بدل در نحو عربی
به زبان خیلی ساده وقتی دو اسم پشت سر هم می آید و هر دو یک کاربرد دارد به اسم دوم بدل می گوید
مثلا می گوییم جاء أخی أحمد
در این مثال أخی (بردادرم) همان احمد است و احمد همان أخی است و می توان این دو را به جای هم به کار برد و حذف هر یک مشکلی ایجاد نمی کند.
اگر این توضیحات کافی نبود و حوصله بیشتری دارید می توانید بحث را در ادامه به صورت تخصصی دنبال کنید
بَدَل
“بَدَل” بر وزن “فَعَل” اسم از مادهی “بدل” و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو “بدل” تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده میشود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
اقسام “بدل”
بدل به اعتبار نوع ارتباط بین بدل و مبدلمنه بر چهار قسم است:
۱٫ بدل کلّ از کلّ
در این نوع، بدل در معنا با مبدلمنه کاملا برابر و در لفظ غالبا[۸] متفاوت بوده و هر دو جزء (بدل و مبدل منه) بر یک ذات و امر واحد دلالت میکنند؛[۹] مانند: «رأیتُ أخی أحمدَ»؛ در این مثال لفظ “أحمدَ”، بدل کلّ از کلّ و لفظ “أخی”، مبدلمنه بوده که هر دو بر یک شخص واحد دلالت دارند.
۲٫ بدل بعض از کلّ
در این نوع، بدل بر جزئی از مبدلمنه دلالت میکند؛[۱۰] مانند: «أکَلْتُ الرَّغِیفَ نصْفَه»؛ در این مثال “نصْفَ” بدل بعض از کلّ بوده و بر جزئی مبدلمنه (الرَّغِیفَ) دلالت دارد.[۱۱]
۳٫ بدل اشتمال
در این نوع، بدل بر معنایی در متبوع خود (مبدلمنه) دلالت میکند[۱۲] و به تعبیر دیگر مبدلمنه مشتمل بر معنایی است که بدل بیانگر آن است؛[۱۳] مانند: «أعجَبَنی علیٌ حِلْمُهُ»؛ در این مثال “حِلْمُ” بدل اشتمال بوده که بر معنایی (صفت حلم و بردباری) در مبدلمنه (علیٌ) دلالت دارد.
۴٫ بدل مباین
در این نوع، بدل با مبدلمنه مغایرت دارد[۱۴] که به اعتبار نوع مغایرت بر سه قسم است:[۱۵]
الف. بدل غلط
بدل در این نوع به جهت تصحیح اشتباه زبانی پیش آمده در ذکر مبدلمنه میآید به این بیان که بعد از آنکه متبوع بدون قصد بر زبان متکلم جاری شد او به سرعت به اشتباه و خطای خود پیبرده و برای رفع آن بدل را ذکر میکند؛ مانند: «جاءَ زیدٌ بکرٌ» در این مثال “بکرٌ” بدل غلط بوده که متکلم آن را به منظور تصحیح اشتباه زبانی در ذکر مبدلمنه (زیدٌ) آورده است.
ب. بدل نسیان
در این نوع از بدل ابتدا متکلم مبدلمنه را قصد نموده ولی پس از ذکر آن به اشتباه خود پیبرده و از آن صرف نظر میکند و سپس بدل را که هدف صحیح او است میآورد؛ مانند: «صَلَّیْتُ العَصْرَ الظُهرَ»؛ در این مثال “الظُهرَ” بدل نسیان بوده که متکلم آن را پس از پی بردن به اشتباه خود در قصد و ذکر متبوع (العَصْرَ) جهت بیان هدف صحیح خود، آورده است.
ج. بدل اِضراب[۱۶]
در این نوع از بدل متکلم مبدلمنه را قصد نموده ولی بدون اینکه آن را ردّ یا تایید کند، از آن صرف نظر کرده و به بدل روی میآورد؛ مانند: «سافر فی قطارٍ سیارهٍ»؛ در این مثال متکلم پس از ذکر متبوع (قطارٍ)بدون رد و یا تایید، از آن صرف نظر کرده و سپس بدل اضراب (سیارهٍ) را ذکر کرده است.
نکته
بدل غلط و بدل نسیان در کلام فصیح وجود نداشته ولی بدل اضراب ممکن است در کلام فصیح محقق شود.[۱۷]
“بدل” در قرآن و حدیث
۱٫ آیه «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ کَبِیرٌ»؛[۱۸] (از تو، درباره جنگ کردن در ماه حرام، سوال میکنند، بگو: جنگ در آن، [گناهی] بزرگ است)؛ در این آیه شریفه “قِتَالٍ” و “الشَّهْرِ” به ترتیب بدل اشتمال و مبدلمنه واقع شدهاند.[۱۹]
۲٫ حدیث «الْعِلْمُ عِلْمانِ مَطبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ وَ لایَنْفَعُ الْمَسْمُوعُ اِذا لَمْ یَکُن الْمَطبُوعُ»؛[۲۰] (علم دو گونه است:علم فطری و علم اکتسابی؛ علم اکتسابی اگر هماهنگ با علم فطری نباشد سودمند نخواهد بود)؛ در این حدیث شریف “مَطبُوعٌ”بدل واقع شده که به همراه معطوف (مَسْمُوعٌ)، مبدلمنه (عِلْمانِ) را تفصیل میدهند.
