پاره گفتارپاره گفتار

تحلیل گفتمان عرفانی حافظ

تحلیل گفتمان عرفانی حافظ در جدال با هژمونی تصوف (بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی)

برای دانلود فایل کامل مقاله اینجا کلیک کنید

هدف مقاله حاضر، آن است که با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، قدرت، ایدئولوژی و هژمونی را در شعر حافظ، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورد بررسی قرار دهد. این مقاله بر آن است که شعر حافظ، به مثابه گفتمانی عرفانی است که سعی دارد، گفتمان های مسلط را خنثی کند. عرفان حافظ با به کارگیری ترفندهای زبانی و بلاغی و معنایی به جدال با نهادهای هژمونیک می پردازد و گفتمان دیگری را در بطن فرهنگ نهادینه می کند. به واقع، شعر حافظ با ترسیم این جدال، به خلق توانش فرهنگی جدیدی دست زده است. در پایان این مقاله به این نتیجه می رسد که حافظ به مدد چارچوب خاص عرفانی خویش، نهادهای هژمونیک تصوف وشریعت را به چالش می کشد و درست برخلاف هژمونی حرکت می کند. از این روی، می توان گفت نظام عرفانی حافظ، بر اساس نوعی واکنش سیاسی و اجتماعی و اخلاقی شکل گرفته است. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی به انجام رسیده است.

همچنین بخوانید: ادبیات داستانی در ایران و جهان عرب

هژمونی
فرادستی، سلطه‌گری، سلطه، یا هژمونی (به فرانسوی: hégémonie) مفهومی است برای توصیف و توضیحِ نفوذ و تسلط یک گروهِ اجتماعی بر گروهی دیگر، چنان‌که گروهِ مسلط (فرادست) درجه‌ای از رضایت گروهِ تحتِ سلطه (فرودست) را به‌دست می‌آورد و با «تسلط داشتن به دلیلِ زورِ صِرف» فرق دارد.[۱]هژمونی تسلط یا کنترل سیاسی ، اقتصادی یا نظامی یک دولت بر دیگران است در معنی کلی تر نفوذ و تسلط یک جمع یا نهاد بر یک جامعه.

به‌طور کلی این واژه به مفهوم تسلّط و برتری است که عبارت است از چیره‌دستی و نفوذ بیشتر در امور دیپلماسی و روابط دیپلماتیک بین دولت‌ها . برخی از پژوهشگران در حیطه ی نفوذ نظامی نیز این واژه را به کار برده‌اند، به طور کلی در گفتارهای سیاسی مختلف می‌تواند با معانی دیگری نیز ارائه شود.

تحلیل گفتمان عرفانی حافظ

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *