مترجم کتاب دزد و سگها : مترجمین تازهکار نباید از زمین خوردن بترسند!
منبع: http://alreihane.com
دزد و سگها عنوان کتابی است از نجیب محفوظ نویسنده سرشناس جهان عرب و برنده جایزه نوبل ادبی.
این کتاب توسط خانم محبوبه بادرستانی به فارسی ترجمه شده است.
برای دانلود فایل پی دی اف رمان عربی و ترجمه فارسی دزد و سگ ها اینجا کلیک کنید
در ادامه گفتگویی را با ایشان میخوانیم.
_ خانم بادرستانی لطفا خودتان را معرفی کنید تا خوانندگانی که با شما آشنا نیستند، شما را بشناسند.
: سلام و عرض ادب خدمت بزرگواران.
محبوبه بادرستانی هستم اسفند ۵۸ در کرج متولد شدم و تا کنون ساکن استان البرز هستم
و تحصیلات ابتدایی تا دانشگاه را در همین استان گذراندم.
در حال حاضر دانشجوی دکترا در رشته زبان و ادبیات عرب دانشگاه خوارزمی واقع در کرج هستم.
و مشغول نوشتن پایان نامه هستم. سعی می کنم در کنار رساله و تحقیق تدریس و ترجمه هم داشته باشم.
_ شما مترجم کتاب دزد و سگها اثر نجیب محفوظ هستید.
آیا پیش از این کتاب، تجربهای در ترجمه داشتید؟
: قبل از این که بخوام کتاب دزد و سگها را ترجمه کنم ترجمه هایی انجام می دادم
اما با موضوعات مطبوعاتی و یا خاطرم هست کتابچهای برای وزارت تعاون ویراستاری کردم.
قصه از جایی شروع شد که من زمانی که دانشجوی فوق لیسانس شدم
و به مرحله پایان نامه رسیدم هدف نهایی ام این بود که پایان نامهای بنویسم که بعدها قابل چاپ و استفاده دانشجویان عربی قرار بگیرد
و این یکی از خواستههای قلبیام بود.
حقیقتش اصلا تصمیم به ترجمه کتابی نداشتم.
چون بیشتر علاقه به تالیف دارم.
آن زمان استاد راهنمای من آقای دکتر علی گنجیان بودند
و وقتی با ایشان درباره موضوعم صحبت کردم گفتم من می خوام موضوعی نقدی کار کنم موضوعی که قابل چاپ باشه اما نمیدونم چه کار کنم.
_ چه شد که این کتاب را برای ترجمه انتخاب کردید؟
چندین مرتبه موضوعاتی چون نقد شعر انتخاب کردم
و بعد منصرف شدم تا این که استاد پیشنهاد دادند نقد رمان کار کنم.
یکسری مطالعات اولیه انجام دادم و دیدم برام جذابه.
بنابراین در میان رمان های نجیب محفوظ رمان اللصّ و الکلاب: دزد و سگها را انتخاب کردم.
اصل رمان را نداشتم و از طریق اینترنت سرچ کردم و متوجه شدم این رمان به صورت فیلم هم در کشور مصر به اکران درامده
و متوجه شدم باید از جذابیت خاصی برخوردار باشه.
بنا براین به استاد اعلام کردم که من این رمان را برای تحقیق و بررسی انتخاب می کنم.
ترجمه رمان به هیچ وجه جزء رساله نبود و تنها به نقد و بررسی پرداختم.
شاید جالب باشه بدانید که طی مدتی که من پایاننامه را نوشتم
آقای دکتر حتی یک مرتبه هم حرفی مبنی بر این که کار من خوب است و میتوانم چاپش کنم نزدند.
یادم است یک بار که مشغول انجام کارهای پایانی رساله بودم
با خودم گفتم می خواستم یککار قابل چاپ انجام بدهم اما نشد.
اگر کارم خوب بود حتما استاد گنجیان اشارهای میکردند.
تا این که زمان تحویل نسخه به ایشان رسید
و ایشان به من گفتند میتوانی این پایاننامه را به عنوان کتاب به چاپ برسانی و من در کمال ناباوری بسیار خوشحال شدم.
اما به دلیل این که پایاننامه به عربی بود مجبور بودم به فارسی برگردان کنم.
و در واقع برگردان کردن پایاننامه ام به فارسی اولین کار جدّی و بزرگ من در ترجمه بود بعد از آن گفتم نقد و بررسی این رمان به تنهایی لطفی نداره
و باید که در کنار رمان قرار بگیره و این طور شد که رمان را هم ترجمه کردم.
_ موضوع کتاب دزد و سگها چیست؟
دزد و سگها داستانی است که رمز در آن نهفته است.
