دانلود مقاله رشته عربیمقاله - پایان نامه

آموزش زبان عربی اهداف چالش ها و راهکارها

چکیده:

ازقرون نخستین اسلامی آموختن زبان عربی به دو سبب یکی اعتقاد و دیگری استواری آن نسبت به زبان فارسی درمیان ایرانیان مسلمان رواجی چشمگیر یافت. اندیشمندان ایرانی مسلمان به همان میزان که در زبان فارسی توانمند بودند، تلاش کردند تا علوم زبان عربی را به نیکی و با مهارت فراگیرند. آنان به واسطه ی کتابت آثار خویش یا ترجمه ی آثار فارسی به زبان عربی، بر تحکیم و تنظیم علوم این زبان و فرهنگ عربی تأثیری شگرف نهادند.

ازمیان ایشان فرهیختگانی چون ابن مقفّع، عبدالحمید کاتب، سیبویه، جرجانی، تفتازانی و … سربرآوردند ودرباره ی فهم الفاظ ومعانی زبان قرآن همّتی والا مبذول داشتند تا از سستی در کتاب آسمانی و بی توجّهی نسبت به الفاظ وحی بکاهند.

بی شک بخشی بزرگ از ماندگاری زبان عربی و علوم آن به واسطه ی همین فرهیختگان ایرانی مسلمان بوده است ولی امروزه اهمیت این زبان تا اندازه ی قابل ملاحظه ای در میان ما ایرانیان مسلمان کم شده و هر روز شاهد کم رنگ تر شدن حضور آن در عرصه های گوناگون هستیم. به راستی چرا؟

دراین امرهر پرسشی مطرح است. نخست: چرا ما ایرانیان باید زبان عربی را بیاموزیم؟ که البته باید پاسخ آن را در تعهد اعتقادی مان و تأثیر زبان  فارسی از زبان عربی جستجو کرد. دوم: انگیزه ی بی توجهی به زبان عربی در چیست؟ که پاسخ آن به چند عامل بستگی دارد. از جمله عدم شناخت کافی از علوم زبان عربی و اهمیت ارتباطش با زبان فارسی و نبود شیوه ی مناسب فراگیری آن و عدم آگاهی از کاربرد درست این زبان و سوم: چگونه باید زبان عربی آموخت؟

اغلب دانش آموزان سراسر کشور از فراگیری این درس گریزانند و انگیزه ی یادگیری زبان عربی در آن ها ضعیف گشته است و با توجه به افت شدید دانش آموزان، ذهن اغلب دبیران عربی و مسؤولین آموزشی به این امر معطوف گشته که چگونه می توان موانع جذابیت درس عربی را از میان برداشته و انگیزه های مؤثر در آموزش زبان وحی را در میانشان تقویت کرد؟

کلید واژه ها: عربی، دانش آموز، معلم، آموزش، زبان.

مقدمه:

زبان عربی زبان دین و آیین و فرهنگ و تمدن اسلامی است واین زبان یکی از عوامل وحدت در بین جوامع و ملل مختلف دنیا با بیش از یک میلیارد مسلمان گشته است. آموزش زبان عربی به منظور درک مفاهیم دینی و قرآنی است همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند: « زبان عربی کلید معارف اسلامی است» و نیز به قول استاد شهید مطهری (ره) « زبان عربی، زبان یک قوم نیست، زبان اسلام است. از اهم وظایف ما این است که این زبان را حفظ کنیم. هر فرهنگی، هر تمدنی اگر بخواهد زنده بماند، باید زبانش زنده بماند. اگر زبانش مُرد، خودش مرده است … به خدا قسم ما در مقابل زبان عربی وظیفه داریم که این زبان اسلام را حفظ کنیم نگهداری کنیم … زبان عربی یکی از زبانهای زنده ی دنیاست».

زبان عربی برای ما ایرانیان هیچ گاه به عنوان یک زبان بیگانه تلقی نشده است. ما زبان عربی را زبان خود می دانیم و در همه جا و همه زمان ها به آن احتیاج داریم. برای پی بردن به میراث گرانبهای تمدن اسلامی و زدودن غبار جهل از اذهان مردم نسبت به این تمدن علمی درخشان، راهی جز فراگیری زبان عربی وجود ندارد.

زبان عربی واسطه العِقد گذشته و حال است. اگر جویای هویتی برای خود هستیم و دغدغه ی بی هویتی آزارمان می دهد، می بایست با سابقه ی درخشان تمدن اسلامی آشنا شویم و بدانیم که چگونه مسلمانان در تمامی عرصه های علمی آثاری را از خود بجای گذاشته اند؟ به طوری که بزرگ ترین کتب صرف و نحو و لغت و بلاغت و تفسیر قرآن و جمع احادیث به دست توانای علمای ایران و یا اعراب ایرانی نژاد نگارش یافت نظیر صاحب تفسیرطبری و «الکتاب» سیبویه و «امثال و حکم» میدانی نیشابوری و مقامات حمیدی و مقامات حریری و معجم عربی «القاموس المحیط » فیروزآبادی و « اسرار البلاغه» جرجانی و « مفتاح العلوم» سکاکی درعلم بیان و بسیارند از این قبیل علمای اسلامی و ایران که به عربی نگاشتند و از عربی و بالعکس ترجمه نمودند حال آن که همه می دانیم که آن ادیبان و سخنوران اسلامی و ایرانی فارسی زبانی که به عربی احاطه کامل داشتند، نظم و نثر آنها ذهن و دل ایرانیان را مجذوب خود ساخت ولی بعد از مشروطیت و دوران نو گرایی در ایران تا امروز شاهد مجادله و به نحوی بی توجهی نسبت به زبان عربی هستیم.

