مقاله عربی : نقد و بررسی کتاب مختارات من الشعر العربی الحدیث، اثر مصطفی بَدَوی
دانلود فایل کامل مقاله
نویسندگان
قاسم مختاری ۱؛ مطهره فرجی۲
۱دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه اراک
۲دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی
چکیده
از دستاوردهای نقد ادبی آگاهی از کیفیت و نقاط ضعف و قوت منابع علمی است. کتاب مختارات من الشعر العربی الحدیث، به کوشش مصطفی بَدَوی، حاوی گزیدههایی از اشعار معاصر عربی است که علاوهبر ارائه مقدمهای ارزشمند در شرح و تحلیل جریانها و مکاتب ادبی، به معرفی شاعران برجسته هر مکتب و ارائه نمونههایی از اشعار آنان پرداخته است. محور کار نویسنده توجه به جریانهای ادبی و تقسیم شاعران بر مبنای گرایشهای ادبی آنان است. مقاله حاضر ضمن معرفی این کتاب، آن را در دو محور شکلی و محتوایی بررسی و نقد میکند؛ سپس بر اساس شاخصهای مهم نقد و ارزیابی کتاب، میزان تناسب و میانگین موفقیت کتاب را در هر شاخص با ترسیم جدول و نمودار نشان میدهد. مؤلف نمونههای اشعار را بسیار هوشمندانه انتخاب کرده که بیانگر خلاقیت و تسلط وی بر شعر معاصر عربی است. ولی از آنجا که هیچیک از آثار و نگاشتههای موجود را نمیتوان فراتر از دایره نقد و ارزیابی یافت، این کتاب با همه جنبههای مثبت، معایب و کاستیهایی دارد؛ مانند فقدان شرح و تحلیل اشعار، بیتوجهی به شعر مقاومت، ارجاع ندادن به منابع و نداشتن پاورقی. بنابر بررسی نگارندگان این مقاله، کتاب شذرات من النظم و النثر فی العصر الحدیث تا حد بسیاری پاسخگوی این کاستیهاست و پیشنهاد میشود کتاب جدیدی که نقاط مثبت هر دو کتاب در آن باشد تألیف شود.
کلیدواژه ها
شعر معاصر عربی؛ مختارات من الشعر العربی الحدیث؛ مصطفی بَدَوی؛ نقد ادبی
اصل مقاله
مقدمه
امروزه شعر عرب پس از چندین قرن سکون و ایستایی چهره جدیدی از خود به جهانیان عرضه کرده است. آشنایی عربها با ادبیات غرب، شعر معاصر را به وادی تازهای رهنمون کرده است که با دوره آغازین آن تفاوت بسیار دارد. این ارتباط و برخورد میان دو فرهنگ، آغازگر فصلی نوین در شعر شد و ادبیات و شعر را دستخوش تحول و دگرگونی کرد. تحولات شعر عرب تنها منحصر به مضمون و محتوا نیست، بلکه علاوهبر مضمون، ساختار شعر را نیز دگرگون کرده است. موضوعات اجتماعی و مسائل عامه و نیز ادبیات وطنی که به دنبال نشر افکار سیاسی غربی نمود یافته بود، جانشین مضامین کهنه پیشین شدند. اوزان عروضی قدیم که درنتیجه تغییر نگاه شاعران به دنیای پیرامونشان پاسخگوی نیاز روزِ جامعه نبود، جای خود را به قالبهای جدید دادند و اسلوبهای ادبی نوین اروپایی جانشین اسلوبهای کهن عربی شدند؛ پس این نکته بدیهی است که چنین تحولاتی در شعر یکباره و ناگهانی پدید نیامده و شعر امروز عربها مسیر پر فراز و نشیب خود را به تدریج و آهسته پیموده است؛ از اینرو، فرایند تحول شعر معاصر عربی، درازمدت است و گستره تاریخی وسیعی دارد. همین امر نگارش کتابی فراگیر و همهجانبه دربارۀ شعر عرب را دشوار و یا حتی ناممکن ساخته است. بالطبع در این میان، آثاری که جامعیت نسبی داشته باشند و تا حدودی بتوانند سیر تحول شعر عربی را برای خواننده ترسیم کنند، ارزش ادبی بیشتری دارند و به تبع آن، نقد و بررسی بیشتری نیز میطلبند.
از سوی دیگر، با توجه به روابط ژرف و مبادلات زبان و قوم عرب با زبان فارسی و قرابت و همسانی فکری و فرهنگی و نیز اشتراک در عوامل مؤثر بر خیزش ادبی عربها و ایرانیان، آگاهی از روند شعر و جریانهای ادبی و فکری جوامع عرب برای فارسیزبانان بسیار ارزنده و مهم بهنظر میرسد. بر این اساس، ارزش نگارش و تألیف دربارۀ چنین موضوعاتی بههیچ عنوان قابل انکار نیست و هرگونه نقد و بررسی در این آثار ضروری است. همچنین بررسی و کنکاش در هراثری – بهویژه اگر کتاب آموزشی باشد – ضرورت نقد و بررسی آن را بیشازپیش آشکار میکند. کتاب مصطفی بَدَوی از منابع درسی دانشگاهی کشور در تدریس ادبیات معاصر بهویژه متون نظم معاصر عربی است؛ بنابراین نقد و بررسی آن ضرورت دارد. گفتنی است که مؤلف به این نکته اشارهای نکرده که اثرش را با هدف تدریس در دانشگاه و با کاربرد کتاب آموزشی نگاشته است؛ ولی با توجه به اینکه این کتاب در فهرست منابع درسی دانشگاهی جای دارد و محتوای بسیاری از جزوات مربوط به درس متون نظم معاصر عربی از همین کتاب انتخاب میشود و نیز با توجه به اینکه عنوان این کتاب در سرفصل دروس مصوب وزارت علوم قرار گرفته است، نگارندگان به ارزیابی آن پرداختهاند و برآناند که مدرسان این رشته را از کیفیت این منبع آگاه نمایند و در حد توان، منبع جایگزین و یا مدل پیشنهادی ارائه دهند.
کتاب مختارات من الشعر العربی الحدیث در مقایسه با دیگر کتابهای برگزیده اشعار، جامعیت نسبی دارد و در نوع خود کتابی ارزنده و موفق بهنظر میرسد. از سوی دیگر، با توجه به مقدمه ارزشمند آن، کتابی تاریخی شمرده میشود که تا حد زیادی روند تحول شعر معاصر عربی و جریانها و نهضتهای ادبی و فکری عربها را به مخاطب ارائه میدهد. به همین منظور، نگارندگان مقاله حاضر کتاب را از دو بعد شکلی و محتوایی بررسی کردهاند و قصد دارند در حد توان، کمّ و کیف این کتاب را به مخاطبان معرفی کنند. ذکر این نکته لازم است که نقد و بررسی این کتاب، بهمعنی نادیدهانگاشتن زحمات نویسنده نیست و تلاشهای گسترده وی در گردآوری نمونههای شعری، غیر قابل انکار است و هرگونه کنکاش در این کتاب، گذشته از آنکه نشان از ارزش علمی و ادبی آن است، در حد توان، گامی در جهت شناساندن بیشتر کتاب به خوانندگان و آگاهی آنان از کمّ و کیف و نقاط ضعف و قوت آن نیز هست.
