مقاله عربی: تأثیر امام خمینی در شعر معاصر عرب
مقاله عربی : تاثیر امام خمینی در ملت های عربی و بازتاب آن در شعر معاصر عرب
انقلاب اسلامی ایران بر سه محور اساسی استوار بوده است: دین، مردم و امام. در این میان امام نقش مرجع و رهبر دینی، سیاسی و اجتماعی، طلیعه دار مبارزه و جهاد و معلم آن، اندیشمند آگاه به زمان، احیأ گر، مصلح و مجدد را دارا بوده است. شخصیتی که صفات و ویژگیهایش او را از همگان متمایز و برجسته می سازد. او علوم و معارف دینی را از حیطه قلم، جوهر و دفتر به صحنؤ زندگی آورد در آغاز خود طعم آن را چشید و مست و واله گردید بعد با بیانش مردم را سرمست گردانید او با اندیشه های جدیدش راه نوی را فرا راه انسان و جامعه گشود.
شاعران معاصر عرب بویژه خطؤ شام سیمای امام (س) و مطالب یاد شده بالا را به زیبایی هرچه تمامتر در شعر خود ترسیم کرده اند گویا از آغاز مبارزه و جهاد امام در سال ۴۲ تا پیروزی و از آن تا عروج ایشان با ایشان به سر برده و در مکتبش به شاگردی نشسته اند. در این باره برای آگاهی کاملتر، خوانندگان گرامی را به پژوهش “پژواک انقلاب اسلامی ایران در شعر معاصر عرب”۲ باب دوم “سیمای امام در رخ نمای شعر معاصر عرب” رهنمون می شوم.
در اینجا نظر خوانندگان را به نقشی که امام بین ملتهای عربی ایفأ کرده و تاثیری که در آنان گذاشته است، جلب و بازتاب آن را در گوشه و کنار شعر شامی جستجو می کنیم.
قبل از آنکه امام طلوع کند بر جامعه عربی چه می گذشت؟ شاعر از زبان مردمش چنین می گوید: زمانه ما را در خود می بلعید. عزیز ذلیل و ذلیل عزیز می گشت. مستکبران و متجاوزان چنان بین ما سرکشی و عصیان می ورزیدند که توان بلند کردن نیزه و برکشیدن شمشیر را از ما گرفته بودند؛ سرکشانی که از ترس، از سایه خود گریزان بودند ولی سستی و سهل انگاری ما آنان را چنان بزرگ و جری کرده بود که بزرگان قوم سر خود را در مقابل آنان فرود می آوردند.
شاعر در ادامه قصیده اش می گوید: تا اینکه امام چون قلب طپنده و روحی که ضعف و سستی را نمی شناخت، طلوع کرد و زمان سربلندی و افتخار و عظمت ما (ملت عربی) فرا رسید.
امام چون نیسان، فصل شکوفائی را در زندگی و تاریخ ملتهای عربی بوجود آورده است. او معنی بهار است.
ایشان در گاه پیکار، آتش شعله ور در خون رگهای ملتهای عربی و درگاه مرگ، جانی دوباره و در تارهای وجود آنان، آوازی بود.
درخصوص جایگاه و نقش امام بین ملتهای عربی شاعر سبیتی چنین می گوید: ای امام اگر جانبازی و فداکاری تو نمی بود، شرق و غرب ما را به رسمیت نمی شناختند. اگر روشنایی وجود تو نمی بود، تاریکی شب ما را مغلوب خود می ساخت. اگر فتوای تو نمی بود، امتی ضعیف باقی می ماندیم. تو در سرزمین ما نسلی را پروراندی که چون سبع سمان ملت ما را در قرون پیاپی کفایت می کند.
امام نور خداوند در چشمان ملتهای عربی و فریاد حق در حنجره های حق جوی آنان است.
او نشان عزت ملتهای عربی گردید چراکه حسین زمانه است.
تاثیر اندیشه های امام در ملتهای عربی
امام اندیشه های جدیدش را با دستان به خون خضا شده نوشت تا نورانیت و درخشندگی را به الفبای عربی ببخشد و ملتهای عربی در پرتو آن راه گم شده را پیدا کنند و آتش ویرانگری که آنان را در خود بلعیده است، از آنان دور نماید.
امام احیأ گر دین و ارزشهای دینی
شاعر سعید عسیلی می گوید امام چشمان خفتؤ ملتهای عربی را به جهاد و مبارزه علیه ستم بیدار کرد.
او مبتکر انقلاب، تک سوار میدان جهاد، رهایی بخش ملتهای عربی از ستم و معلم جهاد و انقلاب بین ملتهای عربی است بگونه ای که در پرتو تعالیمش، آنان آغازگر مبارزه امام در کشورهای خود گشتند.
امام، نقش شریعت را ـ که در صحنه زندگی ملتها مفقود شده بود ـ و نیز حق بنا حق خورده آنان را به آنان بازگرداند.
خط امام بین ملتهای عربی
شاعر مدنی الموسوی خط امام را بین ملت خویش چنین ترسیم می کند: ای امام! تو با عدالت و حقیقت بی شائبه ای که در وجودت متجلی گشته است و با آگاهی به زمان و مقتضیاتش، راهی را فراروی ما گشودی که در پرتو آن اصیل را از غیرش تشخیص می دهیم.
خط امام دارای چنان ویژگی است که اگر ملتی در جستجوی زندگی با عزت و افتخار باشد، باید به اندیشه و خط ایشان پایبند گردد.
شاعر نبیل حلباوی می گوید: امام در بین ما ملتهای عربی جاودانه است چه خط امام، راه و چراغ هدایت و سرچشمه عشق و علاقه و رشد ماست.
رهبری و بیعت با او
هدایت و رهبری امام، نور خورشید بود که شعاعش سراسر گیتی را فراگرفته بود، چیزی نبود که در مرزهای ایران محصور شده باشد.
از دیگر سوی، ملتهای عربی از دگرگونی های بی ثمری که هرازگاهی در حاکمیت و نیز در حرکت های انقلابی رخ می داد و موجب نومیدی ملتها از به ثمر رسیدن مبارزه علیه ظلم خصوصاً علیه اسرائیل می شد، احساس تنفر و خستگی و بیزاری می کردند. همان مدعیانی که قبل از رسیدن به حکومت داد دلسوزی ملت را سر می دادند، خیلی زود به حاکمانی تبدیل می شدند و می شوند که کاری جز زیر پا نهادن حق ملتها و نادیده گرفتن ارزشها و توجه به منافع خویش، نداشتند.۱۷ به همین دلیل، رهبری راستین را جز در ردای امام در هیچ خلعت دیگری ندیدند و بطور حصر ایشان را رهبر خود، جهان اسلام و مبارزه علیه اسرائیل برگزیدند.
چرا امام را برای رهبری انتخاب کردند؟ چنین آمده است: راه امام همان راه قرآن و حق است پس خداوند پشتیبان و مراقب اوست و پیروزی شاهد این مدعاست.
ملتهای عربی بعداز شناخت رهبر راستین، به او و خط او علاقمند شدند و با امام خود بیعت کردند و بیعتشان با امام در حقیقت تجدید پیمان عالم ذر۲۰ بود و هیچ گونه ترس و مانعی آنان را از راه امامشان باز نمی داشت.
آنان به مانند حواریون عیسی(ع) با امام خود بیعت کردند و با اخلاص بر آن گردن نهادند.
تاثیر عرفان، شعر و شاعری امام در شعر و شاعران عربی
یکی از ابعاد شخصیت امام(س) بعد عرفانی ایشان است. او مراحل سیر و سلوک را طی کرد و چنان عاشقانه در جمال و جلال محبوب به پرواز درآمد و در معانی زیبا و بلند غوطه ور گشت که رخساره ای از آن در اشعارش جلوه گر شده است. این جلوِه گری چنان شاعران عربی را به وجد آورده است که عاشقانه، با الهام از مفاهیم عرفانی و اشعار امام چکامه های خود را سروده اند و اوج تاثیرپذیری خود را در اشعارشان به نمایش گذاشته اند.