با نگاهی به تاریخ زبان عربی در ایران متوجه این موضوع می شویم که با وجود قدمت این زبان و آشنایی دیرین ایرانیان با آن در نحوه ی آموزش این زبان با مشکلاتی جدی روبه رو هستیم در حالی که زبان های دیگر با توجه به حضور نه چندان دیر پای خود، توانسته اند موفقیّت های بیشتری درمقایسه با زبان عربی بدست آورند .

در این مقاله سعی خواهیم کرد ، مسئله راقدری بشکافیم و روشن کنیم که چه موانعی سر راه آموزش «زبان عربی » در پیش روی متعلمان وجود دارد و چرا دشمنان به مخالفت با این زبان بر آمده اند و برای اجرای سیاست های شیطانی خود چه ترفند هایی در پیش می گیرند واصولا چرا غربی ها از تقویت زبان خود حمایت می کنند و دیگر اینکه ما با چه مشکلاتی روبروهستیم ودر این زمینه باید چه کار کنیم و…

ابتدا نگاهی می اندازیم به آغاز ورود زبان عربی به ایران وعکس العمل های ایرانیان در برخورد باآن.

● حمایت و تقویت زبان

از هنگامی که ایرانیان اسلام را پذیرفتند در راه توسعه و تقویت زبان عربی از هیچ کوششی فروگذار نکردند در این راه حتی از خود عرب ها هم پیشی گرفتند و کارهایی درجهت احیای زبان قرآن در زمینه های دستور، معانی و بیان و بدیع و لغت انجام داده اند، که هیچ قوم دیگری حتی عربها هم انجام نداده اند.

● ورود زبان عربی به ایران

با ورود اسلام به ایران و رسمی شدن زبان عربی نویسندگان و شعرا به این زبان سخن می گفتند و می نوشتند و تا قرن های متمادی دانشمندان وعلمای ایرانی، کتاب ها ی خود را به این زبان می نوشتند. استفاده از زبان عربی حتی در هنگامی که اجباری از سوی کسی در میان نبود، رواج داشت و این بدان خاطر بود که علماء و دانشمندان ایرانی، عربی را زبان علمی روز می یافتند و با آن انس و الفتی خاص داشتند زمانی که در ایران سلسله های طاهریان و دیالمه وسامانیان حکومت های نیمه مستقلی را پایه نهاده بودند و زبان فارسی هم در طول این دوران حرکتی جدید یافته بود زبان عربی باز هم به حرکت خود ادامه می داد و هیچ گونه ستیز و کینه ای نسبت بدان مشاهده نمی شد و این کار علی رغم سیاست ضد عربی خلفای بنی عباس ادامه داشت .

● دشمنی بنی عباس با زبان عربی

بنی عباس به خاطر مبارزه با بنی امیه که اساس سیاستشان را برتری عنصر عرب نهاده بودند و                                                     هر که غیر عرب بود – از جمله ایرانیان را – حقیر و پست و ذلیل می شمردند، به مبارزه با هر چه

رنگ عربی داشت پرداختند و در این راه زبان عربی هم طبعا از تیغ حمله ی آنان در امان نبود .

می گویند ابراهیم امام پایه گذار سلسله ی بنی عباس به ابو مسلم نوشت: کاری بکن که یک نفر درایران به عربی صحبت نکند و هر کس را دیدی به عربی سخن می گوید بکش!

با وجود این سیاست های ضد عربی ما شاهد استفاده از این زبان از سوی ایرانیان هستیم، اگربه کتاب های تالیف شده از سوی ایرانیان در زمینه تنها ادبیات عرب نگریسته شود، متوجه خواهیم شد که مردم ایران به دلیل عشق و علاقه به قرآن و اسلام زبان عربی را زبان بین المللی اسلامی تلقی می کردند و در تحکیم پایه های آن از جان و دل مایه می گذاشتند به همین دلیل بود که مهم ترین کتاب های  ادبیات  عرب توسط دانشمندان ایرانی به رشته ی تحریر درآمد.

«ما به دین جدیدی درآمدیم و لازم است آنچه را دین جدید به ما عرضه می‌کند، به نیکی دریابیم.اگر درنیابیم، چگونه مسلمان بشویم؟ در نتیجه، این نیاز (به ترجمه) از همان روز اول محسوس بوده است. داستان‌هایی از صدر اسلام برجای مانده که نشان‌دهنده نخستین کوشش‌ها درترجمه ی قرآن است. یکی از آنها مربوط به ترجمه سلمان فارسی از اولین سوره قرآن است و این نشان از یک امر اساسی دارد وآن، این است که ایرانیان احتیاج به ترجمه قرآن داشتند و اگر احتیاج به این کار نبود، این قصه ساخته نمی‌شد . ..»

● اهمیت زبان عربی بعد از انقلاب

با  این توصیف سازمان آموزش و پرورش بعد از انقلاب  به کتاب های عربی اهمیت زیاد تری داده    است و این کتاب ها در دوره های راهنمایی و دبیرستان  چندین بار با تغییرات مواجه شده و این بیانگر این مهم می باشد .

امروز بر آن شدیم پیرامون چالش ها و موانع جذابیت درس عربی بر حسب تجربیاتی که در طول سوابق آموزشی با آنها مواجه شده و بحث نموده و نیز راهکارهای لازم جهت اصلاح نقائص و تقویت کاستی ها در آموزش زبان عربی را ارائه دهیم.