معرفی کتاب
کتاب مختارات من الشعر العربی الحدیث به کوشش مصطفی بَدَوی از استادان دانشگاه آکسفورد در سال ۱۹۶۹ از سوی انتشارات دار النهار للنشر با همکاری انتشارات دانشگاه آکسفورد در بیروت به چاپ رسیده است. طرح جلد کتاب بسیار ساده و به رنگ کرم و قهوهای است. در صفحه آغازین کتاب، عنوان، سال و محل نشر نوشته شده است، سپس فهرست مطالب یا «المحتویات» قرار دارد. پس از آن، مقدمهای با ۱۶ صفحه پیش روی خواننده است که نویسنده در آن به سیر تحول و دگرگونی شعر عربی پرداخته و مقدمهای سودمند در تجزیه و تحلیل تحولات شعر معاصر و جنبشها و مکاتب ادبی ارائه کرده است. تقلیدگرایان، پیشروان رمانتیسم، رمانتیکها، شاعران مهجر شمالی، شاعران مهجر جنوبی، پیروان رمانتیسم، پیروان سمبولیسم، پیروان واقعگرایی سوسیالیستی و شاعران شعر منثور یا منثورسرایان، گروههایی هستند که در مقدمه از آنها سخن بهمیان آمده است. پس از مقدمه، مضمون اصلی که همان گزیدههای اشعار است مطابق فهرست آغازین بیان شده است؛ بدینصورت که ابتدا نام شاعر در بالای صفحه درج شده و سپس نمونه یا نمونههای شعری وی آمده است. محمود سامی البارودی نخستین شاعر و محمد الماغوط آخرین شاعر بررسیشده در کتاب هستند. اسامی شاعران و اشعار آنان بهتناوب ذکر شده است و میزان صفحات اختصاصدادهشده به آنان متفاوت است. ادونیس با ۱۰ قطعه شعر، بیشترین تعداد اشعار را از آنِ خود کرده و خلیل مطران و احمد شوقی هرکدام با ۱۱ صفحه، بیشترین تعداد صفحات را بهخود اختصاص دادهاند. شاعران بررسیشده در کتاب عبارتاند از: محمود سامی البارودی، اسماعیل صبری، احمد شوقی، حافظ ابراهیم، ولیالدین یکن، جمیل صدقی الزهاوی، معروف الرصافی، احمد الصافی النجفی، محمد مهدی الجواهری، خلیل مطران، عبدالرحمن شکری، عباس محمود العقّاد، ابراهیم عبدالقادر المازنی، بشاره الخوری، احمد زکی ابوشادی، ابراهیم ناجی، علی محمود طه، الیاس ابوشبکه، عمر ابوریشه، ابوالقاسم الشابی، یوسف بشیر التیجانی، رشید ایوب، نسیب عریضه، میخائیل نعیمه، ایلیا ابوماضی، رشید سلیم الخوری، الیاس فرحات، جورج صیدح، شکرالله الجر، سعید عقل، فدوی طوقان، نازک الملائکه، سلمی الجیوسی، نزار قبانی، کمال نشأت، یوسف الخال، خلیل حاوی، بدر شاکر السیاب، ادونیس، عبدالوهاب البیاتی، بلند الحیدری، محمد مفتاح الفیتوری، تاج السر حسن، صلاح عبدالصبور، جبلی عبدالرحمن، احمد عبدالمعطی حجازی، توفیق صایغ، محمد منیر رمزی، جبرا ابراهیم جبرا و محمد الماغوط که درمجموع به ۵۰ شاعر میرسد. پس از اتمام گزیدههای اشعار، نویسنده، شرح حال مختصری از شاعران نامبردهشده، ارائه کرده است. در نهایت نیز دو پیوست به زبان انگلیسی در کتاب مندرج است که این دو پیوست ترجمه انگلیسیِ قسمت مقدمه و شرح حال شاعران است.
بررسی شکل کتاب
یکی از مؤلفههای مهم نگارش کتاب بهویژه کتابهای آموزشی، انتخاب شکل و ظاهر درخور و متناسب با موضوع و نیز بهرهمندی از ساختار مناسب و قابل قبول است. اهمیت آراستگی و زیبایی صورت کتاب، بهسبب افزایش سطح کارایی و تأثیر آن است. علاوهبر این، نحوه کاربرد علائم نگارشی، حروفنگاری، صفحهآرایی، نوع و اندازه قلم انتخابی، صحافی، چاپ و غیره از مواردیاند که در تحلیل شکلی اثر مهم و قابل بررسیاند. در خصوص حروفنگاری کتاب باید گفت که کتاب روند مناسبی دارد و جز در موارد اندکی خوب انجام شده است. نوع قلم انتخابی برای اشعار و متون مشابه است؛ ولی قلم استفادهشده برای عناوینِ اشعار با این دو تفاوت دارد. در کل هر دو قلم، با خط عربی تناسب دارد. اندازه قلم مقدمه، کوچک و فاصلۀ خطوط آن نیز بسیار کم است که این امر خواندن مقدمه را دشوار میکند؛ ولی اندازه قلم اشعار بزرگتر از مقدمه، یعنی متوسط است که مناسب بهنظر میرسد.
قواعد عمومی ویرایش و نگارش تا حد قابل قبولی در کتاب رعایت شده است. درستنویسی واژگان، نشانهگذاری (سجاوندی)، تنظیم فهرست مطالب، توجه به تیترها و عنوانبندیها، ازجمله مواردیاند که در کتاب حاضر به آنها توجه شده است. کاربرد بجای علائم نگارشی، بهویژه در قسمت اشعار، از نقاط قوت کتاب بهشمار میرود؛ ولی در عین حال در مواردی از بهکار بردن این علائم غفلت و یا در مواردی برخی علائم نگارشی، بیمورد استفاده شده است (ر.ک.: بَدَوی، ۱۹۶۹: ۳۸، ۴۶، ۱۲۲، ۱۲۶، ۲۱۶، ۲۱۸ و … ).
اشکالات تایپی این کتاب در قیاس با چاپ نخست کتابهای دیگر، کم است. از آنجا که کتاب شامل گزیدههای اشعار است و بهعنوان کتاب آموزشی و یا کتاب مرجع برای یافتن اشعار معاصر مناسب است، شایسته است که ثبت و ضبط اشعار با نهایت دقت انجام شود. اشتباهات تایپی این کتاب شامل اشتباه در حرکتگذاری و یا اشکالات املایی و نگارشی است که البته میزان آنها به نسبت حجم کتاب، اندک و قابل چشمپوشی است. ذکر این موارد برای تأیید مطالب ذکرشده خالی از لطف نیست:
صفحه ۱۶ در شعر «الربیع و وادی النیل»، در دیوان شوقی، بعسجد به جای بمسجد آمده است (ر.ک.: شوقی، ۱۹۹۳: ۲۴)؛ صفحه ۱۸ در شعر «وداع اللورد کرومر» موهوبه بهاشتباه به جای موهومه آمده است؛ صفحه ۲۷ در «الشعر و الشاعر» عثر بهاشتباه بدون الف آمده و عثرا صحیح است؛ در صفحه ۳۵ «تنویمه الجیاع» حطام صحیح و حطا نادرست است؛ صفحه ۶۰ در شعر «قدوم الشتاء» زخر صحیح و زخز اشتباه است؛ صفحه ۶۱ شعر «عیش العصفور» سزز غلط و صحیح آن سزر است؛ صفحه ۷۶ شعر «العوده» در دیوان ناجی به جای هناء، واژه سماء آمده است (ر.ک.: ناجی، ۱۹۸۰: ۱۳)؛ صفحه ۸۲ در شعر «أغنیه ریفیه» مستشرقا نادرست و مستشرفا صحیح است؛ صفحه ۸۷ در شعر «القمر العاشق» شرق به اشتباه بدون راء آمده است؛ صفحه ۹۲ در قطعه «القاذوره» أضن به جای أظن نوشته شده است؛ صفحه ۹۷ در شعر «إمرأه و تمثال» نرنو صحیح و ترنو غلط است؛ صفحه ۱۰۳ در شعر «فی ظل وادی الموت» حیت نادرست و حیث صحیح است؛ صفحه ۱۲۲ در شعر «المساء» کف بهاشتباه بدون یاء است و کیف صحیح است؛ صفحه ۲۱۵ در شعر «هجم التتار» أنا لن نبید به اشتباه به جای إنّا لن نبید بهکار رفته است؛ در صفحه ۲۴۳ در شعر «حزن فی ضوء القمر» إلـی اشتباه و إلی درست است و … .
