نظام حالت اسم در زبان عربی
رده شناسی نظام حالت اسم در زبان عربی
برای دانلود فایل کامل مقاله اینجا کلیک کنید
بحث «اِعراب اسم» در نظریه های زبانشناسی تحت عنوان «حالت اسم» مطرح شده و انواع الگوهای حالتنمایی و نشانههای آن در زبانهای مختلف جهان معرفی شدهاست. مقالۀ حاضر با هدف بررسی این الگوهای منظم (و نظام دستوریِ حاکم بر آنها) در عربی قدیم و فصیح از منظر دستهبندیها و اصطلاحات زبانشناسی با تکیه بر رویکرد ردهشناسی زبان تدوین گردیدهاست. با تکیه بر ملاکهای ساختاری و صوری (مبتنی بر صورت نهایی کلمه) دو الگوی کلی را میتوان در حالتنمایی اسم در عربی تشخیص داد: ۱) اسمهای فاقد پسوندِ شمار (اسمهای مفرد و جمع مکسر) که یک نظام سهعضوی حالت را تشکیل میدهند (حالت فاعلی، مفعولی و مضافالیهی)؛ و ۲) اسمهای دارای پسوندِ شمار (اسمهای مثنی، جمع مذکر سالم و جمع مؤنث) که از یک نظام دوعضوی تبعیت میکنند (حالت فاعلی و غیرفاعلی). پژوهش حاضر کوشیدهاست در هر بخش، رفتارهای غالب و نیز استثنائات را با نگاهی نظریهبنیاد توضیح دهد و در مواردی ضمن طرح انتقاداتی از صرفونحو عربی، سؤالاتی را برای پژوهشهای آتی مطرح کند.
ر این بخش، پرکاربردترین حالتها در زبانهای جهان (فاعلی[۷]، مفعولی[۸]، مضافالیهی[۹]، و بهرهور/برایی[۱۰]) و تعداد اعضای نظامهای حالت و سلسلهمراتبِ حاکم بر شکلگیری آنها معرفی میشود. در بعضی نظریهها (ازجمله نظریۀ چامسکی) در یک دستهبندی کلی، حالتهای فاعلی و مفعولی را حالت ساختاری[۱۱] یا دستوری مینامند و حالتهای مضافالیهی و بهرهور/برایی را حالت ذاتی[۱۲] یا معنایی (Baker, 2015؛ Butt, 2006). دستۀ اول تحت رابطۀ ساختاری میان اعطاءکنندۀ حالت (هسته) و دریافتکنندۀ حالت (وابسته) تعریف میشود؛ دستۀ دوم تحت رابطۀ معنایی میان آنها. این دستهبندی در مقالۀ حاضر پیگیری نشدهاست.
نخستین حالتِ پرکاربرد، فاعلی است. این حالت به اسمهایی تعلق میگیرد که در جایگاه فاعل/نهاد جمله قرار دارند و محمولِ آن جمله، خبری را در مورد آنها بیان میکند (برای تعریف «محمول»، نک. بخش ۴ـ۱ـ۱ـ۲ از مقالۀ حاضر). همچنین اسمهایی که خودشان نقش محمول را در جمله ایفا میکنند و خبری را به فاعل/نهاد نسبت میدهند، حالت فاعلی میگیرند (Blake, 2004: 5). حالت فاعلی در زبانهای جهان معمولاً نشانهای ندارد: غیاب نشانۀ حالت (نشانۀ صفر در تقابل با حالتهای دارای نشانه) بیانگر حالت فاعلی است. دومین حالتِ پرکاربرد، حالت مفعولیاست که به مفعول مستقیم و غیرمستقیم و در بعضی زبانها متمم حرفاضافه اختصاص دارد. در بعضی زبانها قیدهای بیانگر فاصله، دیرِش (مدتزمان وقوع فعل) و رفتار (نحوۀ وقوع فعل) نیز حالت مفعولی میگیرند (Kittilä and Malchukov, 2008: 