عناصر آموزش مطلوب و موانع موجود:

علماء تعلیم و تربیت عناصر مطلوب درآموزش هرزبان وهرعلم را چهارعنصر زیر ذکر کرده اند: ۱- هدف و ضرورت آموزش         ۲- کتاب و محتوای آموزشی

۳- معلم و روشهای تدریس            ۴- ارزشیابی های لازم

● ضرورت آموزش زبان عربی

۱- نیازهای دینی، درک و فهم قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و احادیث نبوی و امامان معصوم (ع) و کتب فقهی و کتب تفسیرقرآن از ضرورت های آموزش زبان عربی است. زبان عربی، زبان قرآن و جلوه ی زیبای کلام خداوند و زبان وحی است و آموختن آن ما را در فهم آیات و معارف دینی کمک می کند. قرآن کریم می فرماید: « و هذا لسانٌ عربیٌ مبینٌ. نحل/۱۰۳» این (زبان قرآن) زبان عربی گویا و روشنی است و برای مطالعه و استفاده ی هر چه بیشتر از احادیث پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و کتب علوم اسلامی باید با ابزار آن یعنی زبان عربی هر چه بیشتر آشنا شد. امام صادق(ع) فرموده اند: « تعلّموا العربیّه فإنّها کلامُ اللهِ الّذی یُکلّمُ به خلقه» یعنی زبان عربی را یاد بگیرید زیرا که این زبان، زبان خداوند است که به وسیله ی آن با بندگان خود صحبت می کند.

۲- ارتباطات سیاسی و تاریخی و اقتصادی و اجتماعی و ادبی … بسیار نزدیک میان ایرانیان و اعراب از گذشته تا کنون به علت همجواری و دین مشترک از دیگر عوامل ضرورت آموزش عربی است.

۳- کثرت سفرهای زیارتی و سیاحتی به سوریه، عراق، لبنان و عربستان و… زبان عربی، زبان مذهب است. قرآن کریم که دلهای مسلمین را به هم پیوند داده و نماز روزانه که عروج انسان را تا ملکوت اعلی ممکن ساخته، به زبان عربی است و همچنین انجام فریضه ی حج و زیارت مکانهای مقدس و مزار پیشوایان دین و خواندن ادعیه های مختلف، ایجاب می کند که تا حدودی با زبان عربی آشنایی یابیم.

۴- نیاز دانشجویان حقوق والهیات و ادبیات به آشنایی با این زبان.

۵- مهم تر از همه این است که کسی نمی تواند زبان فارسی را به طور صحیح بیاموزد مگر آن که به زبان عربی آشنایی کامل داشته باشد چون بیش از یک سوم بسیاری از جملات فارسی را لغات و مشتقات و مصطلحات مختلف عربی تشکیل می دهد. نظیر« منّت خدای را عزّ و جلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو می رود، ممّد حیات است و چون برمی آید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب. (مقدمه گلستان سعدی)

۶- آشنایی با متون مختلف دینی به منظور بیان ارزشها و مسائل اخلاقی به شیوه ی غیرمستقیم.

۷- تقویت توانایی درست خوانی و روان خوانی عبارت ها و متون دینی.

۸- آشنایی با واژگان کثیرالإستعمال قرآنی.

● نقائص کتاب و محتوای آموزشی

فراموش نکنیم که در فرا گرفتن زبان دیگران، کتاب درسی نقش نخستین را دارد و معلم و متعلم پس از آن قرار می گیرند. تمام کتاب های درسی عربی در مدارس از سه بخش قواعد و متون و تمرینات تشکیل شده و قواعد در این کتاب ها به عنوان هدف آموزش این زبان معرفی شده است. افراط در آموزش صرف و نحو و توجه محض به مسائل ساختاری و اعراب کلمات از موانع جذابیت آموزش عربی گشته است. دانش آموزان در زنگ عربی شنونده مجموعه زیادی از قواعد و نکات ریز و درشت صرف و نحو عربی هستند که معلم با زحمت فراوان برای آنها بیان می کند بارها از شاگردانم شنیدم که: بیان قواعد چیزی نبوده ولی نکته ها  و تبصره هایش ما را کشت. در یک برنامه آموزش صحیح باید به قواعد نگاهی ابزاری داشت و ساده ترین آنها را برگزید و کتاب آموزش زبان عربی نباید کتاب قواعد به معنی عام باشد. باید به روش های آموزشی معاصر در کشورهای غربی توجه کرده و از متون درسی و آموزشی آنها به اندازه لازم بهره بگیریم.

به نظر روان شناسان و مربیان علوم تربیتی آموزش هر زبانی دارای چهار مرحله با اولویت های زیر است:

۱- مهارت های شنیداری    ۲- گفتاری     ۳- قرائت متون      ۴- نگارش

لذا لازم است که علاوه برذکرمختصر ومفید ازقواعد به تقویت مکالمه و گفتگو به زبان عربی در حد متون ساده واستفاده از آن در سفر و فهم برنامه های عربی مفید تلویزیونی و ماهواره ای بهره جست. بین دانستن قواعد زبان و کاربرد آن در محاوره و گفتار تفاوت بسیاری است. ما شاهدیم که بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان از خواندن متنی بدون اعراب ناتوان هستند و اگر هم بخوانند تلفظ آنها را عرب نمی فهمد پس شایسته است به مهارت خواندن نیز در کنار آموزش صرف  و نحو مانند گذشته توجه کرد و ۲۰ نمره جداگانه به نام قرائت متون عربی و ۲۰ نمره کتبی آن افزود چون کثرت قواعد و پیچیدگی آن ها از جذابیت آن کاسته و موجب دل زدگی شاگردان گشته است و آنها همیشه کتاب عربی را به باد انتقاد گرفته و از پیچیدگی قواعدش می نالند.