با وجود این، کتاب از نظر شکل و ظاهر، کیفیت متوسطی دارد و با توجه به اهمیت آن و سایر آثار مشابه آن، ارتقای کیفیت شکلی این آثار در میزان استقبال از آنها و نیز در فرایند آموزش کتاب بسیار مهم و باارزش است.
بررسی محتوایی کتاب
مهمترین و اساسیترین بخش در نقد کتابها و منابع آموزشی، بررسی محتوا و مضمون آنهاست. با توجه به اهمیت کتب آموزشی، برخورداری از مضمون پرمایه و غنی از مؤلفههای اصلی تألیف این دسته آثار است و کارایی آنها را ضمانت میکند. خاصیت نقد و بررسی و تمایز میان آثار ارزشمند و نوشتههای خام و سبکمایه، منوط به بررسی دقیق محتوا و مضمون آثار است؛ زیرا هر کتابی، در صورت بیمایگی حتی اگر ظاهر و صورت آراسته و جذابی داشته باشد، به طلایی ناسره میماند که فاقد هرگونه ارزش و اعتبار است. بر همین اساس است که «ادبیات به طلایی سره و خالص تشبیه شده که نقد ادبی، آن را از ناسره جدا میسازد» (آبان افتلتی، ۱۳۸۹: ۱۴).
محتوا و مضمون کتاب مصطفی بَدَوی، بهتناسب عنوان خود، بسیار ارزنده و مفید است. عنوان کتاب با محتوا و مضمون آن تناسب دارد و به خوبی معّرف محتوای آن است. بَدَوی بحث مقدماتی را نیز بهخوبی مطرح کرده است. مقدمه کتاب بیانگر اهداف مورد نظر نویسنده است و در معرفی و نیز ارائه پیشزمینه مناسب برای کتاب موفق عمل کرده و در عینحال، منبعی نسبتاً جامع برای آگاهی از سیر تحول شعر معاصر عرب است. معادلسازی اصطلاحات تخصصى کتاب نیز، مناسب ارزیابی میشود. در کل، افزایش عناصری که در بهبود زبان متن لازم بهنظر میرسد، در کتاب رعایت شده است. شیوه نوشتاری کتاب ساده و روان است و تلاش نویسنده بر این بوده است که از اصطلاحات دشوار و تخصصی که در درک و دریافت متن وقفه ایجاد میکند، بپرهیزد. برای نمونه، نویسنده در مقدمه کتاب با عنوان «تطور الشعر العربی الحدیث»، از اصطلاحات تخصصی بهخوبی بهره برده است، اصطلاحاتی نظیر القیم الثقافیه (صفحه الف)، تراث ادبی، تراثا ثقافیا، الادب الرفیع، تباینا شاسعا، الأغراض التقلیدیه التی ظلّت سائدهمئات الأعوام (صفحه ب)، رائدی النهضه الشعریه عندنا هما … ، لکن علیالرغم من تمکن الیازجی من ناصیه اللغه، فلا یسعنا الا أن نعتبره شاعرا مقلدا صرفا (صفحه د) الرومانطیقیه و التی أسدت خدمه عظمی لقضیه الشعر العربی الحدیث (صفحه ط). همچنین جنبه مثبت کتاب – که بیانگر خلاقیت نویسنده و امتیاز اثر نسبت به دیگر آثار موجود است – توجه نویسنده به مکاتب ادبی و گروهبندی شاعران بر مبنای گرایشهای ادبی آنها و تنظیم اشعار براساس سبک و شیوه و تاریخ آنهاست که در انسجام کتاب بسیار مؤثر است. علاوهبر این، نمونههای اشعار نیز بسیار دقیق و هوشمندانه انتخاب شدهاند و از برجستهترین اشعار معاصر عربی است که بر خلاقیت ویژه نویسنده و ذوق بسیار وی در حوزه نقادی دلالت دارد و نیز حاکی از تسلط نویسنده کتاب به شعر معاصر عربی است. امتیاز برجسته دیگر اثر، در این است که نویسنده از میان اشعار هر شاعر، به نمونههای اشعاری توجه داشته است که به دقت معّرف گرایش شاعر مورد نظر نویسنده و نمودار شخصیت ادبی اوست.
علیرغم همه این موارد، از نظر نگارندگان این مقاله، کتاب مصطفی بَدَوی در عین اینکه غنی و پربار و دربردارندۀ جامعیت نسبی است، خالی از برخی معایب و کاستیها نیست و از بُعد محتوایی نقصها و نارساییهایی دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود:
۱٫ فقدان شرح و تحلیل اشعار
کتاب به شرح و تحلیل فراوان نیاز ندارد، ولی تحلیلی مختصر که گزیدههای اشعار را با اصول مکاتب ادبی ذکرشده ارتباط دهد و چرایی انتساب اشعار را به این مکاتب بیان کند، در ارتقای کیفی کتاب تأثیر بسزایی دارد. کتاب مصطفی بَدَوی با وجود مقدمه ارزنده آن، از این نظر ضعف عمده دارد. اگرچه تلاش بَدَوی در مقدمه کتاب – که شامل شرح و تحلیل تاریخی شعر معاصر عربی و جریانهای ادبی است – ستودنی و قابل تحسین است؛ اما بهاستثنای مقدمه، با هیچ تحلیل و تفسیری روبهرو نمیشویم. بَدَوی ابتدا نام هر شاعر را ذکر و سپس به ذکر نمونههایی از اشعار وی اکتفا کرده است. واضح است که خودداری از توجه صِرف به گردآوری و ذکر اشعار و عدم اکتفا به این امر، کارایی چنین کتابی را بیشازپیش میکند.
