انشا به زبان عربی : انشاء به زبان عربی در مورد عید نوروز با ترجمه فارسی
تعطیلی ها در ایران:
ایرانی ها بسیاری از تعطیلی های ملی و دینی را جشن می گیرند. عید نوروز یک روز تعطیلی اصلی است و عید سال تحویل ایران است. عید نوروز در روز اول بهار آغاز می شود و قبل از پانزده روز که سال جدید آغاز شود، بیشتر خانواده ها گندم و دانه عدس را در ظرفی بزرگ با عمق کم می کارند. شکوفه های سبز که ظاهر می شود نشانه آمدن بهار است. در شب سال تحویل خانواده ها گرد سفره هایی جمع می شوند که با دقت آماده شده مردم روزهای اندک ابتدای سال را به دیدار دوستان و خویشاوندان نزدیک خود می روند و در روز سیزدهم سال جدید که آخرین روز جشن نوروز است تقریبا تمام ایرانی ها به گردش در هوای آزاد می پردازند. |
العطلات فی إیران:
یحتفل الإیرانیون بکثیر من العطلات القومیه والدینیه. عید النّیروز یوم عطله رئیسیه، وهو عید رأس السنه الإیرانیه. یبدأ عید النّیروز فی الیوم الأول من الربیع، وقبل أن تبدأ السنه الجدیده بخمسه عشر یوما، تزرع معظم العائلات القمح وبذور العدس فی سلطانیه قلیله العمق. تَرمُز البراعم الخضراء التی تظهر إلى قدوم الربیع. فی لیله رأس السنه، تجتمع العائلات حول موائد أُعدت بعنایه. یقضی الناس الأیام القلیله الأولى لعطله عید النّیروز فی زیاره أصدقائهم وأقاربهم المجاورین. فی الیوم الثالث عشر من السنه الجدیده، وهو آخر یوم للاحتفال بعید النّیروز، یقوم کل الإیرانیین تقریبًا بنزهات فی الهواء الطّلق. |
زبان عربی در ایران پیشینهای کهن در ادبیات و دستور زبان داشته/ دارد و آغاز آن همپایه رشد و گسترش رسمیِ زبان فارسی دری بوده است. عربی همچنین از زبانهای گویشور در ایران است. اصل شانزدهم قانون اساسی ایران نیز به بایستگی آموزش زبان عربی پس از دورهٔ ابتدایی تا پایان دورهٔ متوسطه در همهٔ رشتههای تحصیلی نظری اشاره دارد.[۱] جز این موارد، زبان عربی در ایران برای زبان فارسی نیز مهم است؛ بنا به دیدگاه داریوش آشوری، «فارسی و عربی چه به عنوانِ دو زبانِ همسایه چه به عنوانِ دو زبان در قلمروِ یک فرهنگِ دینی میبایست با یکدیگر رابطه و داد-و-ستد داشته باشند، چنانکه داشتهاند، و میبایست بسیاری از واژهها را از یکدیگر بگیرند، چنانکه گرفتهاند.»[۲] همچنین زبان عربی در ایران میتواند بخشی از پیوستگیهای فرهنگی ایران و کشورهای عربی باشد.
در سدههای میانه و در دوران فرهنگی عصر زرین اسلامی، زبان عربی به عنوان زبان اول تمدن اسلامی مهم بود. در واقع، عربی زبان میانجی/مشترک همهٔ مسلمانان به شمار میرفت که توانست میراث علمی و فلسفی یونان، ایران باستان و هند و دیگر جایها را در خود بیاورد و آن را به شیوهٔ خود تکمیل کند. «هرکه این زبان را میآموخت میتوانست بر تمامیِ آن میراث دست یابد و خود نیز چه بسا با نوشتنِ کتاب به آن زبان چیزی بر آن بیفزاید».[۳] اهمیت دینی زبان عربی، نیز از ویژگیهای پیوستهٔ زبان عربی در ایران است. گفتهای از ابومنصور نیشابوری در دیباچهٔ فقه اللغه و سر العربیه به این اهمیت اشاره دارد:
هر کس خدای تعالیٰ را دوست بدارد، پیامبرش را دوست میدارد. هر کس پیامبرِ عربزبان را دوست بدارد، مردمِ عرب را دوست میدارد. هر کس مردمِ عرب را دوست بدارد، زبانِ عربی را دوست میدارد که به این زبان برترین کتاب بر برترینِ مردمان عرب و غیر عرب نازل شد؛ و هر کس زبانِ عربی را دوست بدارد، خود را به آن مشغول وامیدارد، نگهدار و پاسبانِ آن و پیوسته بر آن کار است. به آن عنایت میورزد و همّتاش را صرفِ آن میکند؛ و هرکس که خدا او را به اسلام راهنمایی فرمود و دلش را به آن شادمان کرد، باور بدارد که همانا محمّد ﷺ بهترینِ پیامبران است، اسلام برترینِ ملّتها و عرب بهترین امّتهاست. زبانِ عربی بهترینِ زبانها و گویشهاست و رویآوری بر فهمِ آن از دینداری است؛ چرا که ابزاری برای علم است و کلیدِ آموزش در دین است، سببِ صلاحِ معاش و معاد است. سپس، زبانِ عربی برای گردآوردن و فراهم کردنِ بزرگیها و برتریهاست؛ برای دست یافتن بر جوانمردی و صفاتِ پسندیده و انسانی است، برای دیگر داناییها و بزرگیها به مانندِ چشمهای است برای آب، به مانندِ چوبی است که آتش با آن افروزند؛ و اگر بر همهٔ ویژگیهای این زبان چیرگی و دانایی و ژرفنگری نباشد، نیروی یقین در شناختِ اعجازِ قرآن به دست نمیآید.
انشا به زبان عربی
بسیاری از ادیبان ایرانی فارسیزبان، اگر میتوانستند، به زبان عربی اثر میآفریدند؛ یا در میانِ آثارشان از زبان عربی سود میجستند (مانند جلالالدین مولوی در مثنوی).[۴]ابوریحان بیرونی در دیباجهٔ کتاب الصیدنه، زبان عربی را برتر از زبانِ خود (زبان خوارزمی) برای متون علمی بیان کرده است.
بنا به دیدگاه آذرتاش آذرنوش، زبان عربی در پیوستگی خود با ایران، نقشی دوگانه داشته؛ «در آغاز زبان فارسی توانست انبوهی واژه لازم در زمینه دین و علوم گوناگون را دریافت کند. حتی علوم غربی هم از زبان یونانی به عربی ترجمه و بعد وارد زبان فارسی میشد. زبان فارسی طی چند قرن توانست از گنجینه زبان عربی در این زمینه استفاده کند و به زبان فارسی هم غنا ببخشد.» سپس، وامگیری زبانی از عربی است که تا پیش از تندروی نویسندگان دوران صفوی و قاجاری در آن، «هیچ خللی در زبان فارسی وارد نشد».
انشا به زبان عربی
اسلام برنرین دین است . قرآن برترین کتاب است . اما احمقانه است اگر بگوییم عرب برترین امت است.
عالی بود ممنون