دانای کل چیست
دانای کل یک نوع صدای روایت است یعنی شیوه انتقال داستان
دانای کل راوی سوم شخص است
همچنین بخوانید : زاویه دید چیست؟
در طول تاریخ، سوم شخص دانای کل متداولترین شکل زاویه دید بودهاست. بسیاری از آثار کلاسیک از جمله آثار جین آستن، لئو تولستوی و جرج الیوت از این دسته هستند. این نوع روایت شامل راوی ای با دید، دانش، زاویه دید فراگیر و هر چیزی که در دنیای داستان اتفاق میافتد میشود، شامل تمام افکار و احساسات شخصیتها. این روش همچنین گاهی اوقات صبغه ذهنی نیز به خود میگیرد. یکی از مزایای این روش بالابردن حس اطمینان در پیرنگ است. دانای کل کمترین قابلیت را برای نامعتبر بودن دارد، هرچند میتواند دانای کل شخصیتی مجزا داشته باشد و قضاوتها و نظرات خود را دربارهٔ شخصیتها ارائه کند. به علاوه میتواند این حس را تقویت کند که راوی واقعی است (بنابراین داستان حقیقت دارد). مزیت اصلی این روش مناسب بودن برای داستانهای بزرگ، فراگیر و حماسی است یا داستانهای پیچیدهای که چند شخصیت در آن نقش دارند. مشکل این روش ایجاد فاصله میان مخاطب و داستان است و حقیقت این است که پیوستگی داستانهای فراگیر یا حماسی با هزارن شخصیت (در حالی که شخصیتسازی بهتر است محدود باشد) باعث میشود خواننده قدرت تشخیص یا همدردی با شخصیت را از دست بدهد. یک مثال کلاسیک از مزیت و مشکل این روش ارباب حلقهها اثر جان رونالد روئل تالکین است. برخی نویسندگان و منتقدان ادبی بین سوم شخص دانای کل و دانای کل جهانی تفاوت قائل هستند، تفاوت دانای کل جهانی در این است که راوی از صنعت اطلاعاتی را نشان میدهد که شخصیت ندارد (آیرونی). معمولاً دانای کل جهانی این نظر را تقویت میکند که راوی هیچ ارتباطی با اتفاقات داستان ندارد.
دانای کل به انگلیسی : Third-person, omniscient
روایتگری دانای کل روایتگریِ آن دسته از راویهایی است که ظاهراً همه چیزِ مربوط به قصهی روایتشده را میدانند. این اصطلاح در عین رواج، مسألهساز نیز هست و در مجموع بیشتر گیجکننده است تا مفید. این درست که راویهایی هستند که ظاهراً همه چیز را میدانند اما هیچکدام از روایتگریها کاملاً به شیوهی دانای کل (به معنای تحتاللفظی «همهچیزدان») نیستند. همهی روایتگریها پر از نقاط کور یا شکافهایی هستند که ما باید با استفاده از دانش محدود خود آنها را پر کنیم.
داستانهایی که با زاویه دید دانای کل محدود روایت می شوند، گاه با هم تفاوت بسیار دارند. آن بستگی دارد به اینکه نویسنده تا چه اندازه به راوی خود اجازه دهد تا از رخدادها و شخصیتهای داستان آگاهی یابد. شاید وقتی که نویسنده/ راوی دانای کل، زاویه دید محدودی را در روایت داستان به کار می برد، خرده گیری بر دانایی مطلق راوی و ضعف واقع نمایی روایت کمتر گردد.
نویسنده گاه یکی از شخصیت ها را راوی روایتش کند و تمام داستان یا بخشهایی از آن را به دید و ذهنیت او محدود می کند. زاویه دید دانای کل محدود شبیه اول شخص فاعل/کنش گر به خوانده اجازه می دهد تا اندیشه و احساس یک شخصیت (اغلب شخصیت اصلی) را دریابد و فایده عمده آن این است که نویسنده می تواند به طور مستقیم این شخصیت را توصیف و تحلیل کند.
دانای کل چیست