در زبان فارسی حرف “قاف” وجود ندارد بنابراین کلماتی که قاف دارند یا فارسی نیستند یا ک حرف آنها تغییر کرده است
کلمات دارای حرف قاف دریکی از این گروه ها واقع می شوند :
دارای ریشه ی عربی. در این صورت تشخیص آن ها راحت است .زیرا دارای سه حرف اصلی و وزن هستند و به آسانی چندین هم خانواده برای آن ها ردیف می کنید . مانند : تقدیر
هم خانواده هایش “مقدّر/ اقتدار / قدرت / قدیر / قادر / قدر / مقتدرو …”
وزن تقدیر هم تفعیل است .
دارای ریشه مغولی : قلدر / آقا / قلچماق /قُـرُمساق
دارای ریشه ترکی: قزل آلا / قره قروت /قره قاتی /اتاق
یک واژه روسی : قوری
معرَّب (دارای ریشه فارسی اما عربی شده): قهرمان معرب کهرمان / خندق معرب کنده یا کندک/قند معرب کند/ قباد معرب کَواذ /
دارای غلط املایی: قورباغه درست آن غورباغه
در زبان فارسی حرف “قاف” وجود ندارد
آیا عبارت پارس کردن سگ برای توهین به ایرانیان است ؟
ق حرف بیستوچهارم در الفبای فارسی، حرف بیستویکم در الفبای عربی (قاف ق) و نوزدهمین حرف از حروف الفبای عبری (کوف ק) است.
صدای آن در تلفظ فارسی معیار همانند «غ» است ولی درعربی گونهای «غ» بستهتر تلفظ میشود. در جنوب و شرق ایران و در افغانستان و تاجیکستان بین دو صامت قاف و غین تفاوت وجود دارد.∗ اما در گویش اکثر فارسی زبانان ایرانی هر دو همخوان یکسان است.[نیازمند منبع]
بیشتر واژههایی که با همخوان /ق/ آغاز میشوند، ریشهٔ عربی یا ترکی دارند یا ممکن است معرب باشند. در بعضی از واژهها که از فارسی یا زبانهای دیگر وارد زبان عربی شده و سپس دوباره وارد زبان فارسی شدهاست، همخوان (صامت) ابتدایی به «ق» تغییر کردهاست. برای نمونه «قند» معرب «کند» و «قرمز» معرب «کرمست». برخی دیگر از واژههای فارسی که همخوان غین در آن شنیده میشود به غلط با قاف نوشته شدهاست. مانند قباد، قشنگ، قالیچه و قلندر. بعضی از واژههای فارسی هم هستند که همخوان آغازین آنها به «ق» تبدیل شدهاست. برای نمونه «قلک» که در اصل به صورت «کولک» و «غلک» رایج بودهاست.
حرف قاف در زبان فارسی