طرح متنی چیست ؟
سخن انواع مختلف دارد، مانند قصه گزارش علمی، نامه شخصی، نمایشنامه و نامه اداری. برای ارائه هر یک از این انواع سخن به صورت متن طرح والگوی ویژه ای وجود دارد که به طرح متنی معروف است. برای مثال لباو ووالتسکی در تجزیه و تحلیل خودشان از سخن قصه روایتی به این نتیجه رسیده اند که ساختمان کلی قصه های روایتی شامل چهار نقش روایتی زیر می شود: مقدمه و جهت گیری، پیدایش مشکل، ارزیابی و حل مشکل، طرح متنی یک ساختار قراردادی است که نحو و جهت پیشرفت و حرکت فرایند سخن و ارائه متنی آن را کنترل می کند و در سایه آشنایی با این ساختار قراردادی انواع متون است که می توان درباره کامل یا ناقص بودن یک متن قضاوت و به علاوه سخن مربوطه را تعیین کرد ( لطفی پور ساعدی، 1395: 118)
متن چیزی است که تأویل میشود، زیرا به روی تعداد نامحدودی از خواندنها گشوده است که میتوانند نوشتار را به گفتار زنده تبدیل کنند. متن گفتمانی است که با نوشتار تثبیت شود.[۱]
هر چیزی که ذهن ما را به پویایی درآورد، » متن« است.
متن مجموعهای واقعیات است که به عنوان نشانهها به کار میرود و به قصد انتقال معانی خاص به یک شنونده، در یک بافت معین انتخاب و تنظیم میشود.[۲]
یکی از مفاهیمی که در رویکردها و جریانهای نقد و نظریهٔ ادبی به طور گسترده و فراگیر حضور دارد؛ «متن» و مفاهیم، همبسته و وابسته به آن است.
متن در نظریه ادبی به هرچیزی گفته میشود که بتوان آن را خواند؛ چه کتاب ادبی، دستورالعمل آشپزی یا تبلیغات سطح شهر، طرح بر روی لباس، نوع چینش صندلیها در یک سخنرانی و مانند آن. متن مجموعه منسجمی از نشانههاست که نوعی از پیام آگاهیدهنده را انتقال میدهد. این نشانههای قراردادی به جای اینکه وجه فیزیکیشان یا نقش میانجیگرانهشان مورد نظر باشد، برحسب محتوای پیامی که انتقال میدهند، بررسی میشود.
واقعیت یک متن باید قابل درک باشد، خواه به وسیله حواس مانند درک خطوط، اشکال و ایماها و اشارهها یا ادراک پدیدار شناسانه مانند ادراک تصورات ذهنی.
این واقعیات قابل ادراک باید به عنوان نشانهها به کار روند، یعنی آنها باید معنادار باشند. این نشانهها باید به گونهای انتخاب و تنظیم شوند که متننگار (نویسنده و…) بتواند معنای مشخصی را به شنونده در یک بافت معین منتقل سازد.[۴]
متن محدود به نوشتار نمیشود. بلکه متن میتواند اظهار شود، نوشته شود، عمل شود یا اندیشه شود. متن هر سخن و اثر هنری را هم مانند نقاشی، سینما و موسیقی در بر میگیرد. به عبارت دیگر هر اثری که برای مخاطب پیامی داشته باشد در قلمرو متن قرار میگیرد و باید به تفسیر آن پرداخت.
برخی مفهوم متن را گسترش داده و اموری چون نمادها، اسطورههای دینی و حتی رؤیاها را هم متن میخوانند. «پل ریکور» حتی تاریخ را متن تلقی میکند، زیرا میتوان رویدادهای گذشته را طراحی و معانی را برای آنها آفرید.[۵]