۲٫ بیتوجهی به ادبیات مقاومت
در دورۀ معاصر «ادبیات مقاومت، قضیه فلسطین را در ذهن تداعی میکند و در حقیقت فلسطین و رویارویی آن با رژیم صهیونیستی مهمترین منبع الهامبخش شعر پایداری است که بخش عظیمی از ادبیات عربی معاصر را به خود اختصاص داده است» (مختاری و شهبازی، ۱۳۸۹: ۵۲۰). ادبیات و قضیه فلسطین، بهویژه دو پیشامد ناگوار سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷، تأثیر فراوانی در شعر فلسطین، به طور خاص، و در شعر عرب، به طور عام، بر جای گذاشته و عواطف تمامی شاعران عربزبان را برانگیخت؛ به گونهای که این دو حادثه منشأ الهام شاعران عرب شده، سرچشمههای شعر را بر دلهایشان جاری ساخته و پژواک صدای شاعران عرب در دل و جان شنوندگان تأثیر گذاشته است. حوادث و رویدادهای فلسطین و انقلاب ملی آن، راه را برای ایجاد تغییرات فنی شعر عرب به طور عام و شعر فلسطین به طور خاص از نظر شکل و محتوا هموار ساخته است (ر.ک.: عطوات، ۱۹۹۸: ۶۹۰ـ۶۹۳)؛ بنابراین کمتر کسی است که بتواند تأثیر قضیه فلسطین بر شعر عرب را انکار کند. شعر فلسطین نقش زیادی در گسترش شعر در جهان عرب داشته و موج عظیمی از زیباترین سرودهها را به دفتر ادبیات معاصر هدیه کرده است؛ بهگونهای که میتوان این دوره را نوعی رستاخیز ادبی در شعر عربی بهشمار آورد. بر همین اساس بهنظر میرسد کتابی که شامل گزیدههای شعر معاصر عرب است، باید بخش عظیمی از اشعار مقاومت را در خود بگنجاند. در کتاب مصطفی بَدَوی به مسئله فلسطین آنگونه که شایسته آن است، پرداخته نشده است و شعر مقاومت در این کتاب چندان شاخص و برجسته نیست. بَدَوی در مقدمۀ کتاب نیز به این مسئله بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تحرک و خیزش ادبی عربها، اشاره ویژهای نکرده است و تنها از قضیه فلسطین بهعنوان عاملی یاد میبرد که سبب تضعیف مکتب رمانتیک در ادبیات معاصر عربی شده است. وی بیان میکند که در این دوره، با توجه به قضیه فلسطین و مشکلات فلسطینیان و بهتبع آن مشکلات جامعه عربی ـ اسلامی، شرمآور بود که شاعران، مسائل و مشکلات ملموس جامعه خود را رها کنند و به دنیای زیباییها، رؤیاها و طبیعت روی آورند (ر.ک.: بَدَوی، ۱۹۶۹: ل).
۳٫ بیتوجهی به برخی جریانهای شعری
پیشتر ذکر شد که وجه تمایز و جنبه مثبت کتاب مصطفی بَدَوی، دستهبندی شاعران براساس مکاتب ادبی است. مقدمه نویسنده حاکی از ذوق بسیار وی در حوزه نقادی و آگاهیاش از روند شعر عربی است؛ ولی با توجه به اینکه در کتاب حاضر مبنای اصلی بَدَوی در برگزیدن شاعران و اشعار آنها، جریانهای شعری بوده است، جا دارد که نویسنده به تجزیه و تحلیل بیشتری در این زمینه بپردازد و نگارش ۱۶ صفحه مقدمه برای چنین کتابی با این حجم کافی بهنظر نمیرسد. وی میتوانست به گونهای گستردهتر عمل کند و علاوهبر مکاتب و جنبشهای ادبی، از گروهها، جریانها و بهطور کلی تمامی موتورهای محرک و عوامل مؤثر در روند تحول شعر معاصر عرب، نه بهطور گذرا و خلاصه گونه، بلکه بهتفصیل سخن بگوید. بَدَوی مکاتب و جریانهای ادبی را بهخوبی بررسی کرده است، ولی به برخی گروهها و جریانهای ادبی مانند آپولو، مدرسه الدیوان، جریان ملیگرایی نپرداخته است. البته وی تنها در مقدمه در صفحه «ط» اظهار داشته است که سهم احمد زکی ابوشادی، مؤسس مجله أبولو (آپولو)، در پیشروی نهضت رمانتیسم غیر قابل انکار است و این مجله به شعر معاصر عربی خدمت بسیاری کرده است. بهنظر میرسد سهم این جنبشها بهویژه آپولو، در شعر معاصر عربی بیش از این است و اختصاص چندین جمله به آن نمیتواند حق مطلب را ادا کند؛ زیرا این جماعت روح تجدید را در کالبد شعر معاصر دمیدند و تغییر و تحول در شعر عرب را پایهگذاری کردند (ر.ک.: الکتانی، ۱۹۸۲: ۱/۴۲۵؛ خفاجی، بیتا: ۳۲).
۴٫ ذکر نکردن برخی شاعران برجسته
هر کتابی که حاوی گزیده اشعار معاصر است، در درجه نخست برای آشنایی مخاطب با شعر معاصر نگاشته میشود؛ ولی در عین حال به معرفی شخصیتهای برجسته عصر نیز گریز میزند. درحقیقت اگر کتاب گزیده اشعار بتواند ضمن ارائه نمونههای شعری، زمینه آشنایی مخاطب خود را با سرایندگان اشعار نیز فراهم آورد، ارزش ادبی بیشتری کسب میکند؛ بنابراین جا دارد توجه نویسنده علاوهبر اشعار منتخب و ارزش ادبی آنها، به شاعران برگزیده معاصر نیز معطوف شود و تلاش نویسنده بر این باشد که مجموعهای فراهم آورد که در آن هیچ شعر و یا شاعر برجستهای از قلم نیفتاده باشد. بهنظر میرسد در کتاب مصطفی بَدَوی با وجود توجه به بیشترشاعران بنام، جای برخی شاعران برجسته خالی است؛ برای نمونه احمد محرم، شاعر برجسته مصری، میتوانست در زمره شاعران تقلیدگرا قرار گیرد. در توصیف شعر او همین سخن از ولیالدین یکن کافی است که میگوید: «إنّ خلیلا أبلغ شعراء زماننا و إنّ محرما و حافظا أفصحهم» (عبید، ۱۹۲۲: ۱۱۸) و نیز گنجاندن نام احمد رامی، شاعر عاشقانهسرا و نامآشنای مصری، در ردیف شاعران رمانتیک میتوانست اقدامی در جهت ارتقای جامعیت کتاب باشد. شخصیت برجسته وی و جایگاه رفیع او در ادب معاصر عربی بر کسی پوشیده نیست. خلیل مطران در توصیف اشعار او میگوید:
کلُّ بیتٍ کمنبتِ الزهرِ حسناَ
ججج
و شـذاَ أو کــمرتـعِ الآرامِ
ج
(عبید، ۱۹۹۲: ۴۷)
علاوهبر شاعران مصری، جای خالی شخصیتهایی چون سعدی یوسف، مظفر النواب و یا شاعران برجسته فلسطینی ازجمله محمود درویش، معین بسیسو و سمیح القاسم در کتاب حاضر احساس میشود که البته ذکرنکردن شاعران فلسطینی، از بیتوجهی به ادبیات مقاومت و شعر فلسطین در کتاب نشئت گرفته است.
