دانلود فرهنگ لغت فارسی عربی تونجی
دانلود رایگان فرهنگ لغت فارسی عربی
دانلود مستقیم کتاب فرهنگ لغت فارسی عربی محمد تونجی (کامل)
منبع: کتابناک
نویسنده: محمد التونجی
در حالیکه ذخیره واژگان عربی در زبان فارسی فراوان است، واژههای بسیاری نیز از زبان فارسی به زبان عربی راه یافته است. در سده اخیر دانستهشده که شماری از واژگان قرآن و انبوهی از لغات زبان عربی از زبانهای متداول در بینالنهرین باستان و زبانهای ایرانی و از جمله فارسی برگرفته شده و سپس مطابق با قواعد و تصریف زبان عربی دچار تغییرات آوایی و گاه معنایی شده و مشتقاتی نیز برای آنها ساخته شده است.
محمد تونجی دکترای خود را در رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران و دکترای رشتهٔ ادبیات عربی را نیز از دانشگاه بیروت دریافت کرده و جزء سرشناسترین کسانی است که در حوزه تأثیر ادبیات فارسی بر زبان عربی فصیح و محلی تحقیق کرده است و همچنین ۳۰ کتاب از فارسی به عربی ترجمه کرده است.
حق تکثیر: آزاد
دانلود فرهنگ لغت فارسی عربی تونجی
—
فرهنگ لغت، لغتنامه، واژهنامه یا فرهنگنامه[۱] کتابی است که در آن معانی واژههای یک زبان معین با توضیحات مربوط به ریشه شان، تلفظ شان، یا اطلاعات دیگر مربوط به آنها به ترتیب حروف الفبای همان زبان گردآوری میشوند. واژهنامه گاه به فهرست واژههایی در در انتهای کتابها میآیند گفته میشود که معادل glossary در زبان انگلیسی است.
فرهنگ واژگان با دانشنامه (دایرة المعارف) تفاوت دارد. در یک واژهنامهٔ معمولاً، فقط به معنای واژهها اکتفا میشود و اطلاعات دیگری (نظیر تاریخچه) داده نمیشود. به علاوه، در واژهنامهها فقط به واژههای عمومی یک زبان اشاره میشود، و اسامی خاص (مانند اسم مکانها و اشخاص) کمتر نوشته میشود. با این حال، مرز دقیقی بین واژهنامه و دانشنامه نمیتوان تعیین کرد، و برخی کتب به نوعی در هر دو طبقه جا میگیرند، مانند لغتنامهٔ دهخدا.
انتقادها به مفهوم فرهنگ لغت
پیر بوردیو هر فرهنگ لغتی را حاوی سوگیری میداند و در این رابطه بر این عقیده است که تمام فرهنگ نامهها اعم از جامعهشناسی، مردم شناسی، فلسفه و غیره اغلب زورگویانه هستند. او علت این امر را این میداند که آنها در تظاهر به توصیف، در واقع به برخی واژگان مشروعیت میدهند. او فرهنگ نامهها را ابزارهایی میداند برای ساخت واقعیتی که مدعی ثبت آن اند، و مدعی است آنها میتوانند مولفان و مفاهیمی را که وجود ندارند به وجود بیاورند و بر عکس دربارهٔ مفاهیم یا مولفانی که وجود دارند خاموش بمانند.
صنعت و هنر ترجمه یا برگردان کار درک و تفسیر موضوعات، معانی، و مفاهیم پدید آمده در یک زبان (زبان مبدأ)، و سپس انتقال، معادلیابی و بازسازی آنها در زبانی دیگر (زبان مقصد) را بر عهده میگیرد.
مترجمان کمتجربه در این فنّ ظریف، ممکن است براین باور باشند که در زبان و ترجمه، درست همانند علمی دقیق، میتوان هر واژه و مفهومی را هم به طور دقیق تعریف و درک کرد، و هم آنها را به شیوهای شفاف با پیوندهای متقابل و کاملاً ثابت، از دو حوزهٔ زبانی متفاوت به هم اتصال داد. هر چند چنین برخوردی ممکناست در مورد زبانهای برنامهنویسی رایانهای و زبانهای ماشینی دیگر (همچون هوش مصنوعی) تا اندازهای میسّر باشد، در خصوص زبانهای طبیعی انسانی دور از واقعیّت و امکان است.
بیشتر این پیچیدگیها به طبیعت و نقش بیهمانند زبان در تمامی تجربهها و فرایندهای حیات انسانی چه در سطوح فردی و شخصیتی، و چه در ترازهای اجتماعی و فرهنگی بازمیگردد.
کت فورد ترجمه را چنین تعریف کردهاست:
جایگزینی مواد متنی یک زبان با مواد متنی برابر، در زبان دیگر.
ترجمه به بیان رومن یاکوبسن:
ترجمه یا واقعیت تازهٔ ادبی صرفاً رابطهٔ بینامتنی با شعر یا اثر قبلی دارد.