موضوع دزد و سگها جوان فقیری است به نام سعید مهران که در پی سختی های ناشی از فقر و داشتن خانواده فقیر و آموزش هایی که می بیند اقدام به سرقت از ثروتمندان می کند
و سرقت از اشراف زادگان و ثروتمندان را امری شرعی و کاملا پسندیده قلمداد میکند.
اما در پایان از جانب مشوقان خود با خیانت مواجه میشود
و همان ها باعث میشوند تا وی به زندان بیفتد.
در حقیقت میتوان گفت زندگی شخصیت اصلی داستان در عشق و خیانت و تعقیب و مرگ خلاصه میشود.
_ آیا در ترجمه این اثر از کسی هم کمک گرفتید؟ چگونه؟
:در ترجمه از لحاظ لغوی و اصطلاحی بیشتر دچار مشکل می شدم که از فرهنگ لغت معاصر کمک می گرفتم
و بعضی مواقع هم از اساتید سوال می کردم.
ترجمه من نخستین ترجمه نیست
و پیش از من آقای بهمن رازانی اگر اشتباه نکنم خیلی سال قبل این رمان را ترجمه کردند ولی من به هیچ وجه به ترجمه ایشان رجوع نکردم
و بعد از چاپ کتاب پی دی اف ترجمه ایشان را که دانلود کردم دیدم اصلا ترجمه ایشان با ترجمه من کلی تفاوت داره و سبک ایشان متفاوته
و حتی در دانشگاه تربیت مدرس دانشجویان رساله ای نوشتند که مقایسه این ترجمه ها را کار کرده اند.
_ نجیب محفوظ نویسندهای بسیار سرشناس و تنها برنده جایزه نوبل ادبی در جهان عرب است.
آگاهی از این موضوع تاثیری در ترجمه شما داشته است.
به عنوان مثال ایشان در داستاننویسی صاحب سبک هستند.
آیا این موضوع باعث شد که شما در ترجمه ملاحظاتی را در کارتان داشته باشید؟
: خیر، اصلا.
به هیچ وجه در ترجمه به این فکر نکردم که به علت این که نویسنده برنده جایزه نوبل هست اللص و الکلاب: دزد و سگها را ترجمه کنم.
شاید برای نقد و بررسی این مساله اشتیاق مرا افزایش داده باشه ولی در خصوص ترجمه خیر.
_ نگران این مسئله نبودید که مبادا نتوانید این کتاب را به درستی و یا به خوبی ترجمه کنید؟
در واقع شهرت نجیب محفوظ و توانایی او در نویسندگی موجب ترس شما از منتقدان کارتان نمیشد؟
: یک مترجم وظیفه دارد احساسات و طرز بیان نویسنده و لحن نویسنده را هنگام ترجمه حفظ کند.
سبک غالب نجیب محفوظ در دزد و سگها گفتگوی درونی است
و من سعی کردم همان طوری که یک شخص با خودش گفتگوی درونی دارد به همان شیوه ترجمه کنم.
و سعی کردم طوری عبارات را بیان کنم که خواننده تصور کند واقعا در حال تماشای یک فیلم است.
و طبق نظریات تعدادی از خوانندگان این شیوه موفق بوده است.
این که نجیب محفوظ برنده جایزه نوبل بوده
و می بایست در ترجمه آن را در نظر بگیرم، باید بگویم:
خیر و چنین چیزی را مد نظر نداشتم.
_ لطفا در این زمینه کمی بیشتر برایمان توضیح بدهید.
از طرف دیگر باید بگویم که یکی از راه های موفقیت در انجام یک کار این است که به اطراف و اطرافیان توجه نداشته باشیم،
من در مورد مذکور از انتقاد کسی ترس نداشتم و اگر هم مواردی بعنوان اشکال در ترجمه مواجه شوم حتما میپذیرم اگر علمی باشد
و در چاپ بعدی کتاب لحاظ خواهم کرد.
ناگفته نماند که حضور اساتید قدر و گاه پرسش لغوی من از آن ها و همچنین وجود فرهنگ های جامع و معاصر این اعتماد بنفس را به من می داد که مطمئن باشم از نظر لغوی لااقل دچار اشتباه نخواهم شد .
و با باور این که هیچ یک از کتاب های چاپ شده ولو از جانب یک استاد خالی از اشکال نیست کار خود را برای چاپ ارائه کردم.
چرا که همگان از بدو کار خود تبحر ندارند.
بنده هم قطعا کار ترجمه ام خالی از اشکال نیست.
و بعقیده ام انسان موفق کسی است که حداقل یک بار زمین بخورد و دوباره برخیزد. اگر مترجمین تازه کار چنین باوری داشته باشند قطعا پیشرفت خواهند کرد.