از جمله عیوب کتب درسی عربی از لحاظ محتوای قواعد صرف و نحو:

۱- زیاد بودن قواعد مانند چهار درس عربی ۳ انسانی که پیرامون یک موضوع کم کاربرد اعلال است و یا دیگر قواعد مثل جانشین مفعول مطلق و …

۲- دشوار بودن بعضی قواعد باز هم مانند قواعد اعلال در سال سوم و پرداختن به موضوع شبه فعل در پیش دانشگاهی و ذکر قواعد اغراء و تحذیر و…

۳- تکرار قواعد که خود ملال آوربوده و موجب نگرش منفی می شود در درس ۱۲ پیش دانشگاهی در دو تمرین دوم و هفتم ۱۲ بار تشخیص مفعول به و چندین بار اسم و خبر حروف مشبهه خواسته شده است که هیچ ربطی به محتوای درس ۱۲ ندارد.

۴- اهمیت بیش از حد به تمرین عمومی «الإعراب و التحلیل الصرفی» که لازمه حل آن دانستن تمام آموخته های صرفی است.

۵- عدم تدوین و سازماندهی صحیح قواعد برای یک کتاب درسی نظیر آموزش یکباره ماضی و مضارع و امر در کتاب درس دوم راهنمایی.

۶- محدود بودن ساعات درس عربی با وجود وسعت و گستردگی مطالب مورد تدریس.

۷- وجود تصاویر زیاد و تکراری وگاه نامربوط و غیر جذاب و بدون کیفیت نه تنها کمکی به امر یادگیری نمی کند بلکه فقط حجم کتاب را زیاد کرده است . مثلاً در یک درس فقط تصویر یک مرد با حالتهای مختلف تکرار شده است و هیچ نکته ی کمک آموزشی در آن نیست.

عیوب کتب درسی عربی از لحاظ محتوای متون:

۱- دشواری متون درسی مانند درس پنجم و یازدهم پیش دانشگاهی و انتخاب اشعار دشوار که دارای واژه های غریب و مهجور و همین طور فراتر از سن آموزشی دبیرستان است.

۲- زیاد و طولانی بودن متون درسی در دو یا سه صفحه.

۳- عدم اهمیت به قرائت متون یعنی نادیده گرفتن مهارت های شنیداری و گفتاری .

۴- عدم هماهنگی بین عوامل موثر در آموزش زبان عربی نظیر عدم تطابق متون طولانی با زمان بندی آموزش عربی و عدم تطابق متون با قواعد درس مورد نظر مانند متن درس ۱۰ پیش دانشگاهی که باید برای درس ۸ تدوین می شد.

۵- عدم تنوع در مطالب کتابهای درسی که جذابیت خاصی ندارند تا دانش آموزان به آن رغبت پیدا کنند. مثلاً در هیج جای کتابهای درسی عربی یک مطلب ورزشی دیده نمی شود. سراسر مطالب کتابهای درسی عربی ، آیات قرآنی واحادیث وادعیه می باشد که باعث یکنواختی مطالب درس عربی شده است. درست است که هدف آموزش زبان عربی برای فهم قرآن و حدیث است اما می توان در لابلای داستانهای متنوع و جذاب و یا در ضمن عنوان کردن یک لطیفه و حکایت پند آموز خیلی از لغات و اصطلاحات متون دینی را آموزش داد.

برخی راهکارهای جذاب کردن متون درسی:

۱- استخراج آیات پرمعنی و تعبیرات کوتاه حکمت آمیز از قرآن.

۲- انتخاب قطعه کوتاه داستانی در منابع حدیثی ما از سیره معصومین (ع) و گزینش زیبا ترین سخنان حکمت آمیز آنها.

۳- استفاده از امثال و حکم عربی و ارائه ی معادل آنها در متون نظم و نثر فارسی.

۴- تنوع در معرفی شعرا و نویسندگان معاصر نه توجه صرف به یک شاعر نظیر احمد شوقی.

۵- کوتاه کردن متون و پرمحتوا کردن آن از نظر آموزشی و تربیتی و اخلاقی.

۶- موضوعات دروس از منابع اصلی عربی آنها انتخاب شوند تا جذابیت خود را از نظر بلاغت ادبی از دست ندهند. مثلاً از آثار طه حسین ،جبران خلیل جبران، احمد شوقی ودیگر نویسندگان و شاعران و نمایشنامه نویسان مشهور معاصر استفاده شود تا دانش آموزان خود را در فضای کاملاً عربی احساس کنند.

● عنصر معلم و روشهای تدریس و روشهای ارزشیابی

معلم و روشها و فنون تدریس او از عوامل بسیار مهم و در ایجاد علاقه و جاذبه برای آموزش درس عربی خواهد بود. معلم موفق در آموزش زبان عربی تنها کسی نیست که درعرصه مطالب تخصصی مؤثر باشد و ریز و درشت مسائل صرف و نحو را برای فراگیران خود بیان کند بلکه معلمی در آموزش این زبان توفیق بیشتر دارد که:

۱- به حرفه معلمی و زبان عربی علاقمند باشد و اعتقاد راسخ داشته باشد به این که کار و تلاش او نهایتاً منجر خواهد شد به درک و فهم متون دینی از جانب دانش آموز یعنی روحیه معلم عربی باید یک روحیه مثبت دینی و اخلاقی باشد و رفتار و منش او دانش آموزان را نسبت به زبان عربی علاقمند و خوش بین نماید.

