اکسپرسیونیسم / بیانگری
به انگلیسی: expressionism
به عربی : التعبیریة
expression در لغت به معنی بیان است و اکسپرسیونیم مکتبی است در نقاشی که توسط گروهی از نقاشان آلمانی از جمله کوکوشکا، کاندینسکی و کلی در حدود سال 1950 به وجود آمد. این نقاشان از تقلید واقعیت بیرون روی گرداندند و به جای آن به بیان منویات و نگرش اصلی خود نسبت به جهان پرداختند.
در ادبیات اکسپرسیونیسم را روشی گفته اند که جهان را بیشتر از طریق عواطف و احساسات می نگرد. به عبارت دیگر، کوشش هنرمند مصروف نمایش و بیان حقایقی است که بر حسب احساسات و تأثیرات شخصی خود درک کرده است.
این رویکرد بین سال های 1925 -1910 در مخالفت با رویکرد واقع گرایانه به زندگی و جهان در ادبیات و هنرهای تجسمی پدید آمد. تقریبا هر نوع تحریف و تغییر شکل عمدی از واقعیت را در ادبیات جدید می توان نمونه هائی از روش اکسپرسیونیستی به حساب آورد
در شعر شعرای اکسپرسینیست به جای وزن و نحو و ساختار معمول در شعر، تصاویر نمادین را محور اشعار خود قرار دادند
اکسپرسیونیسم با روی کار آمدن نازی ها رفته رفته به افول گرائید. اکسپرسیونیست در آلمان تأثیر ژرفی بر تئاتر آمریکا و انگلیس بر جا نهاده اند.
فرهنگ اصطلاحات ادبی – سمیا داد
کسپرسیونیسم و اکسپرسیونیست – اولین و مهمترین مجموعه اشعار اکسپرسیونیستی تحت عنوان «شفق انسانیت» که در سال ۱۹۱۹ توسط کورت پنیتوس منتشر شده بود، در سال ۱۹۵۹ نیز بازنشر شد و جهان را متوجه عظمت این جریان ادبی ساخت. گونهای از هنر فاخر که نازیها آنرا در نطفه خفه کرده بودند و چه بسا میتوانست فریاد ملتهای مظلوم جهان باشد. این مجموعه مشتمل بر آثاری از الزه الاسکر شولر بود که واقعیت را به دنیایی رویایی تبدیل کرده بود که در آن احساسات آتشین و آزادیخواه خود را «بیان» میساخت، در کنار آثاری دیگر از شعرای آلمانی و اتریشی. برای مثال هایم که از نبردهای وهم آلود و خیالپردازنه سرشار از اجساد شعر میگفت که بازنشر آن، سبب شد به عنوان پیشگوییای بر جنگ جهانی دوم قلمداد شود. نکته جالب در میان شعرای اکسپرسونیست، این بود که غالبا تحصیل کرده و از حرفه پزشکی بودند و لذا در بسیاری از اشعار دیده میشود که از اصطلاحات تخصصی پزشکی جهت بیان بیماریهای استعاری بهره بردهاند. (برای مثال اشعار گوتفرید بن «دنیا مرا طلاق داده است، یک فاجعه اسکیزوئیدی»)
هیجاننمایی[۱] یا اکسپرسیونیسم (به انگلیسی: Expressionism) نام یک مکتب هنری است. در آغاز قرن بیستم، نهضت بزرگی بر ضد رئالیسم و امپرسیونیسم پا گرفت که آرامآرام مکتب «اکسپرسیونیسم» از دل آن بیرون آمد. واژهٔ اکسپرسیونیسم برای اولین بار در تعریف برخی از نقاشیهای «اگوست اروه» به کار رفتهاست. اکسپرسیونیسم جنبشی در ادبیات بود، که نخست در آلمان شکوفا شد. هدف اصلی این مکتب نمایش درونی بشر، مخصوصاً عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود. به عبارت دیگراکسپرسیونیسم شیوهای نوین از بیان تجسمی است که در آن هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگهای تند و اشکال کج و معوج و خطوط زمخت بهره میگیرد. اکسپرسیونیسم به نوعی اغراق در رنگها و شکلهاست، شیوهای عاری از طبیعتگرایی که میخواست حالات عاطفی را هرچه روشنتر و صریح تر بیان نماید. دوره شکلگیری این مکتب از حدود سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۵ میلادی بود ولی در کل این شیوه از گذشتههای دور با هنرهای تجسمی همراه بوده و در دورههای گوناگون به گونههایی نمود یافتهاست. عنوان «اکسپرسیونیسم» در سال ۱۹۱۱ برای متمایز ساختن گروه بزرگی از نقاشان به کار رفت که در دههٔ اول سدهٔ بیستم بنای کارشان را بر باز نمایی حالات تند عاطفی، و عصیان گری علیه نظامات ستمگرانهٔ حکومتها، مقررات غیرانسانی کارخانهها و عفونت زدگی شهرها و اجتماعات نهاده بودند. این هنرمندان برای رسیدن به اهداف خود رنگهای تند و مهیج و ضربات مکرر و هیجان زدهٔ قلم مو و شکلهای اعوجاج یافته و خارج از چارچوب را با اینجاد ژرفانمایی و بدون هیچگونه سامانی ایجاد میکردند و هر عنصری را که آرامش بخش و چشم نواز بود از کار خود خارج میکردند.