داشته باشند.
مثال۳: در حالی که جرایم سازمانیافته رایج هستند، برخی شاخصها نیز وجود دارد که نشاندهندهی جرایم بیاهمیت و معمولی هستند و برخی شاخصها نیز نشانگر آن است که مردم تا حدی به توانایی پلیس در برقراری نظم و قانون اعتماد دارند.
مثال۴: در حالی که سطوح بالای دروندادها و بروندادها کارآمدی را تضمین نخواهند کرد، سطوح پایینتر نیز نبود امنیت داخلی را صرفنظر از اوضاع اولیه برای قدرتهای بیرونی دشوار خواهد ساخت.
مثال۵: بدیهی است که عُلقههای اجتماعی و تاریخی که غرب یا جامعهی آتلانتیک شمالی را بهوجود میآورند هنوز هم چنان نیرومند است که بتواند اتحادیهی اروپا را از این که بهعنوان رقیب همتراز در کانون توجه قرار گیرد، دور نگه دارد.
مثال۶: مشکلات ساختاری اقتصادی، باقی خواهند ماند و مطالبات کشورهای منطقه بهدلیل افزایش انتظارات و رشد جمعیت افزایش خواهد یافت.
مثال۷: این اصلاحات باعث بهخطر افتادن انحصار رژیمهای حاکم نمیشود، ولی عوامل پیشگفته نیز در بهخطر افتادن آنها بیتأثیر نخواهند بود.
البته پدیدآورندگان جملههای پیش نیز بیتقصیرند؛ زیرا همانگونه که گفته شد، تاکنون قواعد مشخصی برای جمع یا مفرد بودن فعل این نوع نهاد نوشته نشده است. ولی از آنجا که این شیوهنامه بنا دارد تکلیف فارسینویسان را در همهی موارد مشخص کند، برای این نوع نهاد هم در حالتهای گوناگون، قواعد مشخصی آورده است.
بنابر آنچه گفته شد، هرگاه نهاد جمله، اسم معنی جمع باشد:
(۱) اگر «فاعل» و بدون پیشْساژه یا پسساژه[۸] باشد، برای آن فعل جمع میآوریم:[۹]
مثال۱: بروندادها به نتایج اولیهی برنامهی کمک اشاره میکنند و مواردی همچون سربازان و افسران آموزش دیده و تشکیلات قضایی کارآمد را دربر میگیرند.
مثال۲: برآیندها شرایطی هستند که بهطور مستقیم حوزههای عمومی را تحت تأثیر قرار میدهند.
مثال۳: دادهها نشان میدهند که اقدامات مؤثر بودهاند.
مثال۴: آیا هدفها اولویتبندی دارند؟ وظایف چه اموری را دربر میگیرند؟ چهگونه باید اولویتبندی شوند؟ و آیا اغلب بر کارکردهای اصلی متمرکز هستند؟
مثال۵: فعالیتها حل مناقشههای مالکیت و اصلاح قانون ارضی را تسهیل کردهاند.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۱۱ ) را نگاه کنید.
(۱٫ ۱) هرگاه نهاد اسم معنی جمع، با پیشساژهی «این» یا «آن» بیاید، فعل وابسته به آن را بهصورت جمع میآوریم.
مثال۱: پس از یک ماه، این وزنها بهطور چشمگیری کاهش مییابند.
مثال۲: این چالشها مانع رشد چین یا صعود آن به جایگاه قدرت جهانی میشوند.
مثال۳: آن فرضیهها هنگامیکه برای ساختار تکثری بهکار برده شوند، برجسته میشوند.
مثال۴: این ویرایشها نباید نام یکسانی داشته باشند.
مثال۵: این چالشها در سه دسته جمع میشوند که ستونهای سهگانهی سیاست، در خاورمیانه را تشکیل میدهند.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۱۲ ) را نگاه کنید.
(۲٫ ۱) هرگاه نهاد اسم معنی جمع، با ویژگیهای پیشگفته، جمع عربی باشد، برای آن فعل مفرد میآوریم.