۲- از الگوها و شیوه های مختلف تدریس آگاهی داشته و بتواند از هر روش در جای خود بهره گیرد. روش تدریس مطلوب قادر است منشأ تغییرات رفتاری در حیطه های شناختی ( دانش ها ) و عاطفی ( گرایش ها ) و روانی و حرکتی ( مهارت ها ) گردد.

چنانچه معلم بتواند روش های مناسب را برای تدریس برگزیند،قادرخواهد بود به اهداف برنامه ریزی آموزشی جامه ی عمل بپوشاند. زیرا تدریس عبارت است از مجموعه ی فعالیت های هدف دار، منظم و از قبل طراحی شده که موجب درگیری عینی و ذهنی دانش آموز با کتاب درسی و سایر مواد کمک آموزشی می شود.

سکاندار واقعی کلاس معلم است و اوست که با برنامه ریزی صحیح فعالیت های کلاس و تنظیم مراحل تدریس، به آسان شدن یادگیری کمک می کند.

تدریس کار چندان آسانی نیست. معلم در تدریس با عوامل مختلف و متعددی سروکار دارد که کنترل مجموعه ی آنها ممکن است محیطی به وجود آورد که در آن یادگیری به شکلی مطلوب و مؤثر صورت گیرد. عواملی نظیر شخصیت معلم، توان علمی و تجربی او، زمینه و روابط اجتماعی و خانوادگی فراگیران و زمینه های علمی و ویژگی های فردی آنها، اهمیت موضوع درس، قوانین و مقررات سیستم آموزشی و حتی جامعه ای که معلم و دانش آموز در آن زندگی می کنند، بدون شک در کیفیت تدریس معلم تأثیر می گذارد. درست است که معلم نمی تواند همه ی این عوامل را در کتترل خود درآورد، اما تا حدی می تواند با تعیین هدف های صریح اجرایی و استفاده از روش ها و الگوهای مناسب تدریس و به کارگیری تجهیزات لازم و ایجاد نوعی ارتباط سالم با شاگردان، کیفیت تدریس خود را دچار تحوّل کند.

۳- قواعد صرف و نحو را به زبان ساده و با مثالهای جذاب و پرمعنی و به روز بیان کند و با انتخاب شاهد مثالهای قرآنی و احادیث به فراگیران خود هم درس معاد دهد وهم درس معاش.

مانند این مثالها:

مثال برای خبر مقدم: آیه ۱۷۹ سوره اعراف : « وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ».

دراین آیه ی شریفه «لهم» خبر مقدم و« قلوب» مبتدای مؤخر است و« لهم أعین» معطوف به « لهم قلوب» می باشد.

مثال برای خبر مفرد: پیامبر اکرم (ص): «الفکرُ نصفُ العباده» که « نصف» خبر مفرد است.

یا سخن حضرت علی (ع): «اعقل النّاس انظر هم فی العواقب» که « أنظر» خبر مفرد می باشد.

مثال برای فعل معلوم و مجهول : آیه ۴ سوره مائده: «هو یُطعمُ و لا یُطعَمُ» که در این آیه ی شریفه « یُطعمُ» فعل معلوم و« لا یُطعَمُ» فعل مجهول می باشد.

مثال برای اعراب تقدیری : حضرت علی (ع): « الدّنیا مزرعه الآخره» که کلمه ی « الدنیا» دارای اعراب تقدیری است و تقدیرا مرفوع.

مثال برای ضمیر عائد محذوف: سوره انعام آیه ۳ : « وَهُوَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ فِی الْأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَ جَهْرَکُمْ وَ یَعْلَمُ ما تَکْسِبُونَ». در این آیه ی شریفه « تَکْسِبُونَ» صله ی موصول و ضمیرعائد «هُ» در « تَکْسِبُونَه» حذف شده است.

مثال برای مؤنث آوردن فعل و … برای جمع غیر انسان: مانند آیه ی۱۰۳ سوره انعام:

«لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ» که در این آیه ی شریفه به خاطر جمع غیرعاقل بودن « الأبصار» فعل « لا تُدْرِکُ» به صورت مؤنث استعمال شده است.

۴- به اصول تدوین کتاب و ساختمان قواعد و متون آن و هدفهای رفتاری هردرس واقف باشد.

۵- معلم خوب هیچ گاه خود را از مطالعه بی نیاز نمی بیند وهمیشه در جلسات تخصصی گروههای آموزشی و در همایش های تخصصی و در کلاس های توجیهی ضمن خدمت شرکت می کند. از کتاب های بسیار مفید و پر محتوای راهنمای تدریس معلم استفاده می کند.

۶- پس از پوشش دهی همه مطالب درسی، ارزشیابی تشخیصی مناسبی به عمل می آورد. اگرچه ممکن است در طول زمان تدریس، به طور ضمنی انجام بگیرد، اما ضرورت دارد که معلم پس از پایان ارائه ی محتوا، با مقایسه ی بین سطح مهارتی که انتظار دارد شاگرد به آن برسد و آنچه که شاگرد به آن رسیده است، میزان یادگیری شاگرد و مؤثر بودن روش تدریس خود را ارزشیابی کند.

۷- معلم عربی باید از بین دبیران متخصص این زبان انتخاب شود چون یکی از عوامل عدم توفیق در آموزش زبان عربی در کشورما استفاده از دبیران غیر متخصص است که در سال های گذشته به علت نیاز مقطعی از این دبیران استفاده شده است.