۵٫ اشکال در ضبط برخی اشعار
یکی از مهمترین و برجستهترین مؤلفههای نگارش کتاب، بهویژه کتب مرجع، دقت در گردآوری اطلاعات است. کتاب گزیده اشعار نیز بهنوعی جزو کتب مرجع محسوب میشود؛ بنابراین باید در ثبت و ضبط اشعار آن دقت شود و شایسته است که به ذکر ناقص اشعار اکتفا نشود. بَدَوی در بخش انتهایی مقدمه کتابش بیان میکند که مقصودش ارائه تصویری روشن از تحول شعر عربی بوده است و وی بنا بر دو اصل اساسی اشعار ذکرشده را برگزیده است: نخست آنکه اشعار انتخابی به بهترین صورت ممکن، صاحب خود را معرفی کنند و هریک از این اشعار، جدای از شاعر و گوینده آنها، ارزش ادبی داشته باشند و دوم اینکه همه اشعار برگزیده بهصورت کامل درج شده باشند؛ التزام وی به این امر، دامنه انتخاب را برایش محدود کرده و سبب شده است تا از ذکر اشعاری که مطول هستند – حتی اگر ارزش ادبی داشته باشند – خودداری کند (ر.ک.: بَدَوی، ۱۹۶۹: س). طبق بررسیهای انجامشده نویسنده در برخی موارد به ذکر کامل اشعار مبادرت نورزیده و به اصل دوم مورد نظر خود در برگزیدن اشعار پایبند نبوده است. برای نمونه در صفحه ۲۷ کتاب از قطعه «الشعر و الشاعر» که از سرودههای صدقی الزهاوی است، چند بیت جا افتاده است که بدین شرح است:
بیت ششم:
سلبُـوه ذلـک الـ
ججج
ـعـزَّ حتی حـقرا
ج
بیت دهم:
آه للشعـرِ فــقد
ججج
طَـاحَ فیما حـذرا
ج
بیت یازدهم:
شربَ الکأسَ فما ار
ججج
تَـدَّ حـتی سکـرا
ج
بیت دوازدهم:
ترکَ الصفـوهَ منـ
ججج
ها و سَفَّ الکــدرا
ج
بیت سیزدهم:
و مـضَی مـعتدیـا
ججج
و أتَــی مـعـتذرا
ج
(الزهاوی، ۱۹۲۴: ۲۴۸)
همچنین در صفحه ۶۰، مربوط به عباس محمود العقّاد، ابیات پایانی شعر «قدوم الشتاء» موجود نیست. ابیات جاافتاده بدینقرار است:
شواهدُ تُنبئُ أنَّ الـــزمـانَ
ججج
یُبلِی النباتَ و یُبلِــی البشر …
ج
ینـادی بأنَّ الـربیعَ انـدثـر
وأن الشتـاءَ غــداً بـالأثر
فیــا منظراً مُونِقاً للـریاض
تـأنَّقَ فـیه الـربیعُ العَـطِر
لقد أنکرتـک عیـونُ الشتـاءِ
ج
ویا حُسنَ ما أنکرت مِن صُوَر
کمـا أنـتکرَ الشیخُ من مجلسٍ
تـداعَى الشبابُ بـه لـلسَمر
و کـلُّ أوانٍ لــه شــارهٌ
و ما شارهُ الـدهرِ إلّا الــغِیَر
(العقاد، بیتا: ۱۰۶)
در صفحه ۸۸ از «میلاد الشاعر»، اثر علی محمود طه، نیز بیت ۵۶ مرقوم نیست:
ما لهذا المساء یُشغِفُنا حبـ
ججج
ـاً و یُوری بنا الفُتُونَ و یُغری؟
ج
(طه، ۱۹۸۲: ۱۱)
در صفحه ۱۸۸ کتاب نیز ابیات پایانی شعر «مدینه» ادونیس، جا افتاده است که چنین است:
و سنعکسُ وجهَ الحضورِ
ججج
وأرضَ المسافاتِ فی ناظری المدینه
ج
نارُنا تتقدَّمُ والعشبُ یُولِدُ فی الجمره الثائره
ج
نارُنا تتقدّمُ نحوَ المدینه
ج
(ادونیس، ۱۹۷۱: ۱/۴۸۲)
همچنین در صفحه ۱۰۶، مربوط به یوسف بشیر التیجانی، سه گزیده از شعر وی آمده است که دو مورد از آن ناقص است. از شعر «طفل الخلوه» ابیات ۵، ۸ ، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ، ۲۱ و ۲۲ (جمعاً نه بیت) جا افتاده است که بهترتیب عبارتاند از:
بیت پنجم:
طوفت فی خیاله ذکریات الـروع
جججج
واعتاده مـطیف الجــماح
ج
بیت هشتم:
ثـوره صورت خوافی ما بین
حــنایا صبینا مــن ریــاح
بیت یازدهم:
حبذا (خلوه) الصبی و مـرحى
بالصبا الغض من لیال وضــاح
بیت دوازدهم:
رب یـوم أغر یـزهو بــدری
نـطاق وعـبقری وشــاح
بیت سیزدهم:
و ظلال مـن الضحى ظـفرت
منها بـعقد من الصبا لــماح
بیت چهاردهم:
زهـرات شتى مــنوعه الألـوان
مـن سوسن الربى و الاقاحی
بیت پانزدهم:
متعت شمسها فــعاودها
إلف هــوى یستقیــدها للمـراح
بیت بیست و یکم:
صـور للـصبا الأغـر مــوشاه
بـأحلامه و ضوء الـصباح
بیت بیست و دوم:
یـدفق البشر مـن مـفاتن دنـیاها
و تـفتر عن سنا وضـاح
(التیجانی، ۱۹۸۰: ۹۳)
علاوهبر موارد ذکرشده، در همین صفحه از شعر «الصوفی المعذب»، تنها ۷ بیت ذکر شده است و بیشتر ابیات این شعر که به ۴۹ بیت میرسد، ذکر نشده است. از آنجا که تعداد این ابیات بسیار است، از ذکر آنها خودداری میکنیم و خوانندگان محترم را به صفحه ۱۲۵ دیوان اشراقه التیجانی ارجاع میدهیم.
۶٫ ارجاع ندادن به منابع و نبود پاورقی
فقدان ارجاعدهی نیز از دیگر مشکلات کتاب مورد بحث است. با توجه به اینکه کتاب شامل نمونههای برگزیدۀ اشعار معاصر عربی است، ارجاع به اصل دیوان شاعران ضروری است. بهطور کلی، در این کتاب نه در مباحث مقدماتی، نه در گزیدههای اشعار و نه در بیان شرح حال شاعران، به هیچ منبعی ارجاعی داده نشده است و همین امر و عدم مستندسازی، ضعفی عمده برای کتاب بهشمار میآید.
نداشتن پاورقی و نداشتن توضیحات تکمیلی نیز در این کتاب دیده میشود. پاورقی از ارکان مهم و اثرگذار کتاب است که نویسنده یا نویسندگان را به مطالعه بیشتر و تخصصیتر رهنمون میکند. اگرچه کتاب مختارات من الشعر العربی الحدیث تنها از ۵۰ شاعر مختلف نام برده است، در بسیاری از اشعار، خواننده با نامها و اصطلاحاتی روبهرو میشود که نیاز به توضیح دارد و این توضیحات باید در حاشیه صفحات و پاورقیها باشد. برای نمونه در صفحه ۲ کتاب ذیل نام «محمود سامی البارودی»، در شعر «أین أیام لذتی و شبابی» در بیت بیست و چهارم آمده است:
أینَ منّی «حسینُ» بل أینَ «عبدُ
اللهِ» ربُّ الکـمالِ و الآدابِ؟
در این بیت، مقصود از «حسین»، حسین المرصفی و مقصود از «عبدالله»، عبدالله فکری است که هر دو از دوستان سامی البارودی هستند که وی این شعر را در رثای این دو سروده است(ر.ک.: البارودی، ۱۹۹۸: ۶۶). بهنظر میرسد توضیح این مطلب و معرفی این دو شخصیت و نیز بسیاری از اشخاص دیگر ازجمله: «حسین»، «الأعمی» و «لورد کرومر» در صفحه ۱۷ در شعر «وداع اللورد کرومر» از احمد شوقی؛ «سلمی» در صفحه ۱۲۱ در قصیده «مساء» از ایلیا ابوماضی؛ «نهاد» در صفحه ۱۵۶ در شعر «نامت نهاد» از کمال نشأت؛ «مصطفی» در صفحه ۲۱۲ در شعر «الناس فی بلادی» از صلاح عبدالصبور، و توضیح اصطلاحاتی چون: «الکلوب» و «سریون» در صفحه ۱۹ در شعر «وداع اللورد کرومر»؛ «هندنبرج» در صفحه ۲۲ در شعر «مظاهره السیدات المصریات فی ۱۹۱۹» از حافظ ابراهیم؛ «یافا» در صفحه ۱۹۵ در شعر «الملجأ العشرون» از البیاتی ضروری است. همچنین، در صفحه ۲۵۳ در قسمت شرح حال «ابوالقاسم شابی»، ارائه توضیح مختصری از «الرابطه القلمیه» ضروری بهنظر میرسد، بهویژه اینکه نویسنده در مقدمه نیز اشارهای به آن نکرده است.