مثال۱: تحولات نشان میدهد که…
مثال۲: شواهد حاکی از آن است که…
مثال۳: گاهی معایب، محاسن را میپوشاند.
مثال۴: منافع، موضوع بحث و گفتوگوهای عمومی نیست؛ هر چند ممکن است به منافعی تبدیل شود که اثر خود را بهعنوان منافع عمومی از دست بدهد.
مثال۵: مطالب پیش از مطرح شدن در جلسه، برای همه آشکار و روشن بود.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۱۳) را نگاه کنید.
(۲) هرگاه نهاد اسم معنی جمع، «مفعول»، یا دارای «پیشساژه» و یا «پسساژه» باشد، برای آن فعل مفرد میآوریم:
مثال برای پیشساژه:
مثال۱: برخی از این ابهامها موجب انتشار مطالبی در روزنامهها گردید.
مثال۲: برخی شاخصها خلاف این روند را نشان میدهد.
مثال۳: چنین تسلیمشدنهایی اعتبار دولتها در نزد ملتها را ازبین میبرد و هنگامی روی میدهد که دولتها زمام امور را از دست داده باشند.
مثال برای پسساژه:
مثال۴: اقدامهای اینچنینی میتواند تأثیر فراوانی بر روابط دو کشور بگذارد.
مثال۵: مشکلهای اجتماعی مهمی که قبلاً جوانان با آن روبهرو بودند، اکنون با ظهور فنآوری اینترنت تشدید شده است.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۱۴) را نگاه کنید.
(۱٫ ۲) هرگاه نهاد اسم معنی جمع، ویژگیهای گفته شده در بند پیش (بند ۲) را داشته باشد، ولی فعل آن، «فعل ویژهی جانداران» باشد، آن فعل را بهصورت جمع میآوریم:
مثال۱: فرهنگهای تقسیمشدهای مانند کره، چین و ویتنام پیشین، یک آزمایشگاه فریبنده برای مطالعهی هویتها فراهم میکنند که…
مثال۲: معمولاً کاستیهای مربوط به کمکاری، در این مرحله خود را نشان میدهند.
مثال۳: عواملی که از مقاصد اولیهی بازیگران سیاستها پیشی میگیرند میتوانند مانع پیشرفت کارها شوند.
مثال۴: رویکردهای لیبرال تلاش میکنند که این هویتها را تغییر دهند.
مثال۵: دیدگاههای ماتریالیستی با مشکل سنجش قدرت روبهرو بودند و هنگامی که قدرتی تجزیه میشد، نمیتوانند بهراحتی پاسخهای رضایتبخشی برای آن ارائه دهند.
مثال۶: هویتهای جمعی باثبات، یکی از مشخصههای روابط بینالملل بهشمار میآیند.
(۲٫ ۲) هرگاه نهاد اسم معنی جمع با ویژگیهای گفته شده در بند (۲)، هم فعل ویژهی جانداران و هم غیر آن را داشته باشد، همهی فعلهای وابسته به آن نهاد را بهصورت جمع میآوریم:
مثال۱: حتی وقتیکه نظامهای قضائی و حقوقی در یک حکومت بهطور کامل مستقل نیستند، میتوانند فرصتهای مهمی را برای سرمایهگذاران فراهم کنند تا…
مثال۲: هویتهای مذهبی نیز میتوانند انحصارگرا باشند، بهویژه هنگامیکه با قومیت پیوند میخورند یا با یک سرزمین خاص ارتباط پیدا میکنند.
(۳٫ ۲) هرگاه فعلی در جملهی وصفی، و متعلق به اسمی باشد که ویژگیهای نهاد گفته شده در بند (۲) را داشته باشد (یعنی آن اسم، اسم معنی مفعول یا دارای پیشساژه یا پسساژه باشد)، آن فعل را بهصورت جمع میآوریم:
مثال۱: چندجانبه گرایی یکی از دلایل اصلی است که عوامل هویت را قادر میسازد تا پیشبینیهای رفتاری را که کاملاً با واژههای نئورئالیستی تعریف شدهاند، تحت تأثیر قرار دهد.
