وفاداری به متن مبداء یا مقصد؟
وفاداری به متون در صنعت ترجمه
وفاداری به متن مبداء یا مقصد مسئله ای است که همواره در میان مترجمان مطرح بوده است. نوع متن ترجمه همچون متن مبدا خواهد بود، مگر اینکه مترجم به گونه ای که نقل شد ، نباشد. در مثالی که از ورمر(۱۹۸۹:۱۸۳) آورده شده است این فرضیه صحیح است که مقاله علمی در رابطه با ستاره شناسی را همچون متن مبدا ترجمه کنیم. عملکرد نوع متن مورد نظر در یک زبان ممکن است کم و بیش با عملکرد آن در زبان دیگر متفاوت باشد. بنابراین در صورت یکسان باقی ماندن هدف متن، عملکرد متن همچون سرگرم کردن و تعلیم دادن و برانگیختن ذهن خواننده با توجه به نوع فرهنگ یا قراردادهای به خصوص در متن مبدا،ممکن است نیاز به تغییر داشته باشد.(بدین معنا که مقاله ی ستاره شناسی، همان مقاله ی ستاره شناسی باقی بماند.)
وفاداری از دیدگاه زبانشناسان
این همان چیزی است که نورد از آن به عنوان وظیفه ی قراردادی یاد می کند.(۱۹۹۷:۳۱) اما به منظور تحقق این وظیفه قراردادی، لازم است که بین روش های مختلف، یکی را انتخاب کنیم. مانند روش ترجمه تحت اللفظی ، ترجمه جابجایی، ترجمه گونه برداری، ترجمه تلفیقی و غیره. نورد در بیان یک متن واحد و صریح،به جای اینکه قابلیت انتخاب اطلاعاتی را که در اطلاعات کلی ارائه می شود بیان کند، به دشواری آن اشاره می کند. به این معنا که در علم نظری متون گوناگون ، معانی و تفاسیر مختلفی وجود دارد .
با وجود این پتانسیل برای تعبیرها و موقعیت های مختلف، مترجمان باید اطمینان کسب کنند که متن مقصد حداقل برای دریافت کنندگان مورد نظر آن معنادار باشد و در یک موقعیت و فرهنگ ارتباطی قابل فهم باشد. تنها در صورتی که متن در موقعیت دریافت کننده قابل فهم باشد، مترجم موفق بوده است.
نورد (۱۹۹۷:۱۲۵) ایده “عملکرد مضاعف وفاداری” را برای نظریه ی اسکوپوس مطرح می کند. وی آن را تعهدی دوطرفه از جانب مترجم نسبت به هر دو سوی منبع مبدا و مقصد در روند ترجمه معنا می کند. وی تاکید می کند که این ایده همچون وفاداری یا صداقت که مربوط به متن می شود نیست، بلکه این وفاداری، رابطه ای بین افرادست.
این مسئولیت مترجم است که آنچه را خواننده از ترجمه انتظار دارد، فراهم کند( به عنوان مثال ترجمه تحت الفظی ، کلمه به کلمه ، آزاد و خواندنی). این مسئولیت، همچنین مترجم را ملزم می کند که مقصود نویسنده را درباره تعامل ارتباطی منتقل کند.
رابطه میان وفاداری و نظریه اسکوپوس
ورمر قانونی را که قانون انسجام می نامد،معرفی می کند و در آن توضیح می دهد که مترجم یا باید با موقعیت دریافت کننده در ارتباط باشد یا باید بخشی از موقعیت دریافت کننده باشد.(ریس و ورمر ۱۹۸۴:۱۱۳) این همان انسجام درونی است که یکی از دو نوع اصلی ارتباط ذهنی می باشد که نظریه اسکوپوس را شکل می دهد.(هاتیم ۲۰۰۱:۷۶)
این قانون به طورجدی بر متن مقصد و شنوندگان آن تاکید دارد. با این وجود چون ترجمه ارائه ی اطلاعاتی مبنی بر ارائه ی اطلاعات قبلی است، باید حداقل مقداری ارتباط بین متن مبدا و مقصد وجود داشته باشد؛ شاید منتقدانی وجود داشته باشند که بگویند: ترجمه ، ترجمه نیست بلکه تا حدودی انتزاعی از اقتباس آن است.(نورد ۱۹۹۷:۳۲) ورمر آن را انسجام درون متنی یا وفاداری می نامد. فرمی که با انسجام درون متنی شکل می گیرد هم به نقش متن (اسکوپوس) و هم به تعبیر مترجم از متن مبدا بستگی دارد. (نورد ۱۹۹۷:۳۲) با تبعیت از قانون درون متنی، قانون وفاداری می تواند از محدوده ترجمه بسیار وفادارانه ی متن مبدا یا ترجمه بی قاعده اخذ شود.
loyalty
منبع: ایران مترجم