۸- بد آموزی برخی از همکاران در سنوات گذشته باعث شده است تا دانش آموزان فقط به مطالب کتاب درسی بپردازند آن هم در حد حفظ کردن مطالب، چون دانش آموز با این روحیه تربیت شده است دیگر قدرت درک و فهم ندارد و اگر مطلبی عین کتاب نباشد نمی تواند به آن پاسخ دهد در نتیجه در امتحانات هماهنگ نمی تواند نمره ی قبولی کسب کند پس معلم باید سؤالات تفهیمی برای دانش آموزان خود طرح کند تا آنها با یادگیری اصولی قواعد، پاسخگوی هر سؤالی باشند.

راهکارهای ایجاد علاقه و انگیزه در دانش آموزان نسبت به درس عربی و جلوگیری از افت تحصیلی آنها:

۱- برخورد و نگاه مثبت خانواده و کادر مدیریتی مدارس نسبت به دروس عربی و دینی و قرآن. والدین دانش آموزان می توانند با برگزاری جلسات روخوانی قرآن، تفسیر و … در خانه و شرکت آنها به همراه فرزندانشان در مجالسی چون دعای کمیل و … خود به خود و به صورت غیرمستقیم اهمیت زبان عربی را برای فرزندانشان جلوه گر سازند و انگیزه ی فراگیری این زبان را در آنها ایجاد کنند.

۲- موقعیت یادگیری: موقعیت یادگیری شامل هم فضای آموزشی ( مدرسه و کلاس درس) و هم جوّ عاطفی حاکم بر آن می شود. در بعد فیزیکی اموری از قبیل ابعاد کلاس درس، روشنایی کلاس، تهویه ی کلاس، امکانات ورزشی و تفریحی مدرسه، تجهیزات و امکانات کمک آموزشی و … و در بعدعاطفی اموری از قبیل رابطه ی معلم با دانش آموز یا رابطه ی دانش آموز با دیگر دانش آموزان، محیط تربیت خانوادگی، وضع اجتماعی و اقتصادی جامعه و … همگی از عوامل مؤثر در یادگیری محسوب می شوند.

۳- استفاده از وسایل کمک آموزشی نظیر:

– پوستر های آموزشی و چارت های کاغذی و مقواهای بزرگ برای صرف افعال و ضمایر.

– فیلم و پاور پوینت و CD آموزشی طراحی شده توسط انتشارات مدرسه یا دفتر تألیف.

– بهره مندی از کتابخانه و نوارخانه در سطح ادارات کل و ادارت آموزش و پرورش مناطق.

– داشتن آزمایشگاه زبان عربی در هر مدرسه.

– ارائه ی برخی دروس به صورت نمایشنامه و فیلم.

– بهره گیری از کتابهای کار استاندارد متخصص به دانش آموز به عنوان یکی از وسایل کمک آموزشی.

– تولید مجلات رشد اختصاصی ویژه درس عربی برای دوره ی راهنمایی و دبیرستان و تجهیز مدارس به مجلات عربی مانند « الهدی ».

– تأسیس یک مرکز اطلاع رسانی و سایت آموزشی عربی در اینترنت برای تمام مناطق آموزش و پرورش ایران.

۴- استفاده از شعر عربی و فارسی برای بیان قواعد جهت تسهیل در امر آموزش نظیر:

من همان احمد لاینصرفم           که علی بر سرمن جرّ ندهد

و یا:

معارف شش بود مضمر، اضافه           علم، ذواللام و موسول و اشاره

۵- توزیع عادلانه نمرات ارزشیابی بین توانایی های فراگیران در قرائت و ترجمه متون و کاربرد قواعد در تمرینات.

۶- روی آوری به روش های فعال تدریس و مشارکت دانش آموز در فعالیت های گروهی برای تعمیق و تثبیت یادگیری در فراگیران چرا که یکی از مهم ترین مشکلات یادگیری دانش آموزان یک جا نشستن و گوش دادن مداوم به سخنان معلم است. در روش فعال استفاده از مهارتهای ذهنی بالا، به کارگیری ابزار و گردآوری اطلاعات و طبقه بندی آنها، نتیجه گیری و تعمیم نتایج مطرح است. دبیران عربی نمی توانند یک شیوه واحد را برای تمامی کلاس ها و در مورد تمامی دانش آموزان به کار ببرند. صرف نظر از شیوه های اتخاذ شده موفق ترین کلاس ها کلاسی است که در آن لذت و شادی در کار گروهی و شرکت تمامی دانش آموزان در روخوانی وجود داشته باشد.

این کار می تواند زمینه ساز استفاده از جملات کوتاه، ساده و روزمره در گفت و گو های کلاسی بین معلم و دانش اموزان و بین گروههای درسی را به خوبی فراهم سازد به گونه ای که به  یادگیری آنها عمق بخشد و به شکل کاربردی واژه های عربی توسط ایشان  به کار رود . پس معلم باید به روشهای مختلف تدریس از جمله پرسش و پاسخ ، حل مسئله ، روش اکتشافی و… تسلط کامل داشته باشد و از این روشها در موقع نیاز و متناسب با نوع آموخته های دانش آموزان استفاده کند.

۷- بیان قواعد و نکات صرف و نحو به صورت ساده و قابل فهم با استفاده از مثال های روشن و واضح و زیاد و به روز. مثلا قاعده ی مستثنی را می توان با توجه به افراد غایب کلاس درقالب مثالی روشن و به روز بیان نمود.