مثال۲: با افزایش اندازه و جزئیات دیگر نمونهگیری، تصمیمهایی گرفته میشود که با اصل هدفها همآهنگی ندارند.
مثال۳: در این مرحله، خطاهایی که ثبت شدهاند باید اصلاح شوند.
مثال۴: میتوان شاخصهایی را ملاحظه کرد که در زمرهی عوامل اقتصادی محسوب میشوند.
مثال۵: در این صورت تغییر ادراکاتی که در امتداد این خطوط قرار دارند باید یک شرط لازم محسوب شود.
مثال۶: فصل چهارم نیز به تغییراتی که از انواع مختلف هویت ناشی میشوند میپردازد.
مثال۷: انگلیس همچنان در معرض خطر فعالیتهای غیرنظامی محرمانه و گستردهای قرار دارد که از سوی سازمانهای اطلاعاتی انجام میشوند.
(۳) هرگاه نهاد اسم معنی جمع، هم فاعل باشد و هم مفعول، برای آن، فعل جمع میآوریم:
مثال: فرضیهها هنگامیکه برای ساختار تکثری بهکار برده میشوند، برجسته میشوند. (فرضیهها مفعول برای فعل «برجسته میشوند» فاعل است، و برای فعل «بهکار برده میشوند»، مفعول است.
(۴) هرگاه دو یا چند نهاد اسم معنی مفرد با «و» یا «یا» به هم ربط داده شوند، برای آنها فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: ارتباط تنگاتنگ اقتصاد آمریکا و ژاپن از یکسو، و خصومت تاریخی چین و ژاپن از سوی دیگر، گزینههایی است که امکان تمایل ژاپن به چین را کاهش میدهد.
مثال۲: نیازشناسی و نوآوری دو ویژگی برجستهی نخبگان است.
مثال۳: خنده و شادی دل خوش میخواهد.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۱۵ ) را نگاه کنید.
(۵) هرگاه دو یا چند نهاد اسممعنی «جمع» یا «مفرد و جمع» با «و» بههم ربط داده شوند:
(۱٫ ۵) اگر همهی آنها جزو نهادهای اسم معنی پیشگفتهای باشند که فعل مفرد میگیرند (یعنی مفعول یا دارای پیشساژه یا پسساژه باشند) فعل جمله را بهصورت مفرد میآوریم:
مثال۱: ساختارهای نهادینه و دوستیهای عمیقی که صرفاً میراث تاریخی نیمقرن گذشته نیست بلکه بخشی از یکجانبهگرایی این کشور محسوب میشود، آن را بهعنوان قدرتی برتر در میان قدرتهای بزرگ نشان میدهد. (مفعول و دارای پسساژه)
مثال۲: ارتباطات تنگاتنگ اقتصادی آمریکا و ژاپن از یکسو، و خصومت تاریخی چین و ژاپن از سوی دیگر، گزینههایی است که امکان تمایل ژاپن به چین را کاهش میدهد. (دارای پسساژه)
مثال۳: مباحث خاص کاپچان و مباحث عمومی والنس، در مقابل این تفسیر قرار دارد. (دارای پسساژه)
مثال۴: محکومیتهای خودسرانه یا سیاسیشده، تشکیلات قضائی ناکارآمد، و اوضاع نابسامان زندانها، از مواردی بود که موفقیتهای سیاسی این کشور را زیرپوشش برد. (دارای پسساژه)
مثال۵: روشهای تغییر رفتار در مخاطبان، اصول تقویت این رفتارها، و روشهای نوظهور، از جمله مطالبی است که در این مقاله مطرح شده است. (مفعول و دارای پسساژه)
(۱٫ ۱٫ ۵) هرگاه جمله، جملهی اسنادی، و مسند آن صفت عالی (دارای «ترین») باشد، فعل جمله را بهصورت جمع میآوریم:
مثال: در محیط داخلی نیز فرهنگ راهبردی، نظام سیاسی و اقتصادی، نقش ایدئولوژی و بهطور کلی عناصر مادی و معنوی قدرت ملی، اصلیترین عناصر هستند.
