کارکرد ساختهای قالبی مثلی عربی در مرصادالعباد
برای دانلود فایل کامل مقاله اینجا کلیک کنید
ساختهای قالبیشده قسمت کلیشهای زبان هستند که از سویی ساختاری شناختهشده درمیان اهل زبان دارند و از سوی دیگر به عمق معنای موردنظر میافزایند. بنابراین، ایجاز و تفهیم معنا یکی از ویژگیهای بارز این ساختهاست. ساختهای قالبی انواع مختلفی دارند که مَثل یکی از آنهاست. مرصادالعباد نجمالدین نیز بهمنزلۀ یکی از منابع عرفانی در زبان فارسی از این ساختهای قالبی بهره برده است. ساختهای قالبی مثلی کارکردهای متفاوتی در آثار ادبی برعهده دارند که ایجاز، استدلال، تبیین مطلب، تصویرسازی و تأکید معنا از جملۀ آنهاست. هدف از مقالۀ حاضر که با روش کیفی (تحلیلی ـ توصیفی) انجام شده، بررسی کارکرد ساختهای قالبیشدۀ مثلی عربی در مرصادالعباد است. نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان داد که اقناع مخاطب، استدلال، توجیهآوری و رهایی از سرزنش و توبیخ، زیباسازی کلام، ایجاز، تقویت معنا و روشنگری، کارکردهای ساختهای مثلی عربی در کتاب مذکور بهشمار میروند. در این میان، تأکید مفهوم و استدلال بیشترین کارکرد را در این اثر داشته است.
واژههای کلیدی: ساخت مثلی، مرصادالعباد، ساختهای قالبیشده، مثل عربی.
حبیب کشاورز ۱، سعیده بیرجندی۲
۱- دانشگاه سمنان
۲- دانشگاه کاشان
—
هر زبان و گویش از اجزا و مواد قالبی چون زبانزدها و اصطلاحات، کنایهها و ضربالمثلها تشکیل میشود که باعث غنای آن زبان هستند. گفتارهای قالبی کاربرد خاص و موقعیتشناسانه و نقش مؤثری در برقراری ارتباطهای اجتماعی دارند. این گفتارها اغلب شفاهی هستند، زایایی فراوان دارند و حامل معانی عمیق و فشرده هستند. این اجزای کلیشهای و قالبی درطول سالیان و سینهبهسینه به نسلهای بعد منتقل یا در فرهنگها ثبت میشوند و برخی بهآرامی در زبان رسمی و حتی ادبی راه مییابند. بخش مهمی از ذخایر زبانی غیرمکتوب در فرهنگها را همین گفتارهای قالبیشده تشکیل میدهند که ضرورت توجه علمی به این انواع را دوچندان میکند. مسئلۀ اصلی این مقاله تبیین مبانی نظری و گونهشناسی و نشان دادن تنوع گستردۀ این کلیشههای قلبی زبان فارسی است. برای این منظور، ابتدا به معرفی پیشینه و کارهای انجامشده خواهیم پرداخت، سپس ریشه و خاستگاه این کلیشههای زبانی را بررسی میکنیم وضمن تبیین و تشریح این گفتارهای قالبی و زیرگونههای هریک (نفرینها، دشنامها، تعارفها، دعاها، سوگندها، تهدیدها، تکیهکلامها، متلکها و کنایات و امثال)، ساخت زبانی، مضامین، کاربرد و تنوع آن در زبان عامه را با مثالهای کافی تبیین مینماییم. این مقاله را بهعنوان الگویی برای گونهشناسی وبررسیهای ساختاری و محتوایی زبان عامه پیشنهاد میکنیم. تحلیلهای دستوری، جامعهشناسانه و فرهنگی جایگاه قابل بررسی دیگری دارند.