عوامل بسیاری در تبلور معنایی یک متن دخالت دارند و در درک مطلب یک متن، یعنی شناسایی دقیق این عوامل از جانب مخاطب. گاه ممکن است معنای متکلم و معنای مخاطب با هم تفاوت داشته باشد. یعنی آنچه مورد نظر متکلم است با آنچه مخاطب برداشت میکند، فرق داشته باشد یا مخاطبان معانی متفاوتی را از یک متن برداشت کنند. این امر بیان کننده این مطلب است که عوامل بسیاری درداد و ستدهای زبانی حاکماند که متون و ابزارهای نظام زبان (صداها، دستورها و واژگان) تنها یکی از آنها هستند.
پیشینه در ایران
پیشینهٔ ترجمه در ایران به روزگار هخامنشیان میرسد (۵۵۹–۳۲۱ ق. م). گستردگی این شاهنشاهی و ارتباطات گستردهٔ آن با سرزمینهای دیگر ترجمه را امری بایسته ساخته بود. کتیبههای هخامنشیان معمولاً به سه زبان فارسی باستان، اکدی، و ایلامی نوشته میشده است.[۳]
در مراکز علمی عصر ساسانیان، مانند سلوکیه، تیسفون، و گندیشاپور آثار فراوانی از زبانهای گوناگون متداول در آن روزگار همچون سانسکریت، یونانی، لاتینی، و سریانی به پهلوی ترجمه میشد. نخستین ترجمهٔ دوران ساسانیان را مربوط به عصر خسرو اول انوشیروان میدانند. از نامدارترین آثاری که در این دوره ترجمه شد، باید به ترجمهٔ پنچه تنتره یا کلیله و دمنه از سانسکریت به فارسی پهلوی اشاره کرد.[۴]
همچنین، در آغاز تمدن اسلامی ترجمههای متعددی از کتب فلسفی و علمی یونانی به پهلوی موجود بود.[۵]
کار ترجمه در ایران با کتابهای درسی دارالفنون رونق گرفت و بر اثر احیاء صنعت چاپ و اعزام محصلین به خارج گسترش یافت. از آنجا که هدف تأسیس این مؤسسه تربیتی در زمان عباس میرزا و به پیشنهاد روشنفکران و آزادیخواهان، اخذ تمدن و علوم و معارف مغرب زمین عنوان شده بود، لذا به استخدام معلمین خارجی نیز اقدام گردید. همچنین کتب درسی خارجی در زمینهٔ علوم، ادبیات، تاریخ، پزشکی و غیره با کمک همین معلمین به فارسی برگردانده شد. پس از چندی به توصیهٔ عباس میرزا به ترجمه آثار ادبی نیز پرداختند. از آنجاکه محصلین بیشتر به فرانسه اعزام میشدند زبان فرانسوی در کشور رایج و با گستردگی آن نه تنها آثار نویسندگان فرانسوی بلکه آثار ادبی دیگر زبانهای اروپایی مثل آلمانی، روسی، لهستانی، مجاری، اسپانیایی، پرتغالی نیز به فارسی برگردانده شد. نخستین نمایشنامهای که از فرانسه به فارسی ترجمه شد، نمایشنامه «مردمگریز»، اثر مولیر است. دو کتاب تاریخی «پطر کبیر» و «شارل دوازدهم» اولین سفارش ترجمهای بود که عباس میرزا به میرزا رضا مهندس داد. «انحطاط و سقوط امپراطوری روم» سفارش دیگر او به همین مترجم بود. نهضت ترجمه و نشر کتاب پس از مرگ عباس میرزا و فتحعلی شاه، در دوران محمد شاه قاجار دچار فترت شد، ولی در عهد ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به اوج خود رسید. محمد طاهر میرزا و محمدحسن خان اعتماد السلطنه پرکارترین مترجمان این دوره بودند. از مشهورترین ترجمههای محمد طاهر میرزا “سه تفنگدار”، «کنت مونت کریستو»، «لوئی چهاردهم و عصر و قرنش» را میتوان نام برد. «طبیب اجباری»، «سرگذشت خانم انگلیسی»، «داستان روبنسون سوئیسی» و «شرح احوال کریستف کلمب» نیز از بهترین آثار ترجمه اعتمادالسلطنه به شمار میرود. البته اکثر این ترجمهها، بیش از آنکه یک ترجمه باشند، اقتباس، یا به قول درایدن، تقلید هستند. پس از جنگ جهانی دوم، زبان انگلیسی جای زبان فرانسه را به عنوان زبان دوم گرفت و گسترش روزافزون یافت. امّا با وجود اینکه انگلیسی امروزه زبان دوم اکثریت محصلین ایرانی به شمار میرود، در قلمرو ادبیات هنوز هم بهترین مترجمان ما اغلب کسانی هستند که از زبان فرانسه ترجمه کردهاند
هوالحکیم
سلام علیکم
خدمت شما بزرگوار عرض ادب و احترام دارم.
از جنابعالی درخواست دارم که اگر کتاب فرهنگ لغات ( عربی به فارسی) و یا ( فارسی به عربی) در خصوص الهیات،عرفان اسلامی و فلسفه اسلامی در ذهن دارید به اینجانب معرفی بفرمایید.
باتشکر فراوان
سپاسگزارم.