شاعر نبیل حلباوی در ضمن بیان عشق خود نسبت به امام، اوج تاثیر خود را از اندیشه های عرفانی و غزل مشهور امام “چشم بیمار” به نمایش می گذارد.
اگر بیت اوّل و مصرع اوّل از بیت دوم را با مطلع غزل یاد شده مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که شاعر خیلی زیبا آن را به عربی برگردانده است مطلع غزل چنین است.
استاد مهدی الصادق در قصیده “وصال” اوج عشق و دلبستگی خود را به امام و پیوند اندیشه های عرفانیش را با اندیشه های امام و گره خوردن آندو را بهم، به نمایش گذاشته است. او به گونه ای از شعرهای عارفانه امام متاثر شده است که گاه الفاظ را به عربی برگردان کرده است.
او در آغاز تصویری را از امام ترسیم می کند که در دنیا چون خیال گذرایی بود. در ادامه، اوصاف عارفانه ای را از امام و اندیشه های عرفانیش بدین ترتیب ارائه می دهد. “او در جمال و جلال محبوب، عاشقانه، غرق شده بود. او باده نوش خرابات بود چه، مستان اهل کمالند. و آنچنان در آنجا ندای مستانه سر می داد که هستی به دعا و تضرعمی نشست. نزد عارفان گناه شراب از هر حلال دیگری شرینتر و پاکتر است. او از زهد فریبنده و واعظان دروغین برحذر بود. او کتابهایش را که صفحه های آن پر از شرک و بیهوده گوئی بود، پاره کرد و گفت: مدعیان علم در تاریکی غوطه ورند زیراکه علم حجاب اکبر است. او در مسجد قوم و حلقه درس هیچ صفا، خیر و برکتی را ندید و گفت دنیا همه شراب و مستی است و باقی همه هیچ. “همانا یاران من مستان خرابات هستند که بیداریشان در مستی نهفته است نه در عقل چه تکیه بر آن جز گمراهی چیز دیگری نیست”.
معانی موجود در قصیده را با غزلهای موجود در صفحات ۱۶۳ ـ ۱۶۷ ـ ۱۷۰ ـ ۱۷۷ ـ ۲۱۲ ـ ۲۲۳ ـ ۲۴۳ و ۲۴۵ دیوان امام مقایسه نمائید اوج تاثیرپذیری شاعر عربی را از معانی عرفانی و اشعار امام درخواهید یافت.
از آنجایی که امام شعر را در خدمت شکوفا ساختن مفاهیم بلند انسانی و در خدمت انسان بکار گرفته است، شاعر حسن طراد می گوید: امام شاعرتر از شاعران عرب است. زیرا قافیه شعرش شعور است، زندگی به سبب آن خندان و شادمان، و یاس و بدبختی از آن رخت برمی بندد. سرچشمه شعرش عقیده و ایمان و شعور است. ابیات آن خانه هائی است که جود، کرامت و بزرگواری از آنها سرازیر می شود و فقیر و درمانده را زنده می گرداند. وزنش ترازو و شناخت حق است. بحرش دریای خیر و برکت است. به همین جهت شاعرترین شاعران ما است.
تاثیر ارتحال امام در جوامع عربی
ارتحال امام ثلمه ای بود که نه تنها بر جهان اسلام سنگین آمد و بلکه چنان پیکره امت اسلامی و امت عربی را مجروح ساخت که بهبودی نمی یابد.
و چنان این ضایعه بس بزرگ است که دنیا با همه وسعتش بر ملت های عربی و بر ضعفأ تنگ آمده است. از این رو، از او می طلبند که از هر راهی ـ از طریق زمین یا آسمان ـ برگردد و آنان را فریادرسی کند.
۱- مقصود از “شام” “سوریه، لبنان، فلسطین و اردن”
۲- رساله نگارنده: پژواک انقلاب اسلامی ایران در شعر معاصر عرب (شام)، کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس، ص ۸۷٫
۳- نبیل حلباوی: قصیدؤ “فارس العشق” مجله الراصد، شماره ۲۰، ص ۱۵
۴- همان منبع.