علاوهبر این موارد، اشعاری که در چاپهای مختلف از دیوان یک شاعر با اختلافاتی در ثبت و ضبط اشعار و ترتیب قرار گرفتن آنها مشاهده میشود، ازجمله شعر «مسافر بلا حقائب» از عبدالوهاب البیاتی در صفحه ۱۹۲ و یا شعر «تمثال» از علی محمود طه در صفحه ۸۲ نیاز به پاورقی و ارجاع به منابعی دارد تا خواننده را به مطالعه بیشتر راهنمایی کند و وی را از اختلافات موجود در نقل اشعار آگاه کند. نمونههایی از این نوع در کتاب به کرات دیده میشود که ذکر همه آنها خارج از مجال بحث است؛ بنابراین با توجه به موارد فوق، تهیه ارجاعات داخل متن برای چنین منبع ارزشمندی که در آن از دهها شاعر برجسته و از دهها اصطلاح ناآشنا سخن بهمیان آمده است، ضروری است و فقدان آن ضعفی عمده برای کتاب بهشمار میآید.
۷٫ عدم فصلبندی
فصلبندی و مجزاکردن بخشهای مختلف کتاب، به انسجام آن میانجامد و به مطالعه شخصی نظم میبخشد و بهعبارتی سبب سهولت بیشتر مطالعه کتاب میشود. انسجام و نظم مطالب کتاب مختارات تا حد زیادی قابل قبول است. تنظیم اشعار براساس سبک و شیوه و تاریخ آنهاست. مقدمه کتاب نیز بهگونهای منظم و منسجم تنظیم شده است و نام هر یک از گروهها و جریانهای ادبی، عناوین اصلی مقدمه را تشکیل میدهد. نویسنده بر اساس مکاتب و جریانهایی که در مقدمه از آنها صحبت کرده، شاعران هر مکتب و نمونه یا نمونههایی از شعر آنها را آورده است. عناوین کلی را اسامی شاعران و عناوین جزئی را عنوان اشعار آنها تشکیل میدهد. این امر نشان میدهد که روش نویسنده از ابتدا تا انتهای کتاب یکشکل و منظم است؛ ولی از سوی دیگر خواننده از ابتدا تا انتها، تنها با نام شاعران و عنوان اشعار آنها روبهرو میشود و هیچیک از بخشهای کتاب را به تفکیک در اختیار ندارد. البته بهتر بود بَدَوی محتویات کتاب را نیز بر اساس ترتیب مقدمه،، فصلبندی کند و هر فصل را به یکی از مکاتب شعری اختصاص دهد و پیش از شروع هر فصل توضیح مختصری از محتویات آن به خواننده ارائه دهد. این امر کمک شایانی به خواننده میکند و علاوهبر این، خواننده غیرمتخصص نیز برای بررسی هر شاعر و آگاهی از اینکه فلان شعر یا شاعر منسوب به کدام مکتب است، نیاز به رجوع به فهرست مطالب ندارد و این امر سبب احاطۀ بهتر و دسترسی آسانتر مخاطب به محتویات کتاب میشود که با ذوق و علاقه مخاطبان نیز تناسب بیشتری خواهد داشت.
ارزیابی کتاب بر اساس شاخصهای ارزیابی کتب درسی
در این بخش، کتاب مصطفی بَدَوی را بر اساس مهمترین شاخصهای ارزیابی کتب درسی دانشگاهی، در قالب جدول و نمودار بررسی و نقد خواهیم کرد. کتابهای آموزشی از سه جنبه کیفیت نگارش محتوا، ویژگیهای فنی و شکل ظاهری و تأثیر در آموزش ارزیابی میشود (آرمند، ۱۳۸۴: ۷۰۹). احمد رضی در مقالهای با عنوان «شاخصهای ارزیابی کتب درسی دانشگاهی» (رضی، ۱۳۸۸)، شاخصهای ارزیابی و نقد کتاب درسی دانشگاهی را از پنج جنبه بررسی کرده است: شکل ظاهری، محتوا، ساختار، زبان و روش. در ارزیابی محتوایی، شاخصهایی ازجمله روزآمدی، جامعیت، گستردن افقهای جدید، تناسب میان حجم اطلاعات اصلی و جنبی، مرتبطبودن کتاب با دیگر دروس وابسته و غیره بررسی میشوند. در ارزیابی روشی، روشمندبودن کتاب، شیوه مواجهه علمی نویسنده با موضوع کتاب و نیز روش ارائه مطلب در نظر گرفته میشود. در ارزیابی زبانی، شاخصهایی ازقبیل شیوۀ کاربرد علائم سجاوندی، استفاده از بندها و پاراگرافها، پرهیز از سرهنویسی، استفاده از جملات مثبت بهجای منفی و غیره اهمیت دارد. در ارزیابی ساختاری، نظم و چینش مطالب و فصلهای کتاب، بخشهای ابتدایی و انتهایی، استفاده از فهرستها، جدولها و غیره قابل بررسی است. در ارزیابی شکل ظاهری نیز حجم کتاب، تناسب حجم فصلها، کیفیت حروفنگاری و صفحهآرایی، صحافی، کاغذ انتخابی و غیره شاخصهای مهم شمرده میشوند (ر.ک.: رضی، ۱۳۸۸: ۲۲ـ۲۹).
چنانکه در مقدمه ذکر شد، از آنجا که کتاب مختارات من الشعر العربی الحدیث بهعنوان یک منبع درسی دانشگاهی در تدریس ادبیات معاصر، بهویژه متون نظم معاصر عربی کاربرد دارد، نگارندگان در نظر دارند این کتاب را بر اساس شاخصهای ارزیابی کتب درسی دانشگاهی بررسی کنند تا مشخص شود که کاربرد چنین کتابی برای این عنوان درسی مناسب است یا نه؟ به همین منظور، در جدولهای ذیل پنج بخش ذکرشده در کتاب مختارات ارزیابی خواهد شد. نمرۀ کل هر شاخص، «۱۰» است که در ستون دوم نمایش داده شده و نمره متعلق به کتاب مورد بررسی در ستون سوم قرار گرفته است.
