تفاوت میان شغل و کار
آیا تا به حال فکر کرده اید که فرق میان « شغل » و « کسب و کار » چیست ؟
اگر همین پرسش را از اکثر مردم بنمایید ، تفاوت میان این دو را نمی دانند و خیال می کنند که هر دو واژه ی « شغل » و « کسب و کار » دارای یک معنا بوده و با هم ، مترادف هستند .
به عنوان مثال اگر از فردی بپرسید : « شغل شما چیست ؟ » . پاسخ می دهد : « کارمند فلان اداره یا شرکت هستم » . اما اگر از وی سئوال کنید : « آیا آنجا ملک شخصی شما است ؟ » ، جواب می دهد : « خیر . من فقط در آنجا کار می کنم » .
خوب دقت کنید . در مورد بالا ، شغل فرد یاد شده ، کارمندی است . اما در حقیقت ، کسب و کاری برای خودش ندارد که برایش درآمد پایداری ایجاد نماید . بلکه او برای دیگران کار می کند . حال فرقی ندارد که کارفرمای او دولت باشد یا شرکت خصوصی یا یک فرد خاص . واقعیت امر آن است که او عمرش را در راه پیشبرد کسب و کار شخص دیگری ، صرف می کند .
کسب و کار ، به اموری گفته می شود که نیازی به حضور فیزیکی شما در محل کارتان ندارد . زیرا کارها به وسیله دیگران به پیش می رود . حال اگر مجبور شوید که خودتان در آنجا حضور داشته باشید ، دیگر به آن کسب و کار گفته نمی شود . بلکه شغل و حرفه ، محسوب می گردد .
بنابراین ذهن خود را متوجه کسب و کار شخصی خویش نمایید و در کنارش ، شغل روزانه تان را نیز داشته باشید . ولی شروع به خرید دارایی های واقعی کنید نه بدهی ها ، یا وسایل تزیینی و شخصی ــ مانند : لوازم تازه منزل ، لباس های مطابق مد جدید ، تغییر مبلمان و اتومبیل و… ـــ که وقتی آن ها را به خانه می برید ، بلافاصله ارزش واقعی خود را از دست می دهند .
بدین خاطر یاد بگیرید که از جوانی بیاموزید که به طور مداوم و منظم ، هزینه هایتان را کاهش دهید . بدهی های خود را کم کنید . خود را گرفتار وام و قرض ننمایید و تا می توانید با دقت ، حوصله و پشتکار ، هر چه بیشتر به پس انداز بپردازید .
یاد بگیرید که دارایی های خود را دوست داشته باشید . در غیر این صورت قدر آن را ندانسته و به طور صحیح از آن مراقبت نخواهید کرد . همیشه سعی تان بر این باشد که سرمایه گذار باشید نه کارمند . سعی کنید ستون دارایی های خود را محکم بسازید و زمانی که اندک پولی که وارد آن می شود ، اجازه ندهید خارج شود .
مهمترین برتری آدم های ثروتمند این است که وقتی کاملا به ثروت رسیدند و دیگر سن و سالی از آنان گذشته ، به سراغ خرید اشیای تجملی و گران قیمت می روند . اما افراد متوسط و فقیر ، وقتی کوچکترین پولی به دست شان رسید ، بدون مطالعه و آینده نگری به سوی فروشگاههای اجناس لوکس هجوم می برند تا نشان دهند که پولدار هستند . ولی نمی دانند که با این روش نادرست ، اعتبار خود را از دست داده و در باتلاق بدهی ها فرو می روند .
ثروتمندان میان سال و پیر ، در دوران پیری به سراغ تجمل گرایی می روند . زیرا دوران جوانی و میان سالی خود را در جهت افزایش اعتبار ستون دارایی خود ، صرف کرده اند . داشتن لوازم تجملی ، جایزه ای جهت زمان پیری است برای کسی که سرمایه گذاری کرده و در این مسیر ، عملکرد موفقی داشته است .
همیشه به یاد داشته باشید که وقت برای « خرید کردن » هست ولی برای پس انداز کردن و افزودن بر دارایی ها ، زمان کوتاهی در اختیار همه ی ما قرار داده شده است . پس باید از این فرصت کمیاب و غیرقابل بازگشت ، به درستی بهره برداری کنیم . کوتاهی در چنین جریان مهمی ، مساوی با پشیمانی و افسوس در تمام سال های پایانی عمر خواهد بود .
بنابراین کوشش خود را در جهت درست زندگی کردن و آموختن آن به فرزندان و اطرافیان و سایر مردمی که با آنان سروکار دارید ، به کار گیرید .
منبع: هفته نامه اصلاح