_ نظرتان درباره سبک و آثار نجیب محفوظ چیست؟
: آثار نجیب محفوظ بسیار قوی و پخته هستند به خصوص این که ایشان در تمامی داستان های خود زن و سیاست و دین را دخیل کرده اند
و در تمامی آثار ایشان این مضامین به چشم می خورند همچنان که در دزد و سگها سیاست یکی از ویژگیهای رمان ایشان است.
نجیب محفوظ در دزد و سگها از سبکهای مختلفی استفاده کرده است مثل جریان سیال ذهن، مونولوگ، گفتگوی درونی و همچنین سبکهای نوشتاری.
و تجمع این سبکها کار وی را متمایز از بقیه کرده است.
_ قبل از شروع به ترجمه کتاب دزد و سگها چه اندازه با آثار نجیب محفوظ آشنا بودید؟
: پیش از آن طی دوره در واحد مقاله نویسی ما موضوعاتی را درباره این نویسنده
و معرفی آثارش کار کرده بودیم و همان سبب شده بود تا مطالعه ای درباره نجیب محفوظ داشته باشیم.
_ ترجمه کتاب دزد و سگها چقدر زمان برد؟
: یکسال مستمر ترجمه دزد و سگها زمان برد.
هر روز سر ترجمه بودم و کار می کردم.
_ ارتباط خواننده ایرانی با نوشتههای نجیب محفوظ را چگونه ارزیابی میکنید؟
و اساسا به نظر شما این چهره به خوبی در ایران معرفی شده است و یا خیر؟
: شاید بتوانیم بگوییم دانشجویان ادبیات عرب و ادبیات فارسی با این نویسنده آشنایی دارند
و افرادی که در ارگانها و سازمانها شاغل هستند مثل شبکه های برون مرزی صدا و سیما، اما همگان ایشان را نمی شناسند.
این چهره اساسا در ایران به خوبی معرفی نشده است.
ولی در کتابخونه عمومی شهر فردیس که این کتاب وجود داره نگاه کردم دیدم که به امانت برده اند
و می برند و فکر می کنم برایشان جذاب بوده است.
من نسخه های را به دوستان و همکاران و چند نفر از پزشکانم هدیه دادم کسانی که مطالعه کردند خیلی تعریف کردند
و جوّ رمان را بسیار جذاب دانستند.
جالب است که یک بار همکلاسی خودم آقای دکتر بلوچکاری و پزشکم آقای دکتر محبوبی پور که هر دو فرزند دختر ۱۰ ساله داشتند گفتند
دختر ده سالهاشان کتاب مرا خوانده است
و خیلی تعریف کردند از کتاب و آنها را ترغیب به خواندن کرده بود.
و من برام جالب بود و خوشحال شدم که در این رنج سنی هم توانستند با این رمان ارتباط برقرار کنند.
_ لطفا از تجربههایتان در حین ترجمه برای ما بگویید.
در واقع از ترجمه این کتاب چه چیزهایی آموختید؟
: چه در حین ترجمه و چه پس از پایان دزد وسگها احساس کردم در کشوری دیگر
و در همان فضا زندگی کرده ام گویی زندگی سعید مهران را من هم تجربه کردم
و چه بسا مشکلات مصر آن زمان مشابه مشکلات کشور ما بوده است به هر حال وقتی فردی داستانی را می خواند یا ترجمه می کند در آن فضا خود را احساس می کند
و این را هنر نویسنده می دانم.
_ به نظر خودتان بزرگترین اشتباهی که در حین ترجمه کتاب دزد و سگها
و یا آثار دیگرتان داشتهاید، چه بوده است؟
: فکر می کنم عدم توجه به تاریخ داستان و فرهنگ کشور در آن برهه تاریخی.
به عنوان مثال در آن زمان خبری از لوازم آرایش مدرن نبوده
و برای تزیین ناخن و رنگ کردن از حنا استفاده می کردند اما من در ترجمه از لاک استفاده کردم
و این ممکن است خواننده را به فکر فرو ببرد.
_ آیا جز این کتاب اثر دیگری نیز از شما منتشر شده است؟
: بله، فرهنگ مصور سه زبانه عربی-فارسی- انگلیسی از انتشارت آرزوی دیدار که حاوی ۲۵۰۰ لغت و تصویر است که ۳ ماه ترجمه آن طول کشید.
فرهنگ دیگری ترجمه کردم عربی به فارسی که در حال انجام کارهای اصلاحات تایپ است
و ترجمه آن ۴ سال به طول انجامید.
فرهنگ مصور سه زبانه تمام رنگی است
و تیراژ محدودی داشت طبق فرمایش ناشر با قبول سفارش و تقاضا چاپ صورت می گیرد.
_ از فرایند چاپ کتاب دزد و سگها به عنوان نخستین اثر منتشر شدهاتان برایمان بگویید.
