چرا گاه از شکست دیگران خوشحال میشویم؟
ن دکتر مجید ابهری درباره یکی از مسائلی که برخی افراد در واکنش با مشکلات و سختیهای زندگی اطرافیان از خود نشان میدهند صحبت کرد و به ذکر مثالی پرداخت و گفت: بارها شنیدهایم که فردی میگوید: «او از دوستان خوب من است اما وقتی شنیدم همسرش بعد از اختلاف با وی خانه را ترک کرده قلباً خوشحال شدم». «وقتی ورشکستگی افراد پولدار و زیان تجارتی یا بد شدن جراحی بینی دوستانم را میشنوم در دل احساس رضایت میکنم». «هرچند بعد یا همزمان با اینگونه باورها احساس گناه و خجالت نیز دارم اما دست خودم نیست.»
وی توضیح داد: همه ما گاهی به رشد و پیروزی دوستان و اقوام رشک میبریم اما این کاملاً با خوشحالی از شکست دیگران متفاوت است. در صحبت با اینگونه افراد متوجه میشوم که آنها دست به کاری نمیزنند که موجب ناراحتی دیگران شده یا حرف و تمسخری ابراز نمیکنند؛ فقط قلباً احساس رضایت یا خوشحالی میکنند.
به گفته این آسیبشناس اجتماعی، مشکلات و بدبختیهای دیگران باعث میشود احساس بهتری نسبت به خود، شغل یا زندگیشان پیدا کنند. شاید شما هم جزء این گروه از اشخاص باشید که همواره خود را در حال رقابت با دیگران مخصوصاً همکاران و اقوام هم سن و سال میدانید.
دکتر ابهری افزود: برای قانع کردن خود در مورد کاستیها یا کندی حرکاتتان، بدبختیها و ناکامیهای بقیه را ملاک قرار میدهید. به جای اینکه ماهی کوچک در استخری بزرگ باشید خود را ماهی بزرگ در حوضی کوچک فرض میکنید. همیشه ترجیح میدهید با افراد پایینتر از خودتان رفت و آمد و دوستی داشته باشید؛ بیهوده تصور میکنید که توفیق و ترقی دیگران باعث ناکامی شما و شکست آنها موجب بیشتر شدن شانس موفقیت شما میشود.
به گفته وی، وقتی شکست و بدبختی گریبان کسی را میگیرد، شادمان میشوید که شما جای او نبودید. میگویند «تاجر عارفی آتش سوزی بازار شهر خود را دیده و از اینکه حجره وی از آتش در امان بود، شکرگزاری کرد؛ همان شب در خواب دید او را میان آتش انبوهی انداخته و میگویند این جزای آن شکر تو برای سوختن هستی افراد و سلامت اموالت است».
منبع: سایت درنگ