نکته
در پایان ذکر این نکته قابل توجه است که برخی از مباحث مطرح شده در بحث “بدل” در ضمن دو عنوان مستقل “احکام بدل و مبدلمنه” و “اشکال بدل و مبدلمنه” مورد برسی قرار خواهد گرفت.
بدل در نحو عربی
منابع :
[۱] . ابن سیده: بِدْلُ الشَّیْ، وبَدَلُه وبَدِیلُه: الخَلَفُ مِنْه. ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم؛ لسان العرب، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۲۶ هـ ق، چاپ اول، ج۱، ص ۲۴۵، مادهی “بدل”.
[۲] . تابع کلمهی دومی را گویند که در اِعراب، پیرو کلمه پیش از خود (متبوع) است و هر دو (تابع و متبوع) از جهت اعراب مشترکند. الرضی، محمد بن الحسن الاسترآبادی؛ شرح الرضی علی کافیه ابن الحاجب، قم، دارالمجتبی، ۱۳۸۹ هـ.ش، چاپ اول، ج ۲، ص ۲۲۴٫
[۳] . ابوحیان، محمد بن یوسف؛ الهدایه فی النحو، قم، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، چاپ نهم، ص ۱۳۸٫
[۴] . صفائی بوشهری، غلامعلی؛ بداءه النحو، قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ هـ ش، چاپ دوم، ص ۲۴۵٫
[۵] . همچون ابن حاجب در “الکافیه”.
[۶] . همچون ابن مالک در “الفیه” و عباس حسن در “النحو الوافی”.
[۷] . ابن هشام انصاری، جمال الدین، مغنیاللبیب عن کتب الاعاریب، بیروت، انتشارات دار الفکر، ۱۴۲۷ـ ۱۴۲۸ هـ.ق، باب الرابع، ص ۴۲۸٫
[۸] . گاهی بدل و مبدل منه در لفظ با هم برابرند و آن در صورتی است که بدل توضیح بیشتری را برساند؛ مانند: «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ صراطَ االذین انعمتَ عَلیهم». حسن، عباس؛ النحو الوافی، تهران، ناصر خسرو، چاپ دوم، ج۳، ص۶۶۶،پ۱٫
[۹] . همان، ج۳، ص ۶۶۶٫
[۱۰] . الصبان، محمد بن علی؛ حاشیه الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیه ابن مالک، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـ ق، چاپ اول، ج ۳، ص ۱۸۳٫
[۱۱] . بعضی از عالمان نحو بدل کلّ از بعض را نیز ذکر کردهاند؛ همچون “جنات” در آیه «فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئًا جنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ» (مریم/۶۱) که بدل کلّ از بعض بوده و “الْجَنَّهَ”، مبدلمنه میباشد. السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر؛ همع الهوامع فی شرح جمع الجوامع، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۳۱ هـ ق، چاپ اول، ج ۳، ص ۱۱۱ و حسن، عباس؛ پیشین، ج۳، ص۶۷۴٫
[۱۲] . ابن عقیل، بهاء الدین عبدالله بن عقیل؛ شرح ابن عقیل علی ألفیه ابن مالک، مصر، السعاده، ۱۳۶۷هـ . ق، چاپ پنجم، ج۲، ص۱۹۵٫
[۱۳] . صفائی بوشهری، غلامعلی؛ پیشین، ص ۲۴۵٫ بعضی از عالمان نحو بدلی را به نام “بدل تفصیل”ذکر کرده و آن را به بدل اشتمال ملحق نمودهاند. در این نوع، بدل به بیان اجمال موجود در مبدلمنه خود میپردازد. مانند: «احترم والدیک امک و اباک» در این مثال “امک” و “اباک” تفصیلی برای “والدیک” است. شرتونی، رشید؛ مبادی العربیه، قم، دار العلم، ۱۴۲۳ هـ.ق، چاپ بیستم، ج۴، ص ۳۳۸٫
[۱۴] . صفائی بوشهری، غلامعلی؛ پیشین، ص ۲۴۵٫
[۱۵] . حسن، عباس؛ پیشین، ج۳، ص ۶۷۰ـ ۶۷۲٫
[۱۶] . از بدل اضراب به بدل بَدَاء نیز تعبیر میشود. حسن، عباس؛ پیشین، ج۳، ص۶۷۱، پ۳ و صفائی بوشهری، غلامعلی؛ پیشین، ص ۲۴۶ ،پ۲٫
[۱۷] . صفائی بوشهری، غلامعلی؛ پیشین، ۱۳۸۶ هـ ش، چاپ دوم، ص ۲۴۶، پ۱٫
[۱۸] . البقره/۲۱۷٫
[۱۹] . صافی، محمود بن عبدالرحیم؛ الجدول فی اعراب القرآن، بیروت، دارالرشید ـ مؤسسه الإیمان، ۱۴۱۱ هـ ق، چاپ اول، ج ۲، ص ۴۴۸٫
[۲۰] . دشتی، محمد؛ ترجمه نهج البلاغه، قم، انتشارات پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹، حکمت ۳۳۸، ص ۷۰۸٫
منبع: پژوهشکده باقر العلوم
بدل در نحو عربی
تمیز منقول و غیر منقول در نحو عربی
سلام دوستان. ممنون از مطلب مفیدتون. یک اشتباه کوچک تو متنتون بود. در قسمت (“بدل” در قرآن و حدیث) اولین آیه ای که مثال اوردید رو کمی اشتباه نوشتید. درستش اینه: (یسئلونک عن الشهر الحرام قتال فیه، قل قتال فیه کبیر و… )