نیازمند نیروی مسلط به زبان عربی جهت کار در کافی شاپ
کارمند مسلط به , زبان عربی جهت کافی شاپ , نیازمندیم
تهران
55227563
—
قهوهخانه، کافه یا کافیشاپ به مکانهای مشابهی گفته میشود که در آنها نوشیدنی و وعدههای سبک سرو میشود. قهوهخانه در گذشته نخست محلی بودهاست برای نوشیدن چای و خوردن ناهار و شام که بعدها اموری نظیر اطلاعرسانی، نشر افکار و اخبار اجتماعی-اقتصادی و حتی سیاسی و نیز سرگرمیهایی چون مدیحهسرایی، نقالی، شاهنامهخوانی، غزلخوانی، سخنوری و مشاعره نیز در آن جایگاهی پیدا کردند و این مکان به عنوان نهاد با اهمیتی از جهت فرهنگی معرفی شد.
کافه یا قهوهخانه (به فرانسوی: Café) محلی است عمومی که در آن نوشیدنی غیرالکلی و گاه غذاهای سبک عرضه میشود. کافه در برخی از کشورها جایی برای معاشرت و گفتگوی مردم است.
کافه را نباید با کافیشاپ اشتباه کرد. کافیشاپ محل عمومی آمریکایی است که در آن معمولاً فقط قهوه عرضه میشود. در کافه معمولاً نوشیدنی الکلی همراه با ملددی عرضه میشود ولی در قهوهخانه فقط سافت درینک عرضه میشود.
از سال ۱۳۶۰ کافیشاپها جای چایخانهها را تنگ کردند. در چایخانههای ایران بهجای سرو قهوه بیشتر چای، قلیان و انواع غذاهای سنتی ایرانی با موزیک زندهٔ ایرانی ارائه میشود.
قهوهخانه در ایران چگونه شکل گرفت؟
در جامعه سنتی ایران، هر نهادی که بنیاد میگرفت با نظامهای اجتماعی، فرهنگی واقتصادی جامعهٔ ما همخوانی داشت. یک نهاد اجتماعی یا فرهنگی در این جامعه بدون پشتوانهٔ خواست و نیاز مردم، ناگهان سبز نمیشد و شکل نمییافت. جامعهٔ سنتی مثل امروز بی در و پیکر نبود که در پی ارتباطات با جهان شرق و غرب هر چیزی را بدون تعمق در آنها و بیتوجه به همخوانی یا ناهمخوانی آنها با فرهنگ و باورها و نیازهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردمان بگیریم و به صورت یک نهاد عَلَمش کنیم.
قهوهخانه یکی از نهادهای سنتی بود که نیاز مردم آن را در جامعه پدیدآورد. البته این را هم بگویم که پیش از این که قهوهخانه به صورت یک نهاد عمومی- اجتماعی درجامعه پدید آید، در دربارهای صفوی و قاجار بیوتاتی به نام آبدارخانه و قهوهخانه وجود داشتند که درآنها انواع شربتها و عرقیجات و نوشیدنیها را تهیه میکردند و به درباریان و میهمانان داخلی و خارجی عرضه میکردند. یکی از نوشیدنیها نیز در آبدارخانههای دربار قهوه بود. در آغاز، قهوه پزی و قهوه نوشی در ایران عمومیت نداشت و مخصوص درباریان و رجال مملکتی بود. پادشاهان صفوی و قاجاری قهوه چی و قهوه چی باشی داشتند که از منصبهای درباری بهشمار میرفتند. کمکم قهوهخانه به محیط بیرون از دربار و به خانوادههای اشرافی و اعیانی راه یافت و قهوه نوشی در جامعه و میان مردم شکل گستردهتر یافت.
قهوهخانه به صورت مردمی و عمومی اش در ایران در دوره صفوی شکل گرفت. برخی از سیاحتگران اروپایی که در این دوره به ایران آمده بودند، در سفرنامههای خود از قهوهخانه و چایخانه صحبت کردهاند. اولئاریوس، سیاح آلمانی که در ۱۰۴۷قمری مطابق ۱۶۳۷میلادی به ایران سفر کرده بود از چایخانهٔ ختایی و قهوهخانه صحبت میکند. در اولی چای از نوع چای وارداتی از چین و در دومی قهوه میپختند و به مشتریان میدادند. قبل از این که قهوهخانه و چایخانه به عنوان یک مکان عمومی در محیط بیرون از خانه و دربازار و کوی و برزن شکل بگیرد و مردان خانواده را از هر گروه، لایه و قشر به خود جذب کند، مردان ما در جامعهٔ کشاورزی و کارگری آن زمان، جایی برای جمع شدن نداشتند. مردم حرفههای مختلف از تاجر و بازرگان گرفته تا صنعتگر و پیشهور و کارگر معمولاً در خانههای یکدیگر یا بزرگ و نقیب صنف جمع میشدند. با شکل گرفتن قهوهخانه، این نهاد توانست محفل مناسبی برای جمع شدن افراد هر صنف جامعه بشود. اولین قهوهخانههای ایران در شهر قزوین و در زمان شاه تهماسب پدید آمد، و در اصفهان در زمان شاه عباس توسعه یافت. نخستین قهوهخانهها در اصفهان بیشتر در ضلع شمالی میدان نقش جهان، در سردر و در بازار قیصریه و زیر طاق نماهای آن بود.
نوشتار اصلی: ادعاهای دیگران دربارهٔ میراث فرهنگی و معنوی ایران
طبق ادعای سازمان میراث فرهنگی ایران، اولین قهوهخانهها در ایران در دوره صفویه در زمان شاه طهماسب در شهر قزوین تأسیس شدهاند و در زمان شاه عباس اول در شهر اصفهان گسترش یافتند و این در حالی است که ترکیه درخواست ثبت قهوهخانه را به عنوان میراث فرهنگی آن کشور دادهاست.
در جهان عرب
قهوه از قرن ۱۳ میلادی شروع به محبوب شدن کرد و تا اوایل قرن ۱۵ میلادی در مصر، شام و عثمانی پرمصرف شد و در همه این شهرها قهوهخانههایی برپا شد.
مقامات مذهبی در مکه، قاهره و استانبول تلاش کردند تا مصرف آن را ممنوع کنند. قهوهخانه نهادی جدید بود که مردان در آن جمع میشدند و به صحبت کردن، شعرخوانی و بازیهایی مانند تخته نرد و شطرنج میپرداختند. آنها به مرکزی برای گردهماییِ اندیشمندان و به صورت ضمنی به رقیبی برای مسجد به عنوانِ محل ملاقات جمعی بدل شده بودند. برخی عالمان دینی معتقد بودند که قهوهخانه حتی از میکده هم بدتر است و مقامات هم متوجه شده بودند که این اماکن میتواند تبدیل به لانههای فتنه شوند.