553). سومین حالت پرکاربرد، حالت مضافالیهی است که متعلق به اسمهای وابسته به اسمهای دیگر است و نمونۀ اصلی آن، مالک در یک گروه اسمیِ بیانگر مالکیت است (اسمِ تحت تملک، همان مضاف است). در بعضی زبانها متمم حرفاضافه نیز حالت مضافالیهی میگیرد (Lander, 2008: 589). حالت بهرهور/برایی (چهارمین حالت پرکاربرد) نیز عمدتاً به مفعول غیرمستقیم تعلق دارد (Blake, 2004: 143-144). این حالتها
سلسلهمراتبی را تشکیل میدهند که صورت سادهسازیشدۀ آن (برحسب نیاز مباحث مقالۀ حاضر) در (۱) آمده است (برای صورت کامل آن، نک. Blake, 2004: 156):
(۱) فاعلی > مفعولی > مضافالیهی > بهرهور > سایر حالتها
سلسله مراتب فوق به این معناست که در هر زبانی وجود هریک از حالتها مستلزم وجود حالتهای بالاتر (در سلسلهمراتب) در همان زبان است. مثلاً اگر در زبانی حالت بهرهور وجود داشته باشد، الزاماً حالتهای بالاتر (فاعلی، مفعولی و مضافالیهی) نیز در آن زبان وجود دارد.
اصولاً تعداد نشانههای حالت در هر زبان، مبنای شمارش حالتهای موجود در آن زبان قرار میگیرد (با احتساب نشانۀ صفر برای حالت فاعلی). زبانهای دارای حالت، حداقل دو حالت دارند: حالت فاعلی و حالت غیرفاعلی[۱۳]. در چنین
زبانهایی حالت غیرفاعلی، تمام رابطههای دستوری غیر از فاعل (شامل مفعول مستقیم و غیرمستقیم، متمم حرفاضافه و…) را پوشش میدهد. زبانهای دارای دو یا سه حالت را میتوان دارای نظام حالت کوچک/محدود نامید؛ زبانهای دارای چهار یا پنج حالت، نظام حالت متوسط دارند؛ زبانهای دارای شش یا هفت حالت دارای نظام حالت گسترده هستند؛ و زبانهای دارای هشت یا نه حالت، و زبانهای دارای ده حالت یا بیشتر، بهترتیب، نظام حالت بسیار گسترده و نظام حالت فوقالعاده گسترده دارند (Velupillai, 2012: 176-177؛ برای مشاهدۀ فراوانی آماری و توزیع جغرافیاییِ این نظامها در یک نمونهگیری، نک. Iggesen, 2013).
۳٫ پیشینۀ بحث در صرفونحو عربی
در دستورهای زبان عربی (صرفونحو) بحث حالت اسم در بخش نحو تحت عنوان «اِعراب اسم» مطرح شده است. سابقۀ طرح این بحث در زبان عربی به نخستین دستور مکتوب عربی که به دست ما رسیده است، یعنی الکتاب سیبویه (قرن دوم هجری) بازمیگردد. وی در توضیح پدیدۀ حالتنمایی از اصطلاح «عمل» استفاده کرده و معتقد است که افعال، بعضی حروف و بعضی اسمها «عامل» هستند و بر «معمولِ» خود تأثیر میگذارند. این تأثیرگذاری بهصورت نشانههایی در انتهای معمول ظاهر میشود که سیبویه این نشانهها را «حرفالإعراب» نامیده و شامل رفع، نصب و جر است (سیبویه، ۱۴۱۰ق: ۹-۱۴). ازسوی دیگر، بحث عمل و حروف اعراب به همین صورت درمورد فعل نیز مطرح شدهاست (شامل رفع، نصب و جزم) که خارج از چهارچوب مقالۀ حاضر قرار میگیرد.
