لانگ و پارول چیست - فردینان دوسوسور - معنای لانگ و پاروللانگ و پارول چیست - فردینان دوسوسور - معنای لانگ و پارول

به محض اینکه به عربی
در ترجمه از زبان فارسی به عربی یا عربی به فارسی یکی از عبارت هایی که باید در ترجمه آن دقت کرد عبارت ( به محض اینکه ) است.
در زبان عربی اسلوب های زیادی هستند که این معنا را می دهند.
یکی از این اسلوب ها استفاده از فرمول زیر است :
ما إن + …. + حتی + ….
ما إن رأیته حتی خرج من الصف : به محض اینکه او را دیدم از کلاس خارج شد
اسللوب بعدی :
لم یکد ( ما کاد) + …. + حتی + ….
لم یکد یخرج من البیت حتی رأی صدیقه : به محض اینکه از خانه خارج شد دوست خودش را دید
دقت به این گونه موارد از نشانه های مهارت یک مترجم خوب است

اهداف درس

آشنایی با:

 ساختار «به محض اینکه…» در زبان عربی؛

 معادلهای مفهومی «تقریباً» در جملات مثبت و منفی، در زبان عربی.
درآمد

در جلسه گذشته، با برخی از ساختارهای خاصّ در زبان عربی آشنا شدیم و از این رهگذر، معادلهای قید «هنوز» را در حالتهای گوناگون شناختیم. اکنون می‌خواهیم با دو ساختار دیگر آشنا شویم که یکی معادل تعبیر «به محض اینکه…» به شمار می‌آید و دیگری ساختار خاصّی است که مفهوم «تقریباً» از آن فهمیده می‌شود.

در آغاز، به این نکته اشاره می‌کنیم که تعابیر «به محض اینکه» و «هنوز ن‍… که…» از نظر مفهومی، شباهت بسیاری با یکدیگر دارند؛ چندانکه هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی گاه می‌توان آن دو را گویای مفهومی واحد تلقّی کرد. در مورد چگونگی کاربرد تعبیر «تقریباً» نیز گفتنی است که از نظر ظاهری میان آن و ساختار بیان مفهوم «هنوز ن‍… که…» در یکی از وجوه کاربرد آن در زبان عربی (لا یَکادُ + فعل مضارع) شباهتهایی وجود دارد. برای شناخت دقیق این تعابیر خاصّ در متون عربی، به این توضیحات و نمونه‌ها توجّه کنید.
ساختار «به محض اینکه…»

اشاره کردیم که تعابیر «به محض اینکه…» و «هنوز ن‍… که…» از نظر مفهومی، شباهت بسیاری با یکدیگر دارند؛ جز اینکه تعبیر «به محض اینکه» را هنگامی به کار می‌برند که دو حادثه، هم‌زمان با یکدیگر رخ داده باشند؛۱ برای نمونه، در جمله «به محض اینکه وارد کلاس شدم، استاد را دیدم»، دو فعل وارد کلاس شدن و دیدن، هم‌زمان با یکدیگر رخ داده‌اند. در زبان عربی برای بیان مفهوم این ساختار، معمولاً به روش زیر عمل

می‌کنند:

«ما إنْ۲ + فعل ماضی +… + حتّی + فعل ماضی +…».

مانند:

ـ ما إنْ‌ سَمِعْتُ صَوْتَ الْمُؤَذِّنِ حَتَّی بَدَأتُ‌ أتَوَضّأ؛ به محض اینکه صدای مؤذّن را شنیدم، مشغولِ وضو گرفتن شدم.

۱٫٫ یکی از محقّقان، دربارۀ نسبت این دو ساختار خاصّ با همدیگر در زبان عربی معاصر، معتقد است که آن دو را در بسیاری از موارد می‌توان به جای یکدیگر به کار برد؛ گو اینکه اصولاً این اختلاف هم وجود دارد که در «لَم یَکَدْ … حتّی …»، حادثۀ دوم بلافاصله پس از حادثۀ اوّل رخ می‌دهد و در «ما إنْ … حتّی …»، بلافاصله قبل از آن (ر.ک: آذرتاش آذرنوش، آموزش زبان عربی، ج ۲، ص ۷۵).

۲٫٫ برخی از دانشمندان، عنصر اصلی موجود در این ساختار را «ما أنْ» (به فتح همزه) معرفی می‌کنند و از این رو، در پاره‌ای از آثار مکتوب، «ما أنْ» را به کار برده‌اند؛ امّا آنچه در گفتار عرب‌زبانان متداول و رایج است، همان «ما إنْ» (به کسر همزه) است که از«ما»‌ی نافیه و «إن» زائده تشکیل شده است.

ما إنْ‌ وَصَلْتُ إلی المَحَطَّهِ حَتَّی انْطَلَقَ الْقِطارُ سائِراً: به محض اینکه به ایستگاه رسیدم، قطار حرکت کرد.

ـ ما إنْ‌ شَنَّ الأعْداءُ الهُجُومَ إلَی بِلادِنا حَتَّی ذَهَبَ الشُّبّانُ إلَی الجَبَهاتِ؛ به محض اینکه دشمنان به کشورمان هجوم آوردند، جوانان رهسپار جبهه‌ها شدند.

ـ لِماذا ما إنْ‌ عَلِمُوا أنَّ صَدیقی قَد نَجَحَ فِی الامْتِحانِ حتّی انْزَعَجُوا؟ چرا به محض اینکه دانستند دوستم در آزمون موفّق/ قبول شده، ناراحت شدند؟

ـ ما إنْ‌ رأیتُهُ حَتَّی أجْهَشْتُ بِالبُکاءِ؛ به محض اینکه او را دیدم، به گریه افتادم (/ [در فارسی عامیانه:] زدم زیر گریه).

ـ ما إنْ‌ دَخَلَ عَمِیدُ الْکُلِّیَّهِ حَفْلَ التَّخَرُّجِ‌ حَتَّی صَفَّقَ لَهُ‌ الجَمیعُ؛ به محض اینکه رئیس دانشکده در جشن فارغ التحصیلی/ دانش‌آموختگی حاضر شد، همه برای او کف زدند.

گفتنی است که در بسیاری از موارد، می‌توان تعبیر «ما إنْ… حتّی…» را به «همین که» برگرداند؛ مانند:

ـ ما إنْ‌ وَََضَعَ أحمدُ یَدَهُ عَلَی البابِ لِیَفْتَحَهُ حتّی تَحَوَّلَ صَوتُ مریمَ الهادِئُ صَرْخَهً غَریبَهً؛۱ همین‌ که احمد دستش را به روی در نهاد تا آن را باز کند، صدای آرام مریم، به فریادی عجیب بدل شد.

ـ ما إنْ‌ رَأتِ الأمُّ أحمدَ یَمْشی إلَیْها بِخُطًی ثَقیلهٍ حتّی سألَتْهُ: ماذا حَدَثَ لِمَریمَ؟۲ همین که مادر، احمد را دید که با گامهایی سنگین به سوی او می‌آید، از وی پرسید: چه اتّفاقی برای مریم افتاده است؟

افزون بر این، گاهی متناسب با فضای متن ترجمه فارسی، می‌توان ساختار «لَمْ یَکَدْ… حتّی…» را نیز به «به محض اینکه» یا «همین که» ترجمه کرد؛ مانند:

ـ لَم یَکَدْ أحْمدُ یَدْخُلُ الکُلّیّهَ حتَّی الْتَقَی بِمَریمَ؛ به محض اینکه/ همین که احمد وارد دانشکده شد، به مریم برخورد.

نمونه‌هایی از کاربرد ساختار «به محض اینکه…» در زبان عربی

ـ لَکِنَّهُ ما إنْ فَطَمَ عَنْ ثَدْیِ أمِّهِ بَعدَ سَنَتَیْنِ مِنَ الرَّضاعَهِ حتّی راحَ یَنْحَلُ ویَسْتَطیلُ؛۳ امّا او به محض اینکه/ همین که پس از دو سال شیر‌خوارگی، از شیر مادر گرفته شد، اندک اندک لاغر و کشیده شد.

ـ ما إنْ جاءَ العامُ التِّسْعُونَ لِلْهِجْرَهِ حتّی کانَ الْمُسْلِمُونَ یَحْکُمُونَ مِنْطَقَهً واسِعَهً مِنَ الأرْضِ تَمْتَدُّ مِنَ الهِنْدِ حتّی مَراکِشَ عَلَی المُحیطِ الأطْلَسِیِّ؛۴ به محض اینکه/ همین که سال نودم هجری فرا رسید، مسلمانان بر منطقه وسیعی از [کره] زمین حکومت می‌کردند که از هند تا مراکش در [ساحل] اقیانوس اطلس، امتداد داشت.

ـ ما إنْ بَزَغَتِ الشَّمْسُ حتَّی اسْتَعَدَّتا لِلْخُرُوجِ إلَی المَطارِ لِتَسْتَقْبِلا أحْمدَ ‌وتَتَأکَّدا مِنْ حَیاتِهِ؛۵ به محض اینکه/ همین که آفتاب طلوع کرد، آن دو (مادر و دختر) آماده رفتن به فرودگاه شدند تا از احمد استقبال کنند و از زنده بودن او، اطمینان یابند.

۱٫٫ آذرتاش آذرنوش، آموزش زبان عربی، ج ۲، ص ۶۳.

۲٫٫ همان، ص ۶۴.

۳٫٫ میخائیل نعیمه، المجموعه الکامله، ج ۲، ص ۵۵۳.

۴٫٫ محمود اسماعیل صیّینی و همکاران، العربیّه للناشئین، ج ۱۲، ص ۱۵۰.

۵٫٫ آذرتاش آذرنوش، آموزش زبان عربی، ج ۲، ص ۱۲۲.

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

2 thoughts on “به محض اینکه به عربی”
  1. من دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی.عرب زبانم.. به محض اینکه یک معنای دیگر هم دارد.{ بمجرد أن } به محض اینکه او را دیدم از کلاس خارج شد :بمجرد رؤیتی له خرج من الصف. یا بمجرد أن رأیته خرج من الصف.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *