ترجمه قصیده فرزدق در مدح امام سجاد
ترجمه فارسی قصیده – ابیات عربی بعد از ترجمه فارسی
۱- او که تو نمیشناسی همان کسی است که سرزمین بطحا جای گامهایش را میشناسند. و کعبه و حل و حرم در شناسائیش همدم و هم قدمند.
۲- او فرزند بهترین تمامی بندگان خداست، او همان شخصیت منزه از هر آلودگی و رذیلت و پیراسته از هر عیب و علت، و مبرا از هر تهمت و منقصت و کوه بلند علم و فضیلت و نور افکن عظیم هدایت است.
۳- او فرزند فاطمه است. اگر تو نسبت به نسب او جهل داری بدان همان کسی است که با جدّ او سلسله شریفه انبیاء ختم گردیده است.
۴- این که گفتی: این کیست؟ رونق و عظمت و جلوه جلال و شکوه شخصیت او را فرو نمیکاهد، زیرا آن کسی که تو او را نمیشناسی عرب و عجم هر دو او را به خوبی میشناسند.
۵- هر دو دستش ابری فیاض و رحمت گستر است، که رگبار فیض را فرو میبارد و جود و عطایش هیچگاه کاستی نمیپذیرد.
۶- خوئی نرم و سازگار دارد و مردمان از خشمش در امانند و همیشه دو خصلت حلم و کرم، شخصیت او را همی آرایند.
۷- او به دوش کشنده بار مشکلات اقوامی است که زیر سنگینی آن بار، به زانو در آمده اند، چنانکه خوئی ستوده و روئی گشوده دارد و اعلام پذیرش حوائج مستمندان در مذاق جانش شیرین و خوشآیند است.
۸- او نیاز نیازمندان و خواهش سائلان را همیشه با چهره گشوده و منطق مثبت استقبال کرده است و هیچگاه جز به هنگام تشهد کلمه «لا » بر زبان نرانده است و اگر ذکر تشهد نمیبود «لای » او نیز «نعم » همی بود.
۹- خورشید فروزان احسان او گرمی و روشنی بر همگان افشانده و از این رو در برابر اشعه نیرومندش، تاریکی از فضای اندیشه و دل گمراهان و ظلمت فقر از محیط زندگی مستمندان و ستم از آفاق حیات ستمزدگان رخت بر بسته است.
۱۰- هر زمان که قبایل قریش به سوی او بنگرند، شعرا و خطبای ایشان به مدح و ثنایش زبان همی گشایند و بی اختیار اذعان و اقرار کنند که هر گونه جود و احسان به او همی پیوندد و کاروان کرم در منزلگاه مکارم او رخت همی کشاند.
۱۱- او از فرط آزرم، دیدگان خود را فرو مینشاند و حاضران حضرتش تحت تاثیر هیبت و عظمتش دیدگان فرو میپوشند و جز به هنگامیکه که لب به تبسم بگشاید، سخنی در حضور او بر زبان نمیآید.
۱۲- در دستش عصای خیزرانی که عطر میپراکند، و بویش دل انگیز است. او بیننده را از زیبائی و تناسبی که در چهره دارد، به شگفت آورد.
۱۳- جود و عطای کف بخشاینده او چنان است که چون به آهنگ دست سودن بر رکن حطیم (حجر الاسود) گام فرا نهد، گوئی که رکن میخواهد تا او را نزد خود نگاه دارد و از جود و عطایش برخوردار گردد.
۱۴- خدای او را شرافت بخشیده است و برتری داده و قلم قضا درتحقیق این مشیت بر لوح قدر روان گشته است.
۱۵- کدامین گروه از خلایق الهی است که نیاکان این شخصیت عظیم یا از خود این شخص کریم، منتی و نعمتی بر ذمّه خود نداشته باشد.
۱۶- هر کس خدا را شکر بگذارد، نیاکان این امام را همی شکر بگذارد به حکم ضرورت زیرا مردم جهان، دین خدا را از خانه او بدست آورده و در پرتو هدایت این خاندان از کفر و شرک رسته اند.
۱۷- او به اوج عزتی قدم نهاده که عرب و عجم در اسلام به آن قله پر افتخار عظمت و جلال نرسیده اند.
۱۸- او فرزند کسی است که فضل پیامبران، دون فضل او و فضل امتهاشان دون فضل امت اوست.
۱۹- شاخه نیرومند شخصیت او از پیکره شخصیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بر دمیده است. از این رو عناصر وجودش و اخلاق و سجایایش پاک و پاکیزه است.
۲۰- نور پیشانیش پرده ظلمت را میدرد، چنانکه خورشید با اشراق او ظلمتها را نابود میگرداند.
۲۱- او از گروهی است که دوستیشان دین و دشمنیشان کفر است و قرب جوارشان ساحل نجات و پناهگاه امن و امان است.
۲۲- پس از نام خدا، نام ایشان بر همگان مقدم است و هر کلام بنام ایشان زیبا فرجام است و حسن ختام همی پذیرد.
۲۳- اگر اهل تقوی شمرده شوند، ایشان پیشوایان ایشانند، و اگر از بهترین اهل زمین باز پرسند، نام ایشان به میان همی آید.
۲۴- هیچ بخشایشگر به قله کرم و منتهی جود ایشان نمیرسد و هیچ قوم به هر پایه از کرم که باشد، قدرت همسری و همسنگی ایشان را ندارد.
۲۵- بزرگان این خاندان به روزگار سختی و قحط سالی، باران رحمتند و به هنگام جنگ، شیران بیشه شجاعتند.
۲۶- در عصر معیشت و سختی زندگی، دستهای بخشایشگر آنها را از جود و عطا نمیبندد و این گشوده دستی در هر دو حالت توانگری و درویشی، برای ایشان یکسان است.
۲۷- ناگواریها و گرفتاریها به یمن محبتشان دفع میشود و احسان نعمتها به برکت آن محبت فزونی همی گیرد.
ترجمه قصیده فرزدق در مدح امام سجاد – ترجمه فارسی شعر هذا الذی تعرف البطحاء وطاته
هَذَا الذی تَعْـرِفُ البَطْـحَاءُ وَطْـأَتَـهُ وَالبَـیْـتُ یَعْـرِفُـهُ وَالحِـلُّ وَالحَـرَمُ
هَذَا ابْنُ خَیْرِ عِبَادِ اللَهِ کُلِّهِمُ هَذَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ الطَّاهِرُ العَلَمُ
هَذَا الذی أحْمَدُ المُخْتَارُ وَالِدُهُ صَلَّی عَلَیهِ إلَهِی مَا جَرَی القَلَمُ
لَوْ یَعْلَمُ الرُّکْنُ مَنْ قَدْ جَاءَ یَلْثِمُهُ لَخَرَّ یَلْثِمُ مِنْهُ مَا وَطَی القَدَمُ
هَذَا علی رَسُولُ اللَهِ وَالِدُهُ أَمْسَتْ بِنُورِ هُدَاهُ تَهْتَدِی الاُمَمُ
هَذَا الَّذِی عَمُّهُ الطَّیَّارُ جَعْفَرٌ وَالمَقْتُولُ حَمْزَهُ لَیْثٌ حُبُّهُ قَسَمُ
هَذَا ابْنُ سَیِّدَهِ النِّسْوَانِ فَاطِمَهٍ وَابْنُ الوَصِیِّ الَّذِی فی سَیْفِهِ نِقَمُ
إذَا رَأتْهُ قُرَیْشٌ قَالَ قَائِلُهَا إلَی مَکَارِمِ هَذَا یَنْتَهِی الکَرَمُ
یَکَادُ یُمْسِکُهُ عِرْفَانَ راحته رُکْنُ الحَطِیمِ إذَا مَا جَاءَ یَسْتَلِمُ
وَلَیْسَ قُولُکَ: مَنْ هَذَا؟ بِضَائِرِهِ العُرْبُ تَعْرِفُ مَنْ أنْکَرْتَ وَالعَجَمُ
یُنْمَی إلَی ذَرْوَهِ العِزِّ الَّتِی قَصُرَتْ عَنْ نَیْلِهَا عَرَبُ الإسْلاَمِ وَالعَجَمُ
یُغْضِی حَیَاءً وَیُغْضَی مِنْ مَهَابَتِهِ فَمَا یُکَلَّمُ إلاَّ حِینَ یَبْتَسِمُ
یَنْجَابُ نُورُ الدُّجَی عَنْ نُورِ غُرِّتِهِ کَالشَّمْسِ یَنْجَابُ عَنْ إشْرَاقِهَا الظُّلَمُ
بِکَفِّهِ خَیْزُرَانٌ رِیحُهُ عَبِقٌ مِنْ کَفِّ أَرْوَعَ فِی عِرْنِینِهِ شَمَمُ
مَا قَالَ: لاَ، قَطُّ إلاَّ فِی تَشَهُّدِهِ لَوْلاَ التَّشَهُّدُ کَانَتْ لاَؤهُ نَعَمُ
مُشتَقَّهٌ مِنْ رَسُولِ اللَهِ نَبْعَتُهُ طَابَتْ عَنَاصِرُهُ وَالخِیمُ وَالشِّیَمُ