ارزیابی محتوایی
شاخص مورد بررسی
نمرۀ کل
نمرۀ کتاب
روزآمدی اطلاعات علمی کتاب
جامعیت مطالب کتاب
ارتباط مطالب کتاب با دیگر دروس وابسته
طرح سؤالهای جدید و افقهای تازه
تناسب میان حجم اطلاعات اصلی و اطلاعات جنبی
ظرفیت مطالب کتاب در ایجاد ارتباط با موضوعات میانرشتهای
ظرفیت مطالب کتاب در برقراری ارتباط با یادگیرنده و اثرگذاری بر او
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۸
۶
۹
۴
۵
۳
۵
جمع کل
۷۰
۴۰
ارزیابی روشی
شاخص مورد بررسی
نمرۀ کل
نمرۀ کتاب
روش تحقیق یا شیوۀ مواجهۀ علمی نویسنده با موضوع کتاب (شامل: تناسب روش تحقیق با موضوع کتاب، پایبندی به اصول روش مورد استفاده در کتاب)
روش ارائۀ مطالب کتاب (شامل: رعایت بیطرفی علمی در بررسیها، استفاده از منابع معتبر، رعایت امانت در استفاده از منابع)
۱۰
۱۰
۵
۶
جمع کل
۲۰
۱۱
ارزیابی ساختاری
شاخص مورد بررسی
نمرۀ کل
نمرۀ کتاب
نظم منطقی فصلهای کتاب
تناسب عنوانها یا زیرعنوانها
انسجام و یکپارچگی مطالب
کیفیت مقدمه کتاب
آوردن مقدمه جدا برای هرفصل
آوردن نتیجه و جمعبندی برای هرفصل
فهرست مطالب
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۸
۱۰
۵
۸
۰
۰
۹
جمع کل
۷۰
۴۰
ارزیابی زبانی
شاخص مورد بررسی
نمرۀ کل
نمرۀ کتاب
استفادۀ بجا از علائم نگارشی
استفاده از جملات کوتاه و پرهیز از کاربرد زیاد جملات مرکب
استفاده از بندها و پاراگرافهای کوتاه
استفاده از جملات مثبت به جای منفی
به کارگیری کمتر از جملات معترضه
آوردن معادلهای لاتین اسامی و اصطلاحات خارجی
معادلسازی اصطلاحات تخصصی
رعایت قواعد نگارشی و کیفیت ساختار دستوری
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۱۰
۶
۵
۳
۶
۸
۸
۸
۶
جمع کل
۸۰
۵۰
به منظور تفهیم بیشتر و سهولت کار، نمودار مربوط به بخشهای مذکور را ترسیم کرده و درصد موفقیت کتاب در هریک از شاخصها را بدین شکل ارائه نمودهایم. نمرۀ متعلق به کتاب مختارات در ستون سوم قرار گرفته است:
نمودار درصد موفقیت کتاب در هر شاخص
زبان کتاب با ۵۰/۶۲ درصد بیشترین میزان موفقیت را داشته و شکل ظاهری با ۲۸/۵۴ درصد کمترین میزان مقبولیت را از آن خود کرده است. گفتنی است از آنجا که این کتاب مربوط به دهۀ ۶۰ میلادی است و از عمر آن بیش از پنجاه سال میگذرد و در آن هنگام تکنولوژی آموزشی و تولید کتاب درسی بسیار ابتدایی بود، نمیتوان توقع چندانی از آن داشت. نگارندگان نیز، به این امر توجه داشته و کیفیت ظاهری کتاب را نسبت به دیگر کتابهای موجود همرده آن سنجیدهاند. همچنین موفقیت کتاب در همه شاخصها بهطور کلی ۷۴/۵۷ درصد است که این میزان بیانگر کسب حد وسط و میانگین نمره و توفیق نسبی کتاب است.
الگوی پیشنهادی
نگارندگان معتقدند کتابی با ساختاری تقریباً مشابه کتاب حاضر، در صورت رفع نواقص موجود، برای تدریس متون نظم معاصر مناسب است. در این کتاب، خواننده پس از مقدمه، با حجم انبوهی از اشعار روبهرو میشود؛ سپس در پایان کتاب، شرح حال شاعران میآید که این امر سبب پراکندگی محتویات کتاب شده و از تنوع مطالب آن کاسته است. بهتر آن است کتابی تألیف شود که ضمن رفع اشکالات و ضعفهای موجود، مطالب آن نیز انسجام داشته باشد؛ بدینمعنی که پس از مقدمه کامل دربارۀ روند شعر عربی، هریک از مکاتب شعری بهترتیب در فصلهای کتاب ذکر شود و پس از ذکر نام هریک از شاعران مربوط به آن مکتب، مختصری از زندگی آن شاعر، سبک و گرایشهای شعری وی ارائه شود؛ سپس توضیحاتی دربارۀ شعر منتخب از دیوان شاعر، بهویژه زمینه فکری و موضوع آن شعر ذکر و پس از درج شعر، تحلیل مختصری دربارۀ آن ارائه شود. این امر سبب میشود خواننده در مطالعه خود با بخشهای متنوعی از شعر و نثر روبهرو شود و در عینحال مطالب را منسجم در اختیار داشته باشد که این کار، به مطالعه او نظم خواهد بخشید. همچنین ثبت و ضبط دقیق اشعار باید رعایت شود تا صحت و اعتبار مطالب کتاب افزایش یابد.
با توجه به موارد ذکرشده، به نظر میرسد کتاب شذرات من النظم والنثر فی العصر الحدیث (نظام تهرانی و واعظ، ۱۳۸۷)، تا حد زیادی با الگوی پیشنهادی مطابقت دارد و به آن نزدیک است. این کتاب، از نظر کیفیت کاربرد اصطلاحات تخصصی، بهرهگیری مفید از ابزارهای علمی، جامعیت محتوا و موضوع، روزآمدی دادهها و اطلاعات و بهویژه سبک و روش ارائۀ مطالب، امتیاز ویژهای دارد و انتظارات معقول و منطقی خواننده از یک کتاب متون نظم معاصر را تا حد زیادی برآورده میسازد. البته بهنظر میرسد نظم منطقی و انسجام مطالب در فصلهای کتاب میتوانست بهتر از شکل کنونی باشد و نویسندگان میتوانستند شاعران را بر اساس مکاتب ادبی تنظیم کنند. چنین نظم و ترتیبی، معقولتر بهنظر میرسد و به مطالب کتاب انسجام بیشتری میبخشد و ضمن اینکه با درس «تاریخ ادبیات معاصر» نیز هماهنگی بیشتری مییابد؛ ولی در حال حاضر این کتاب مناسبترین منبع برای تدریس درس متون نظم معاصر عربی و نیز درس متون نثر معاصر عربی ارزیابی میشود.
کتاب مصطفی بَدَوی از نظر جامعیت ـ از این نظر که شاعران بیشتری را شامل شده و اشعار بسیاری را ثبت کرده است ـ بر کتاب شذرات برتری دارد. نیز چنانکه ذکر شد، شیوه تنظیم فصلها و نظم منطقی مطالب کتاب، یعنی تقسیم شاعران براساس گرایشها و مکاتب ادبی آنها، مزیت دیگر کتاب مختارات بر کتاب شذرات بهشمار میرود. در عین حال، سبک و روش کتاب شذرات در ارائۀ مطالب، آن را بر کتاب مختارات برتری داده است و از آنجا که بسیاری از ضعفها و اشکالات وارد بر کتاب مصطفی بَدَوی در آن وجود ندارد، شذرات به کتابی ایدئال برای تدریس دو درس «متون نظم» و «نثر معاصر» تبدیل شده است. توضیح عبارات و اشعار به زبانی واضح که مطالب دشوار را برای خواننده آسان کرده و ذهن خواننده را به عمق کلام هدایت میکند؛ همچنین شرح حال مختصر هر شاعر یا نویسنده و معرفی آثار او در ابتدای هر شعر یا نثر، مزیت برجستۀ این اثر نسبت به کتاب مختارات است. همچنین اعرابگذاری متون در کتاب شذرات که با دقتی وسواسآمیز صورت گرفته است، از دیگر محاسن آن است. البته کتاب بَدَوی نیز از این نظر ضعف عمدهای ندارد و اینگونه کتابها معمولاً از خطاهای شکلی و اعرابی مصون نیستند.
