دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان (شعر الإماء فی العصر العباسی)
شعر الإماء فی العصر العباسی (خصاظصه الموضوعیه والفنیه)
شعر کنیزها در عصر عباسی
حمود التوبی
دانشگاه نزوی – عمان
برای دانلود مستقیم پایان نامه اینجا کلیک کنید
کَنیز یا کَنیزَک در گذشته به معنای پیشخدمت مؤنث بودهاست ولی بیشتر به معنای برده مؤنث از این واژه سود برده میشود.
فرهنگ فارسی دهخدا دربارهٔ کنیز چنین نوشتهاست:[۱]
پرستار و خدمتکار زنان باشد و به عربی جاریه خوانند. (برهان). زن مملوکه و پرستار زنان. (غیاث). خادمه و آن را برای تصغیر کنیزک گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). اَمه. مولاة. مقابل غلام. عبد. مولی. بنده. زن که بخرند خدمت را. صیغه. جاریه. داه. دده. برده مادینه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ترنی. (منتهی الارب). بردهای که دختر یا زن باشد و داه و لاچین و خدمتکار و پرستار زنانه و جاریه. (ناظم الاطباء). اوستا، «کنیا، کینین، کینیکا» (دختر جوان). پهلوی، کنیک. هندی باستان، «کنیه، کنیه». و این کلمه مرکب است از: کن (زن) + ییز (پسوند تصغیر) = یزه (دوشیزه). با پهلوی، پازند «کنیچک» قیاس شود. امروزه به معنی زن است و مجازاً به معنی پرستار استعمال میشود. (از حاشیه برهان چ معین)
در زبان پهلوی نیز واژه به ریختهای kanig و kanizag بوده که در هر دو شکل معنای دختر و نیز دختر پیشخدمت را میدهد.
کنیز واژهای ترکیبی است از «کن + یز». «کن» به معنای «زن» بوده و «یز»، «پسوند تصغیر» است.
کَنیز یا کَنیزَک در گذشته به معنای پیشخدمت مؤنث بودهاست ولی بیشتر به معنای برده مؤنث از این واژه سود برده میشود.
پیرامون واژه
فرهنگ فارسی دهخدا دربارهٔ کنیز چنین نوشتهاست:[۱]
پرستار و خدمتکار زنان باشد و به عربی جاریه خوانند. (برهان). زن مملوکه و پرستار زنان. (غیاث). خادمه و آن را برای تصغیر کنیزک گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). اَمه. مولاة. مقابل غلام. عبد. مولی. بنده. زن که بخرند خدمت را. صیغه. جاریه. داه. دده. برده مادینه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ترنی. (منتهی الارب). بردهای که دختر یا زن باشد و داه و لاچین و خدمتکار و پرستار زنانه و جاریه. (ناظم الاطباء). اوستا، «کنیا، کینین، کینیکا» (دختر جوان). پهلوی، کنیک. هندی باستان، «کنیه، کنیه». و این کلمه مرکب است از: کن (زن) + ییز (پسوند تصغیر) = یزه (دوشیزه). با پهلوی، پازند «کنیچک» قیاس شود. امروزه به معنی زن است و مجازاً به معنی پرستار استعمال میشود. (از حاشیه برهان چ معین)
در زبان پهلوی نیز واژه به ریختهای kanig و kanizag بوده که در هر دو شکل معنای دختر و نیز دختر پیشخدمت را میدهد.
کنیز واژهای ترکیبی است از «کن + یز». «کن» به معنای «زن» بوده و «یز»، «پسوند تصغیر» است.
کنیز در اسلام
نوشتار اصلی: ملک یمین
در اسلام ملک یمین (به عربی: مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ) به کنیز یا برده زن گفته میشد.