حَمَّالُ أثْقَالِ أَقْوَامٍ إذَا فُدِحُوا حُلْوُ الشَّمَائِلِ تَحْلُو عِنْدَهُ نَعَمُ
إنْ قَالَ قَالَ بمِا یَهْوَی جَمِیعُهُمُ وَإنْ تَکَلَّمَ یَوْماً زَانَهُ الکَلِمُ
هَذَا ابْنُ فَاطِمَهٍ إنْ کُنْتَ جَاهِلَهُ بِجَدِّهِ أنبِیَاءُ اللَهِ قَدْ خُتِمُوا
اللهُ فَضَّلَهُ قِدْماً وَشَرَّفَهُ جَرَی بِذَاکَ لَهُ فِی لَوْحِهِ القَلَمُ
مَنْ جَدُّهُ دَانَ فَضْلُ الآنْبِیَاءِ لَهُ وَفَضْلُ أُمَّتِهِ دَانَتْ لَهَا الاُمَمُ
عَمَّ البَرِیَّهَ بِالإحْسَانِ وَانْقَشَعَتْ عَنْهَا العِمَأیَهُ وَالإمْلاَقُ وَالظُّلَمُ
کِلْتَا یَدَیْهِ غِیَاثٌ عَمَّ نَفْعُهُمَا یُسْتَوْکَفَانِ وَلاَ یَعْرُوهُمَا عَدَمُ
سَهْلُ الخَلِیقَهِ لاَ تُخْشَی بَوَادِرُهُ یَزِینُهُ خَصْلَتَانِ: الحِلْمُ وَالکَرَمُ
لاَ یُخْلِفُ الوَعْدَ مَیْمُوناً نَقِیبَتُهُ رَحْبُ الفِنَاءِ أَرِیبٌ حِینَ یُعْتَرَمُ
مِنْ مَعْشَرٍ حُبُّهُمْ دِینٌ وَبُغْضُهُمُ کُفْرٌ وَقُرْبُهُمُ مَنْجیً وَمُعْتَصَمُ
یُسْتَدْفَعُ السُّوءُ وَالبَلْوَی بِحُبِّهِمُ وَیُسْتَزَادُ بِهِ الإحْسَانُ وَالنِّعَمُ
مُقَدَّمٌ بَعْدَ ذِکْرِ اللَهِ ذِکْرُهُمْ فِی کُلِّ فَرْضٍ وَمَخْتُومٌ بِهِ الکَلِمُ
إنْ عُدَّ أهْلُ التُّقَی کَانُوا أئمَّتَهُمْ أوْ قِیلَ: مَنْ خَیْرُ أَهْلِ الارْضِ قِیلَ: هُمُ
لاَ یَسْتَطِیعُ جَوَادٌ بُعْدَ غَأیَتِهِمْ وَلاَ یُدَانِیهِمُ قَوْمٌ وَإنْ کَرُمُوا
هُمُ الغُیُوثُ إذَا مَا أزْمَهٌ أزَمَتْ وَالاُسْدُ أُسْدُ الشَّرَی وَالبَأْسُ مُحْتَدِمُ
یَأبَی لَهُمْ أَنْ یَحِلَّ الذَّمُّ سَاحَتَهُمْ خِیمٌ کَرِیمٌ وَأیْدٍ بِالنَّدَی هُضُمُ
لاَ یَقْبِضُ العُسْرُ بَسْطاً مِنْ أکُفِّهِمُ سِیَّانِ ذَلِکَ إنْ أثْرَوْا وَإنْ عَدِمُوا
أیٌّ القَبَائِلِ لَیْسَتْ فِی رَقَابِهِمُ لاِوَّلِیَّهِ هَذَا أوْ لَهُ نِعَمُ
مَنْ یَعْرِفِ اللَهَ یَعْرِفْ أوَّلِیَّهَ ذَا فَالدِّینُ مِنْ بَیْتِ هَذَا نَالَهُ الاُمَمُ
بُیُوتُهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ یُسْتَضَاءُ بِهَا فِی النَّائِبَاتِ وَعِنْدَ الحُکْمِ إنْ حَکَمُوا
فَجَدُّهُ مِنْ قُرَیْشٍ فِی أُرُومَتِهَا مُحَمَّدٌ وَعلیّ بَعْدَهُ عَلَمُ
بَدرٌ له شَاهِدٌ وَالشِّعْبُ مِنْ أُحُدٍ والخَنْدَقَانِ وَیَومُ الفَتْحِ قَدْ عَلِمُوا
وَخَیْبَرٌ وَحُنَیْنٌ یَشْهَدَانِ لَهُ وَفِی قُرَیْضَهَ یَوْمٌ صَیْلَمٌ قَتَمُ
مَوَاطِنٌ قَدْ عَلَتْ فِی کُلِّ نائِبَهٍ علی الصَّحَابَهِ لَمْ أَکْتُمْ کَمَا کَتَمُو
ترجمه قصیده فرزدق در مدح امام سجاد – ترجمه فارسی شعر هذا الذی تعرف البطحاء وطاته