پتیاره به چه معناست (ریشه واژه پتیاره)
پتیاره یعنی یار مخفی :
● (پتیاره) در فرهنگهای لغت، به زنی (اهریمنی / شهرآشوب / بی حیا … ) ترجمه شده است.
اما (پتیاره) در لغت بمعنای زنی است بطور مخفیانه و دزدکی معشوق مردی باشد و بعبارت دیگر، (دوستمرد) یعنی (دوستِ پسر) داشته باشد. [در واژه (پتیاره) مجرد بودن زن مطرح است نه شوهر داشتن او.].
در واژه (پتیاره) که از ترکیب (پته + یار) ساخته شده، فقط (سرّی بودن و) مخفیانه بودن (یار) مد نظر است؛ و در قیاس با واژه (جنده) [که در آن فرسودگی بسبب بسیاری دفعاتِ دهش مد نظر است]، در این واژه (یعنی در واژه پتیاره)، فرسایش و تعداد معشوقه ها و حتی (پول) نیز مطرح نیست بلکه فقط مخفیانه بودن وجود دوستمرد مد نظر است. و به زبان ساده، [(پتیاره) یعنی زنی مجرد که دارای دوستمردی پنهانی باشد.]. / طبعاً این واژه را در مواردی مشابه نیز بکار میبرند لکن درست نیست.
● در هند اما (پتیاره) در دو معنا بکار میرود: اول (یار پنهانی)، دوم (یار پولی). که طبعاً (یار پنهانی) درست است، زیرا اسکناس [که در هند (پته pata) نامیده میشود] بیش از دو قرن نیست که آنجا باب شده است. بنابراین (پته یاره = یار پولی = زن تن فروش) فقط بعنوان یک ترکیب تازه قابل قبول است (و نه در معنای اصلی).
Π (پَت)(پَتّه) در زبان بشر [ضد تَپّه] و بمعنای هر چیز (مادی یا معنوی) است که کوتاه و کم ارتفاع باشد. یعنی چیزی که طول و عرض بسیار داشته باشد ولی ضخامت آن اندک باشد. [مثل (مرغ پا پت)(= مرغ پا کوتاه)] یا چیزی مثل (پتو) که ضخامت آن (نسبت به طول عرض آن) کم است. / یا (در بُعد معنا) اصطلاحاً گفته میشود: «پتهٌ فلانی روی آب افتاد»، یعنی (راز فلانی فاش شد و همه آن را روی آب دیدند.). / همچنین (پته بازی = ورق بازی = پاسور).
پتیاره در شعر فارسی:
نظامی
از حیرت کار آن اهرمن
سخن راند پوشیده با انجمن
که این آدمی کش چه پتیاره بود
که از جنگ او خلق بیچاره بود
فردوسی:
توانیم کردن مگر چارهای
که بیچارهای نیست پتیارهای
سپهبد گشاد آن نهان از نهفت
همه خواب یک یک بدیشان بگفت
پتیاره به چه معناست
منبع: pcfors.com