سنتی که سیبویه هزارودویست سال پیش پایهگذاری کرد، در قرنهای بعد نیز تداوم یافت. دستورهای زبان عربی که محصول این سنت دیرپای هستند، درمجموع، توصیفهای خوب و کارآمدی برای الگوهای اعراب و نشانههای آن و رفتارهای استثنایی اسمها بهشمار میروند. بااینحال، دستکم سه نکتۀ انتقادی را میتوان درمورد این منابع دستوری مطرح کرد: ۱) این دستورها تنها به توصیف رفتارهای زبانی پرداختهاند و نوعاً وارد بحث علتیابی برای این رفتارها نشدهاند؛ ۲) توصیفهای مذکور، رفتارهای زبان عربی را مستقلاً درنظر میگیرند و برقراری رابطه بین ویژگیهای زبان عربی و ویژگیهای مرتبط در سایر زبانها و بحث شباهتها و تفاوتهای موجود بین زبانهای مختلف جهان را بههیچوجه مدنظر ندارند؛ ۳) مفاهیم و مباحثی که پایهگذاران نحو عربی، مانند سیبویه ارائه کردهاند، کموبیش در صرفونحوهای امروزی نیز مطرح است و در طول قرنها شاهد کمترین تغییرات بودهاست تا آنجاکه بعضاً (هرچند شاید اغراقآمیز) ادعا شده است که «کل سنت زبانشناسی در عربی، چیزی جز انبوهی از شرح و تفسیر بر الکتاب سیبویه نیست» (ورستیگ، ۱۳۹۱: ۵۱).
۴٫ حالتنمایی در زبان عربی
براساس مباحث بخش (۲-۱) و سلسلهمراتب (۱)، دو الگوی حالتنمایی را
میتوان در نظام حالت زبان عربی مشاهده کرد: یک نظام سهعضوی (شامل حالتهای فاعلی، مفعولی و مضافالیهی) و یک نظام دوعضوی (شامل حالتهای فاعلی و غیرفاعلی). این دو نظام بهترتیب در بخشهای (۴ـ۱) و (۴ـ۲) معرفی خواهندشد.
۴ـ۱٫ نظام سه عضوی
در عربی، اسمهای مفرد و اسمهای جمع مکسر در چهارچوب یک نظامِ دارای سه حالتِ متمایز در جمله حضور مییابند. این سه حالت متمایز که هرکدام نشانۀ خاص خود را دارند، عبارتاند از: حالت فاعلی با نشانۀ [-u] (بخش۴ـ۱ـ۱)، حالت مفعولی با نشانۀ [-æ] (بخش۴ـ۱ـ۲) و حالت مضافالیهی با نشانۀ [-i] (بخش۴ـ۱ـ۳). وجه اشتراک دو گروه مذکور (مفرد و جمع مکسر) این است که هیچکدام پسوندِ شمار (نشاندهندۀ تعداد) ندارند و آخرین آوای کلمه متعلق به خود اسم است. درواقع، در این دو دسته اسم، پسوند حالت که یک واکه/مصوت است، مستقیماً به آخرین آوای اسم که یک همخوان/صامت است، متصل
میگردد. البته، طبقهای از اسمها در عربی وجود دارد که «غیرمنصرف» نامیده میشود و رفتاری استثنایی درقبال نشانههای حالت و نکره دارد. در بخش (۴ـ۱ـ۳) ویژگیهای این اسمها معرفی خواهدشد. همچنین، طبقۀ کوچکی از اسمها به نام «اسماء خمسه» (شامل أب، أخ، ذو، …) اگر اسم یا ضمیری را بهعنوان مضافالیه بگیرند، نشانۀ حالتشان بهصورت واکۀ کشیده ظاهر میشود (واکۀ کوتاه «اِشباع میگردد»): [-u:] برای حالت فاعلی، [-æ:] برای حالت مفعولی، و [-i:] برای حالت مضافالیهی.
نظام حالت اسم در زبان عربی
همچنین بخوانید: دانلود رمان بیاصه الشوام