۸- عدم تکیه بر قواعد خشک و بی روح چون با تجربه ثابت شده است که هرقدر مطالب کتب درسی تکیه بر قواعد و تمارین فشرده و طاقت فرسا داشته باشد گریز از آن و بی توجهی نسبت به آن افزون گشته و بالآخره انگیزه و علاقه نسبت به این درس کاهش بیشتری پیدا می کند و به جای تأکید و تلاش درجهت ژرف سازی مکالمه ی عربی و رسیدن به هدف این درس که همان قرائت و ترجمه ی صحیح متون دینی می باشد، آن قدر به نکات دستوری پرداخته می شود که ضیق وقت تدریس این کتب مانع از وقت و سرمایه گذاری زمانی برای قرائت ترجمه ی صحیح می گردد و در نتیجه دستور زبان اهمیت بیشتری می یابد.

۹- استفاده از تجربیات معلمان با سابقه و با تجربه در فنون تدریس عربی و تألیف کتب درسی و تلاش همه جانبه در نو آوری های لازم برای کیفی کردن این درس.

۱۰- تکیه بیشتر به مکالمه ومحاوره عربی در دوره ی راهنمایی و اهمیت بیشتر به بیان نکات ترجمه ای و تطابق آن به زبان فارسی در مقطع دبیرستان و پیش دانشگاهی.

۱۱- استفاده از آیات و احادیث آسان و پرهیز از آیات و احادیثی که دارای واژه های غریب و مهجور است مثلا در دوره ی پیش دانشگاهی استفاده از آیه ی « رجع موسی إلی قومه غضبان أسفا» به جای این آیه« یا أیّها الّذین آمنوا خذوا حذرکم فانفروا ثبات أو انفروا جمیعا» بهتر است.

۱۲- داشتن برنامه ریزی و هدف مناسب که مهم ترین کار است و به نظر من یک کار بزرگ موفق نخواهد شد مگر با برنامه ریزی دقیق و داشتن هدفی بزرگتر و در اختیار داشتن امکانات لازم و کافی که هر کدام از این موارد به تنهایی نمی توانند کمکی به زبان عربی و آموزش آن داشته باشند.

۱۳- دوست داشتن یادگیری زبان عربی: مهم تر از همه این که هم دانش آموزان و هم معلمان باید با این زبان به چشم یک دوست –  دوستی که می تواند کمک شایانی به او بکند – نگاه کند. اگر نگاه، نگاه عاشقانه باشد، مطمئنا هم دانش آموز تشنه ی مطالب بیشتری می شود و هم معلم راغب به تلاش بیشتر. خیلی از دانش آموزان نسبت به معلمان و سواد آنها توجه می کنند و اگر معلم بار علمی زیادی داشته باشد و از مثالهای بیشتری استفاده کند و یا به زبان شیرین عربی صحبت کند، نگاه دانش آموز نسبت به او نگاه احترام آمیزی خواهد بود و همین طور طریقه ی پوشش، بیان مطالب، نحوه ی برخورد و …

پس نمی توان با بدخلقی به آموزش این زبان پرداخت و یا قبلا به دانش آموز تکلیف بدهیم ولی خودمان آنها را مورد بررسی قرار ندهیم.

۱۴- تأسیس زبانکده های عربی یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در یادگیری این زبان است. تبلیغات کم از طرف سازمان آموزش و پرورش موجب تشدید یاد نگرفتن این زبان می شود چرا که در تمامی شهرها مجوز تأسیس زبانکده ها ومؤسسات آموزش زبان انگلیسی وجود دارد دریغ ازیک زبانکده ی عربی. می توان با همکاری همکاران مجرب کتابهایی تهیه کرد و آموزش این زبان را گسترش داد.

۱۵- به ترجمه اهمیت زیادی داده شود: یکی دیگر از موانع و مشکلات یادگیری این زبان، این موضوع می تواند باشد که همکاران عزیز زیاد به آموزش قواعد این کتاب توجه می کنند در صورتی که می توان با پرداختن به موضوع ترجمه بهتر دانش آموزان را به سمت عربی کشاند.

دانش آموزان اغلب روخوانی متن را نمی دانند پس چگونه بیایند و قواعد اعلال و یا عدد و معدود و… را یاد بگیرند. هرچند قواعد هم جزء لاینفک زبان عربی است ولی کمتر باید بدان پرداخت.

۱۶- نباید بین مطالب دوره ی راهنمایی و دبیرستان فاصله ی زیادی بیفتد: علت دیگر عدم رغبت دانش آموزان به یادگیری این زبان را می توان در ناهماهنگی و فاصله ی زیاد مطالب دوره ی راهنمایی و دبیرستان دانست. چرا که مطالب دوره ی راهنمایی همه اش بسته و کلی است و در دبیرستان به صورت گسترده تر وجود دارد. مثلا دانش آموز کلاس اول راهنمایی طی هفت درس اول با مفرد آشنا می شود و دانش آموز کلاس دوم طی پنج درس فعل ماضی و پنج درس دیگر فعل مضارع را می خواند و یا درسال سوم طی دو درس ۴ و ۵ فعل امر را می خواند وهمین دانش آموز در دوره ی دبیرستان درهردرس به اندازه ی یک نوبت دوره ی راهنمایی مطلب می خواند.

۱۷- تمرین و تکرار بیشتر مطالب نیز می تواند دانش آموزان را بر یادگیری این زبان ترغیب کند:

نظارت و دقت معلم بر حل تمرینات کتاب درسی در کلاس درس موجب می شود که مفهوم درس از زوایای متعدد مورد بررسی قرار گرفته و بارها و بارها برای دانش آموزان تکرار شود. آموزش چیزی جز تکرار نیست چرا که همه عقیده دارند که « التدریسُ حرفٌ و التمرینُ ألفٌ» یعنی تدریس یک بار و تمرین و تکرار هزار بار و با تکرار مداوم است که مفهوم، قاعده، فرمول و یا هر مطلب یاد گرفتنی دیگری در ذهن تثبیت گشته و به صورت « مهارت» در می آید.