آنچه پیشنهاد میشود، تلفیقی از دو کتاب شذرات و مختارات است. هر دو کتاب در صورت رفع نواقص موجود، که به آنها اشاره شد، اگر با یکدیگر ترکیب شوند، منبع غنی و باارزشی حاصل خواهد شد؛ بدین معنی که مقدمۀ ارزنده کتاب مصطفی بَدَوی، جامعیت مطالب، تقسیمبندی فصلها بر اساس مکاتب شعری و ذکر منظم نام شاعران، اگر به شرح و تحلیلهای کتاب شذرات اضافه شود و با سبک نگارش و ارائۀ مطالب این کتاب نوشته شود، به کتابی مناسب و درخور، یا بهعبارت دیگر، به مناسبترین کتاب برای تدریس درس متون نظم معاصر عربی تبدیل میشود. امید است با اِعمال این پیشنهادات از سوی استادان و صاحبنظران رشته زبان و ادبیات عربی و نیز با پیگیری سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت)، این کتاب اصلاح و منتشر شود.
نتیجهگیری
کتاب مختارات من الشعر العربی الحدیث، حاوی گزیدههایی از اشعار معاصر عربی است که علاوهبر ارائه مقدمهای ارزشمند در شرح و تحلیل جریانها و مکاتب ادبی، به ذکر اسامی شاعران برجسته هر مکتب و بیان نمونههایی از اشعار آنها پرداخته است. تلاش نویسنده کتاب، مصطفی بَدَوی، بهحق ستودنی است. گردآوری چنین کتابی حاکی از تلاش بسیار وی در جستوجو و جمعآوری اشعار و صرف مدتزمانی طولانی است و واضح است که هر گونه نقد و بررسی انجامگرفته دربارۀ این کتاب، دلیل بر ارزش و اهمیت آن است. این کتاب هم از جنبه شکلی و هم از جنبه محتوایی، نقاط قوت و ضعفی دارد که هدف تلاش نگارندگان در مقاله حاضر، شناسایی آنهاست. انتخاب قلم مناسب با خط عربی، درستنویسی واژگان، کاربرد علائم نگارشی، تنظیم فهرست مطالب، توجه به تیترها و عنوانبندیها و در کل رعایت قواعد عمومی ویرایش و نگارش، از نقاط قوت کتاب از بُعد شکلی است و تناسب عنوان و محتوای کتاب، طرح بحث مقدماتی و ارائه پیشزمینه مناسب، معادلسازی مناسب اصطلاحات تخصصی، انتخاب دقیق و هوشمندانه اشعار، تنظیم اشعار براساس سبک و شیوه و تاریخ آنها، توجه نویسنده به مکاتب ادبی و گروهبندی شاعران بر مبنای گرایشهای ادبی آنها، از نقاط مثبت محتوایی قابل ذکرِ کتاب است.
کتاب حاضر با وجود جنبههای مثبت و باارزش، از برخی کاستیها خالی نیست. ضعف در نگارش و وجود برخی اشکالات تایپی و نگارشی ازجمله نقاط ضعف شکلی است و از بُعد محتوایی نیز، فقدان شرح و تحلیل اشعار، بیتوجهی به شعر مقاومت، بیتوجهی به برخی جریانها و گروههای ادبی، ذکر نکردن برخی شاعران برجسته، اشکال در ثبت و ضبط برخی اشعار، ارجاع ندادن به منابع، نبود پاورقی و نیز فصلبندی از نقاط ضعف کتاب بهشمار میرود.
بر اساس شاخصهای ارزیابی کتاب درسی دانشگاهی، این کتاب در بعُد زبانی، با ۵۰/۶۲ درصد بیشترین میزان موفقیت و شکل ظاهری با ۲۸/۵۴ درصد کمترین میزان مقبولیت را یافته است. همچنین موفقیت کتاب در همه شاخصها در کل ۷۴/۵۷ درصد است که این میزان بیانگر کسب حد وسط و میانگین نمره و توفیق نسبی کتاب است. رفع نواقص موجود و یا تألیف کتابی با جامعیت و انسجام بیشتر همراه با شرح و تحلیل و ثبت و ضبط دقیق اشعار میتواند برای تدریس متون نظم معاصر عربی بسیار مناسبتر باشد. طبق بررسی نگارندگان، کتاب شذرات من النظم والنثر فی العصر الحدیث، تا حد بسیاری میتواند انتظارات خواننده را از این نظر برآورده سازد و در صورتی که این کتاب جامعیت کتاب مختارات را داشته باشد و ترتیب و تقسیمبندی فصلها را بر اساس مکاتب و جریانهای شعری مانند کتاب مصطفی بَدَوی انجام دهد و نیز مقدمه ارزشمند مصطفی بَدَوی در آن گنجانده شود، بیشازپیش به توفیق دست مییابد که این مهم با کوشش استادان و متخصصان رشته زبان و ادبیات عربی و با مساعدت سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی میسر خواهد شد.
مراجع
آبان افتلتی، علی (۱۳۸۹). درآمدیبرنقدادبی، تهران: جمال هنر.
آرمند، محمد (۱۳۸۴). «ملاحظاتی در نگارش متون درسی»، سخن سمت، ش ۱۴، تهران: مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت».
ادونیس (۱۹۷۱م). الآثار الکامله، ج ۱، بیروت: دارالعوده.
البارودی، محمودسامی (۱۹۹۸م). دیوان البارودی، به کوشش علی جارم و محمد شفیق معروف، بیروت: دارالعوده.
التیجانی، یوسفبشیر (۱۹۸۰م). دیوان اشراقه، بیروت: دارالثقافه.
الزهاوی، جمیل صدقی (۱۹۲۴م). دیوان الزهاوی، قاهره: المطبعه العربیه.
العقاد، عباسمحمود (بیتا). دیوان العقاد. ج۱، بیروت: منشورات المکتبه المصریه.
الکتانی، محمد (۱۹۸۲م). الصراع بین القدیم و الجدید فی الشعر العربی الحدیث، مصر: دارالثقافه.
بدوی، مصطفی (۱۹۶۹م). مختارات من الشعر العربی الحدیث، بیروت: دارالنهار للنشر.
خفاجی، محمد عبدالمنعم (بیتا). دراسات فی الأدب العربی الحدیث و مدارسه، بیروت: دارالجیل.
رضی، احمد (۱۳۸۸). «شاخصهای ارزیابی و نقد کتابهای درسی دانشگاهی»، سخن سمت،
ش ۲۱، تهران: مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت».
شوقی، احمد (۱۹۹۳م). الشّوقیات، ج ۱٫ چ دوازدهم، بیروت: دارالجیل.
طه، علیمحمود (۱۹۸۲م). دیوان علی محمود طه، بیروت: دارالعوده.
عبید، احمد (۱۹۲۲م). مشاهیر شعراء العصر فی الأقطار العربیه الثلاثه مصر و سوریه و العراق، بیروت: دار صادر.
عطوات، محمد عبدالله (۱۹۹۸م). الاتجاهات الوطنیه فی الشعر الفلسطینی المعاصر من ۱۹۱۸ إلی ۱۹۶۸، بیروت: دارالآفاق الجدیده.
مختاری، قاسم و محمود شهبازی (۱۳۸۹). «جلوههای پایداری در شعر عمر ابوریشه»، ادبیات پایداری دانشگاه کرمان. س ۲، ش ۳-۴، ص ۵۱۹ـ۵۴۳٫
ناجی، ابراهیم (۱۹۸۰م). دیوان ابراهیم ناجی، بیروت: دارالعوده.
نظام تهرانی، نادر و سعید واعظ (۱۳۸۷). شذرات من النظم والنثر فیالعصر الحدیث، چاپ دوم، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.