چگونه توانستید کتاب را چاپ کنید؟
: من با چندین ناشر صحبت کردم ولی همیشه ترجیح میدهم با کسی که شناخت دارم یا به من معرفی میکنند کار کنم.
انتشارات علم و دانش را اساتید به من معرفی کردند.
علی رغم این که ناشر به من قول دادند در زمان کوتاهی کتاب را چاپ می کنند اما به دلیل عدم صدور به موقع مجوز از سوی وزارت ارشاد یکسال طول کشید
تا کتاب زیر چاپ برود.
_ آیا بعد از انتشار اولین کتابتان چاپ آثار بعدیتان آسانتر انجام گرفت و یا خیر؟
: بله، خیلی آسانتر و کوتاهتر.
شاید به علت این که برای فرهنگ لغت وزارت ارشاد محدودیتی قایل نمی شه.
_ شما در ترجمه کردن به طور ویژه و در نوشتن و تنظیم آثارتان به طور کل از شیوه خاصی پیروی میکنید و یا خیر؟
به عنوان مثال زمان خاصی را برای این کار در نظر میگیرید
و یا این که معتقدید برای ترجمه و نوشتن باید حال و هوای خاصی را داشت تا بتوان کار کرد؟
و یا این که مکان مشخصی برای کار کردن در نظر میگیرید و یا این که قادر هستید در هر جا کار کنید؟
: یکی از خصوصیات من هنگام ترجمه و یا مطالعه این است که باید محیط پیرامونم آرام باشد و سکوت حکم فرما باشد .
در جای شلوغ به هیچ وجه نمی توانم کاری انجام بدم.
بنابراین یا اتاق مطالعه در منزل و یا سالن مطالعه در کتابخانه عمومی را انتخاب می کنم.
_ بدترین و بهترین ویژگی ترجمه را در چه می بینید؟
: انصافا کار ترجمه و نویسندگی و یا تالیف بسیار خسته کننده است به ویژه کارهایی که دارای حجم فراوان باشند.
به عنوان مثال برای ترجمه فرهنگ عربی به عربی که آن را به فارسی ترجمه کردم و ۴ سال هم طول کشید بسیار از ترجمه زده شدم چون هشتصد صفحه و هر صفحه دو ستون باید ترجمه میشد.
تصور کنید خودتون ساعتها باید پشت میز بنشینیم و بنویسیم.
بسیار پر زحمت است.
و تنها خواب میان روز میتواند خستگی جسمی را برطرف کند و برای استراحت روحی باید از کار دور شد.
بدترین ویژگی کار ترجمه تنها خستگی جسمی آن است
و بهترین ویژگی اش آشنایی با آثار مختلف و تنوع آثار است
و این که ضمن ترجمه خود به خود فرد تحت آموزش قرار می گیرد.
_ نویسندگی چطور؟
بدترین ویژگی حرفه تالیف و نویسندگی به نظر بنده این است که آثارت آن طور که دوست داری به فروش نرسد.
اما بهترین ویژگی اش ارضای معنوی است.
اساسا کسانی که دنبال معنویات هستند این حرفه را دنبال می کنند.
به عنوان مثال عرض میکنم.
جوانی علاقمند وارد این عرصه میشود رمان یا رمانهایی را ترجمه میکند.
اما زمانی که به مرحله چاپ برسد ناشر سرمایه گذاری نکند و خود مترجم را وادار به پرداخت هزینه کند.
و یا آن طور که شایسته است به فروش نرسد.
این مسائل منجر به سردی می شود و ترجیح می دهد دیگر این کار را انجام ندهد.
_ به نظرتان مترجمان چگونه میتوانند راندمان موفقیت خود را بالاتر ببرند؟
: به نظر من تمرین و مطالعه بیشتر زبان مبدا و مقصد و درک صحیح از متون زیر نظر استاد ترجمه بسیار میتواند در موفقیت ایشان موثر باشد.
البته مترجمان جوان و تازه کار.
_ در حال حاضر چه کاری را در دست انجام دارید؟
: در حال حاضر به علت این که پایان نامه خود را مینویسم کاری در دست ندارم.
_ اگر بخواهید به افرادی که تازه می خواهند وارد حوزه ترجمه بشوند توصیه ای داشته باشید، آن توصیه چیست؟
: به عنوان کسی که تجربه ای هر چند اندک در زمینه ترجمه رمان داشته ام توصیه می کنم،
هنگام ترجمه هایی که در آن دیالوگی و گفتگویی به کار رفته از ترجمه رسمی خودداری کنند.
چون خواننده را تا حد زیادی خسته و سرد می کند و با توجه به جو حاکم در زبان مبدا ترجمه خود را ارائه دهند.