(۲٫ ۵) ولی اگر جزو نهادهایی باشند که فعل جمع میگیرند (یعنی «فاعل» و بدون پیشساژه یا پسساژه باشند) فعل جمله را بهصورت جمع میآوریم:
مثال۱: در چنین شرایطی، دوستیها و دشمنیها شکل جدیدی بهخود میگیرند. (فاعل و بدون پیشساژه و پسساژه)
مثال۲: معلوم شد که در مواردی، جرمها و مجازاتها با هم تناسب نداشتهاند. (فاعل و بدون پیشساژه و پسساژه)
(۳٫ ۵) و هرگاه برخی از آنها فعل مفرد و برخی فعل جمع بگیرند، برای همه فعل جمع میآوریم:
مثال: این چالشها و واکنشهای راهبردی در برابر آنها در سه دسته جمع میشوند که ستونهای سهگانهی سیاست ما در خاورمیانه را تشکیل میدهند.
به کار بردن فعل مفرد یا جمع برای نهاد
(۶) هرگاه یک نهاد اسم معنی مفرد با ساژههای «با»، «همراه»، «بههمراه» و مانند اینها، با یک یا چند اسم معنی مفرد یا جمع دیگر بیاید، برای آنها فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: این عامل با عوامل دیگر ارتباط چندانی ندارد.
مثال۲: این ویژگی بههمراه ویژگیهای دیگر، وضعیتی را پدید میآورد که ادامهی کار را تقریباً غیرممکن میسازد.
مثال۳: وضعیت موجود با وضعیتهای پیش، به پیشبینی وضعیتهای آینده کمک خواهد کرد.
(۷) هرگاه یک یا چند نهاد اسم معنی جمع با ساژههای «با»، «همراه»، «بههمراه» و مانند اینها، با یک یا چند اسم معنی مفرد یا جمع دیگر بیاید:
(۱٫ ۷) اگر نهاد جمله جزو نهادهایی باشد که فعل مفرد میگیرند (یعنی مفعول یا دارای پیشساژه یا پسساژه باشد) برای آن فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: عوامل تأثیرگذار بر جو، با عوامل تأثیرگذار بر زمین ارتباط تنگاتنگی دارد. (دارای پسساژه)
مثال۲: در جدول ۲، تصمیمهای گرفته شده در هر بخش، بههمراه منافع احتمالی و محدودیتهای هریک از عناصر دموکراتیکسازی و لیبرالسازی خلاصه شده است. (مفعول و دارای پسساژه)
(۲٫ ۷) ولی اگر مفعول یا دارای پسساژه یا پیشساژه نباشد.
مثال: پیشبینیها با اقدامات پیشگیرانه دستبهدست هم دادند و خسارتها را بهحداقل رساندند. (بدون پیشساژه یا پسساژه)
(۸) هرگاه نهاد اسم معنی مفرد با عدد جمع بسته شود، برای آن فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: دو عامل در پیدایش ساختار جدید نقش داشت.
مثال۲: سه ویژگی، او را از همکلاسهایش متمایز کرده است.
(۹) هرگاه کلمههای «همهی، همگی، باهم، بههم، دیگر، همدیگر، یکدیگر، آنها، اینها، بیشتر، متقابل، بسیاری(از)، باقی، بقیهی»، و مانند اینها را (که ـاغلب یا همیشهـ ضمیر، قید یا صفت جمع هستند) به نهاد اسم معنی جمع نسبت دهیم، برای جمله فعل جمع میآوریم، حتی اگر نهاد، مفعول یا دارای پیشساژه یا پسساژه باشد.
مثال۱: همهی مأموریتهای واگذار شده به این سازمان ماهیت مشتریمحور دارند.
مثال۲: اینها نمونههایی از شیوههای گوناگون برای ارجاع هستند که از همین کتاب برداشته شدهاند.
مثال۳: این اصول بههم مرتبطند؛ گاهی همدیگر را تقویت میکنند و گاهی نیز با یکدیگر در تعارض هستند.
مثال۴: نوآوریهای موفق، آنهایی هستند که از نظر مشتریان، عامل افزایش ارزشها هستند و به خلق ارزشها کمک میکنند.
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۱۶ ) را نگاه کنید.
(۱٫ ۹) در این موارد فعل آن بخش از جمله نیز که دربر دارندهی کلمههای پیشگفته نیست، بهپیروی از باقی جمله بهصورت جمع میآید:
مثال۱: این قابلیتها باید در زیرساختهای اطلاعاتی گنجانده شوند تا در تلفیق با یکدیگر بتوانند همدیگر را تقویت کنند.
مثال۲: حتی با گسترش جنگ با تروریسم نیز این موضوعات گزینههای سیاسی نسبتاً پایداری برای آمریکا فراهم میآورند و بدین ترتیب، همهی آنها بهطور بالقوه فعال باقی میمانند.
(۲٫ ۹) فعلهای «وجود داشتن»، «ممکن بودن»، «امکان داشتن» و «احتمال داشتن» را نمیتوان بهپیروی از فعلهای جمع دیگر جمله، بهصورت جمع آورد:
مثال۱: اجزای دیگری نیز وجود دارد که این تغییرات را شکل میدهند.
مثال۲: متغیرهای بسیار زیادی وجود دارد که تلاش میکنند تا این اشتباهات را تا حد یک سری انتظارات کلیشهای دربارهی چهگونگی رفتار آنها تنزل دهند.
مثال۳: این اصول ممکن است یک دیگر را پشتیبانی کنند یا با هم در تعارض باشند.
(۱۰) هرگاه ضمایر «آنها» یا «اینها» بهجای اسم معنی جمع بنشینند، فعل جمله را بهصورت جمع میآوریم:
مثال۱: آنها (آن عوامل) از این نظر اهمیت دارند که ادعاهای آمریکا برای جایگاه ابرقدرتی، تا حد زیادی بر موقعیت اجتماعی این کشور استوار است.
مثال۲: آنها (آن تجربهها) بهنحو چشمگیری موفقیت را افزایش میدهند.
مثال۳: اینها (این نمونهها) نمونههایی از شیوههای گوناگون بیان ارجاع هستند که از همین کتاب برداشته شدهاند.
مثال۴: برخی از آنها (آن وضعیتها) بهشدت تحت تأثیر افراد بانفوذ قرار دارند.
(۱۱) هرگاه اسم معنی جمع بهجای اسم ذات جمع بهکار رود، برای آن فعل جمع میآوریم. بنابر این، نامهایی مانند «قدرتها = کشورهای دارای قدرت»، «ائتلافها = کشورهای ائتلافکننده»، «نهادها»، «سازمانها»، «مؤسسهها» و جز اینها، که وجودشان قائم بهذات نیست و بسته به چیز یا چیزهای دیگری است، از آنجا که بهغیر اسم معنی (به چیزهای تشکیلدهندهی خود) اشاره دارند، اسم معنی بهشمار نمیآیند و از قواعد اسم معنی پیروی نمیکنند.
مثال۱: ائتلافهایی (= کشورها یا نیروهای ائتلافی) که در این جنگ روبهروی عراق قرار گرفتند…
مثال۲: قدرتهای بزرگ (= کشورهایی که قدرت بزرگ هستند) نمیتوانند بهراحتی از این تغییرات چشمپوشی کنند.
(۱۲) هرگاه دو یا چند نهاد اسم معنی و اسم ذات مفرد با «و» به هم ربط داده شوند، برای آنها فعل مفرد میآوریم:
مثال۱: طبیعت و آفرینش پیرو خواستهای انسان و مرزهای سیاسی نیست و به هر ملت و ناحیهای گونهی ویژهای از منابع را ارزانی کرده است.
مثال۲: خانهی بزرگ و توان مالی فراوان جزء شرایط عضویت در آن جمع، نوشته شده بود.
مثال۳: جسم سالم و توان ذهنی بالا میتواند به پیشبرد این خواسته کمک کند، اما شرطِ کافیِ تحقق آن نیست.
به کار بردن فعل مفرد یا جمع برای نهاد
(۱۳) هرگاه بهکار بردن فعل مفرد موجب اشتباه در اسناد فعل به نهاد شود، برای نهاد اسم معنی جمع ـتنها در جای مورد نیازـ فعل جمع میآوریم:
مثال۱:
ننویسید: ساختارها، کاربردها و تدابیر عملیاتی گروههای رزمی دریایی و تکامل هر روزهی آنها، نیازمند مهندسی مشترک دریایی است، تا بتواند بهاندازهی کافی نیازهای مختلف را برآورده کند و گروههای رزمی دریایی را قادر سازد که در همکاری با نیروهای متحد و ائتلافی بهاجرای عملیات بپردازند.
زیرا بهکاربردن فعلهای مفرد («بتواند»، «برآورده کند» و «قادر سازد») برای نهادهای جمع (ساختارها، کاربردها و تدابیر عملیاتی … و تکامل … آنها) ممکن است موجب شود که خواننده بهاشتباه، این فعلها را به مفعول جمله (مهندسی مشترک دریایی) نسبت دهد. بنابر این، برای پرهیز از اشتباه، لازم است در جاهایی که ممکن است اشتباه پدید آید، فعل جمع بهکار ببریم؛ پس:
بنویسید: ساختارها، کاربردها و تدابیر عملیاتی گروههای رزمی دریایی و تکامل هر روزهی آنها، نیازمند مهندسی مشترک دریایی است، تا بتوانند بهاندازهی کافی نیازهای مختلف را برآورده کنند و گروههای رزمی دریایی را قادر سازند که در همکاری با نیروهای متحد و ائتلافی بهاجرای عملیات بپردازند.
مثال۲:
ننویسید: حفظ بقا و امنیت، انگیزههای اصلی این تلاش را تشکیل میدهد.
زیرا بهکار بردن فعل مفرد «تشکیل میدهد» برای نهاد «حفظ بقا و امنیت» ممکن است موجب شود تا خواننده تصور کند که «حفظ بقا و امنیت» یک نهاد یا فاعل است، در حالیکه جمله دارای دو نهاد «حفظ بقا» و «حفظ امنیت» است که هریک از دیگری جدا و مستقل است. بنابر این برای پرهیز از اشتباه و برداشت نادرست، برای جمله فعل جمع میآوریم؛ پس:
بنویسید: «حفظ بقا» و «امنیت»، انگیزههای اصلی این تلاشها را تشکیل میدهند.
به کار بردن فعل مفرد یا جمع برای نهاد
مثال۳:
ننویسید: رویکردهای ماتریالیستی با مشکل قدیمی و حل نشدنی سنجش قدرت مواجه بود و وقتی که قدرت تجزیه میشد نمیتوانست بهراحتی پاسخهای رضایت بخشی برای آن ارائه کند.
زیرا اگر فعلهای «نمیتوانست» و «ارائه کند» بهصورت مفرد بهکار روند، خواننده ممکن است بهاشتباه، این فعلها را به «قدرت» نسبت دهد، نه به «رویکردهای ماتریالیستی». بنابر این برای پرهیز از اشتباه، دو فعل «نمیتوانست» و «ارائه کند»، و بهتبع آن، فعل «مواجه بود» را بهصورت جمع بهکار میبریم؛ پس:
بنویسید: رویکردهای ماتریالیستی با مشکل قدیمی و حلنشدنی سنجش قدرت مواجه بودند و وقتی قدرت تجزیه میشد، نمیتوانستند بهراحتی پاسخهای رضایتبخشی برای آن ارائه کنند.
مترجم در اربیل
برای مثالهای بیشتر (پینوشت ۱۷ ) را نگاه کنید.
به کار بردن فعل مفرد یا جمع برای نهاد
منبع:http://virastari.persianblog.ir/post/115/
خیلی عالی بود. ممنونم.
سلام .گاهی پس از سال ها کار با واژه ها شک و تردید در انسان ایجاد گشته و وی را ملول می سازد.
از توضیحات کامل شما سپاسگزارم.