۵- سیدمحمد حسین فضل اللّه: قصیده “لانک قوه لانک ثوره” مجله الثقافه الاسلامیه، شماره ۱۲، ص ۲۹۲
۶- خلیل عجمی: قصیده “نعم لعینیک” مجله الراصد، شماره ۲۱، ص ۲۵
۷- استاد مصطفی سبیتی: قصیده “یا قبله نور” مجله الراصد، شماره ۵، ص ۱۵
۸- خلیل عجمی: “معرکه الجنوب یا امام الشرق” مجله الراصد، شماره ۱۲، ص ۱۰
۹- استاد وهیب عجمی: قصیده “صلت بمحرابک الدنیا” مجله الراصد، شماره ۹، ص ۵۱
۱۰- سید محمدحسین فضل اللّه: “لانک قوه لانک ثوره” مجله الثقافه الاسلامیه، شماره ۱۲، ص ۲۹۲
۱۱- مدین الموسوی: قصیده “امام الثائرین” مجله الراصد، شماره ۲۰، ص ۱۳
۱۲- خلیل عجمی: قصیده “نعم لعینیک”، اللقأ الشعری الاول، ص ۲۰
۱۳- نبیل حلباوی: قصیده “فارس العشق”، مجله الراصد، شماره ۲۰، ص ۵۶
۱۴- سعید عسیلی: اللقأ الشعری الاوّل، ص ۶۳
۱۵- اسداللّه موسی: قصیده “یا عاشورأ یا عرس الشهدأ”، مجله المنطلق، شماره ۲۲، ۳، ۱۴ هـ، ص ۱۰۱
۱۶- شیخ حسن طراد: قصیده “الی قائد الثوره الاسلامیه”، فرائد القصائد فی الخمینی القائد، ص ۳۷
۱۷- استاد علی عبدالحلیم شعیب: مقاله “الثوره الاسلامیه فی ایران و انعکاساتها فی الشعر العاملی” مجله الثقافه الاسلامیه، شماره ۳۶، ص ۱۱۲
۱۸- علی خاتون: قصیده “یا آیه اللّه”، مجله المنطلق، شماره ۴، ۱۳۹۹ هـ
۱۹- جعفرحسین نزار: الخمینی والثوره فی الشعر العربی، ج ۱، ص ۱۳۳
۲۰- رک: تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج ۷، ص ۶ و ۷ ذیل آیه ۱۷۳ سوره اعراف. در تفسیر آیه چنین آمده است: منظور از این عالم و پیمان همان عالم استعدادها و پیمان فطری است که خداوند در عالم تکوین از نطفه ها در صلب پدران سوال می کند “الست بربکم” آنان در جواب “قالوا بلی” گویند.
۲۱- عفیف النابلسی: قصیده “باقون والعهد فی اعناقنا شرف” مجله المنطلق، شماره ۲۵، ۱۹۸۷م
۲۲- استاد احمد حرب: قصیده “عدالینا یا نصیرالضعفأ”، مجله الراصد، شماره ۲۱، ص ۱۷
۲۳- نبیل حلباوی: قصیده “فارس العشق”، مجله الراصد، شماره ۲۰، ص ۵۵
۲۴- روح اللّه خمینی، دیوان امام، غزل “چشم بیمار” ص ۱۴۲
۲۵- استاد مهدی الصادق: قصیده “وصال”، فرائد القصائد فی الخمینی القائد، ص ۹۰ و ۹۱
۲۶- شیخ حسن طراد: قصیده “الی قائد الثوره الاسلامیه”، فرائد القصائد فی الخمینی القائد، ص ۳۶
۲۷- ابوعبداللّه البحرانی: قصیده “من وحی الذکری الاولی” مجله الثقافه الاسلامیه، شماره ۳۶، ص ۶۰
۲۸- استاد احمد حرب: قصیده “عدالینا یا نصیرالضعفأ” مجله الراصد، شماره ۲۱، ص ۱۷