۱۸- برگزاری دوره های کارورزی و ضمن خدمت فرهنگیان برای معلمان با کیفیت بالا و آشنایی بیشتر این عزیزان با روشهای نوین تدریس.

۱۹- برگزاری جشنواره های آموزشی و انتخاب روشهای تدریس برتر جهت ارائه به سایر دبیران.

۲۰- فعال بودن گروههای آموزشی به معنی واقعی آن به این صورت که سر گروه درس عربی از بین باسوادترین ومجرّب ترین دبیران انتخاب شود و در روز معین و مشخصی در محل گروههای آموزشی حضور داشته باشد و یک شماره تلفن در اختیار تمام دبیران عربی قرار دهد تا در صورت نیاز بتوان با او مشورت کرد و با برگذاری جلسات ماهیانه به رفع مشکلات آموزشی پرداخته شود و هماهنگی های لازم میان دبیران ایجاد شود.

۲۱- برگزاری نمایشگاههایی در ارتباط با پژوهش، تحقیقات و فعالیتهای دانش آموزی در سطوح منطقه و استان و کشور.

۲۲- اجرای المپیاد عربی در سطح ایران خود عامل مهمی در ایجاد علاقه در دانش آموزان است.

۲۳- تهیه ی کارت امتیاز عربی توسط معلم عربی و نیز اهداء لوح تقدیر مزیّن به آیات قرآنی و سخنان معصومین (ع) به دانش آموزان جهت تشویق آنها.

۲۴- در پایان هرنیم سال فرمهای نظر خواهی به دانش آموزان داده شود تا بدون ذکر نام خودشان نظرات و انتقادات و پیشنهاداتشان را عنوان کنند و نتیجه ی این نظر خواهی به اطلاع دبیران رسانده

شود.

نتیجه گیری:

پرواضح است زبان عربی زبان دین و فرهنگ ما و میراث جاویدان امت اسلامی است اگر بر این باوریم که گذشته چراغ راه آینده است باید بپذیریم که یادگیری این زبان کلید آشنایی با فرهنگ عظیم اسلامی است. تعبیر قرآن کریم در مورد زبان عربی در غیر ذی عوج است. اعتقادمان بر آن است که قرآن کریم در مورد هیچ زبانی چنین صراحتی ندارد پس بیاییم زنگار غربت را از سیمای دلنشین این زبان آسمانی بزداییم و ازمؤلفین کتب درسی بخواهیم که در تدوین کتب آموزش عربی از نظرات علماء و مربیان تعلیم و تربیت استفاده نموده و در تألیف و تدوین سرفصل های کتابهای عربی مقتضیات جامعه ی معاصر و روحیات نسل امروز را در نظر بگیرند و مساعی خود را بر تسهیل امر آموزش نهاده از حجم زیاد قواعد صرف و نحو بکاهند و ملاحظات و استثناهای غیر ضروری را از قواعد کتب عربی حذف کنند و در چینش موضوعات کتاب از متون روز استفاده کرده و وقت و زمان آموزش عربی را با توجه به محتوای کتاب در نظر بگیرند و همواره این نکته را مدنظر خود قرار دهند که چرا یادگیری این درس برای شاگردان ایرانی سخت به نظر می رسد و اغلب دانش آموزان از فراگیری درس عربی گریزان و خسته اند باید در اولین فرصت کتاب های عربی بهتری را با محتوای جذاب و قواعد صرف و نحو مختصر و مفید تألیف کرد و سپس با فراهم کردن شرایط و امکانات کمک آموزشی از معلمان خواست که با تقویت انگیزه های یادگیری در دانش آموزان و با استفاده از روش های فعال تدریس، دانش آموزان را به هدف غایی یعنی درک و فهم متون دینی نزدیک تر نمایند و ما معلمین عربی یقین داریم که تا مؤلفان کتب عربی خود سالها معلمی نکرده باشند و در کلاس های درس عربی، سختی کار و تلخی آموزش قواعد بسیار و متون دشوار و طولانی را از نزدیک حس نکنند هرگز در تألیف کتابی ایده آل آموزش موفق نخواهند بود.

منابع و مآخذ:

۱- شریعتمداری، علی. فلسفه تعلیم و تربیت، ۱۳۷۹، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.

۲- آل بویه لنگرودی، علی، چراغی، علی، صالح بک، مجید، متقی زاده، عیسی. کتاب معلم عربی سال اول دبیرستان، ۱۳۸۱، تهران، شرکت چاپ و نشرکتابهای درسی ایران، چاپ اول.

۳- کریمی، قاسم. نخستین همایش آموزش زبان عربی، تیرماه ۱۳۷۷، تهران، دفتر چاپ و توزیع (دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی).

۴- متقی زاده، عیسی. عربی ۱ و ۲ پیش دانشگاهی، ۱۳۸۷، تهران، شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، چاپ جهاردهم.

۵- نجفی، شیخ احمد ( به اهتمام دکتر سعید نجفی اسداللهی). دروس دارالعلوم العربیه، ۱۳۲۶، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه، چاپ یازدهم.

۶- نقیه، مجید. ظرافت های معلمی، ۱۳۸۵، تهران، انتشارات بین المللی گاج، چاپ هفتم.

منبع: http://salekmorad.persianblog.ir

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *