کلمات فارسی عربی شده از کتاب المعرب من الکلام الأعجمی جوالیقی – کلمات معرب فارسی
بیست (20 ) کلمه فارسی عربی شده
معرب | معنای فارسی |
1. أشنان | نوعی درخت |
2. أبریسم | ابریشم |
3. أسکرجة | نوعی ظرف |
4. بستان | باغ |
5. بقم | یک نوع گیاه دارویی |
6. برزین | نوعی ظرف |
7. بربط | نوعی ساز |
8. بغداد | شهری در عراق
به معنای خدا داد |
9. بارجاه | بارگاه |
10. بند | پرچم بزرگ |
11. بنفسج | بنفشه |
12. تنور | تنور |
13. تیر | ستون وسط خانه |
14. جُربز | مرد حیله گر |
15. ثجیر | تفاله هر چیزی |
16. جوسق | خانه کوچک |
17. جلاب | گلاب |
18. کرده | نوعی نان |
19. خور | خلیج |
20. خندق | اصل آن کَنده |
واژگان عربی با ریشه فارسی یا کلمات معرب از فارسی به کلماتی گفته میشود که در زبان و ادبیات عربی بکار گرفته میشوند اما ریشه فارسی دارند. هر واژه یی که در زبان عربی، ریشه و بُن عربی نداشته باشد به آن معرب (معربات) یا تعریب میگویند. تعریب آن است که کلمهای غیرعربی را به شکل عربی درآورند؛ یا یا آن را به همان شکل اصلی بیان کنند سیبویه میگوید: ” التعریب هو أن تتکلم العرب بالکلمة الأعجمیة مطلقا، فهم تارة یلحقونها بأبنیة کلامهم، وطورا لا یلحقونها بها “. در زبان عربی کلمات بی شماری وجود دارد که تغییر یافته از کلمات فارسی یا از زبانهای ایرانی (هندوآرین) میباشند
—
اکتب عشرین کلمه معربه اصلها فارسی من احد هذه الکتب بیست کلمه معرب