ترجمه فارسی قصیده متنبی (قصیده شعب بوان از متنبی)
ترجمه فارسی قصیده” ترجمه از کتاب شیراز نامه است و اشتباهاتی در آن مشاهده می شود
۱-مغانی الشعب طیبا فی المغانی = بمنزله الربیع من الزمان
۳ ملاعب جنه لو سار فیها = سلیمان لسار بترجمان
۸ لها ثمر تشیر إلیک منه = بأشربه وقفن بلا أوانی
۹ وأمواه یصل بها حصاها = صلیل الحلی فی أیدی الغوانی
۱۳ منازل لم یزل منها خیال = یشیعنی إلى النوبندجان
۱۴ إذا غنى الحمام الورق فیها = أجابته أغانی القیان
۱۵ ومن بالشعب أحوج من حمام = إذا غنى وناح إلى البیان
۱۷ یقول بشعب بوان حصانی = أعن هذا یسار إلى الطعان
همچنین بخوانید: ترجمه فارسی قصیده برده بوصیری
ترجمه منثور :
ـ ترانههای شعب در معنا زیبایند، و به بهار زمانه میمانند؛
ـ تفرجگاههای بهشتی که اگر سلیمان در آنها بگردد، به زبانشان میآورد؛
ـ میوهای دارد که آن را به تو مینمایاند و نوشیدنیهایی که پیوسته هستند
ـ و آبهایی گه ریگهایش مترنمند، مثل ترنم آرایهها در دستان رامشگران
ـ مناظر رؤیاییِ آن همیشه به نوبندجانم میبرد
ـ آنگاه که پرنده میخواند برگهایش چون ترانه های کنیزان رامشگر پاسخش میدهند
ـ و که از کبوتر نیازمند تر است آنگاه که میخواند و غم در بیان دارد
ـ اسب من به شعبِ بوّان میگوید: آیا از اینجا راه به طعان دارد؟
ترجمه منظوم:
چون بهارِ زمانه میماند سخنِ نغز«شعب» و الحانش
کاش درآن بهشتِ رویزمین ترجمان میشدی سلیمانش
جلوهگر میوههای تازه و تر وشرابی که نیست پایانش
همچو رامشگران به نغمهگری درکفِ جویْ ریگِغلطانش
تا به «نوبندجان» برَد جان را جلوه دلفریبِ بُستانش
مترنّم به شاخه هر برگیست چون بخواند هزار دستانش
عـاشقانِ حـزین خبر دارند که چه سوزی نهفته درجانش
مستوسرخوشمسیرِ«طعان» را اسب پرسد ز «شعبِ بوانش»
بوطیّب مُـتَـنَـبّی(۹۱۵-۹۶۵م) (نسب: ابوالطَیّب احمد بن حسین بن حسن بن عبدالصمد جُعفی کِندی کوفی)، ادیب و شاعر برجستهٔ عرب در سدهٔ چهارم قمری بود
تولد
کنیهٔ متنبی ابوطیب و نامش احمد است. وی در سال ۳۰۳ ق در حوالی کوفه متولد شد.
معنای کلمه متنبی
متنبی یعنی کسی که ادعای پیغمبر بودن نمودهاست ولی ابوطیب متنبی معتقد به دیانت اسلام و مذهب تشیع بود و پیغمبری محمد را قبول داشت و ادعای نبوت نداشت.
تأثیر پذیرفتگان از وی
در زبان فارسی، سعدی به اشعار وی نظر دارد. الوساطه بین المتنبی و خصومه یکی از کتابهای مشهوری است که دربارهاش نوشته شده. ابوالعلا معری بسیار به متنبی عقیده داشت و او را بزرگترین شاعر جهان میدانست و کتاب: «معجز احمد» معری دربارهٔ متنبی است.
مذهب
متنبی شیعه بود و با سیف الدوله حمدانی و خاندان حمدانیهای شیعه در حلب مرتبط بود؛ و اشعار بسیاری در مدح آنها سرودهاست.
مقام ادبی
وی از بزرگترین شاعران تمام طول تاریخ عرب است و هیچ شاعری در بین اعراب دیوانش مانند دیوان متنبی و شعر او مورد نقد و استقبال واقع نشدهاست و از این جهت با انوری و حافظ در ادبیات ایران قابل مقایسه است.
خصوصیت شعری
از برجستهترین ویژگیهای ستایشچامههای متنبی مبالغه و اغراق میباشد؛ او در مدایح خود به ستودن ویژگیهای معنوی چون دلاوری، گشادهدستی، نیرومندی، دانشمندی و تدبیر و… بیشتر توجه داشته تا ویژگیهای مادی و ظاهری مانند زیبایی ظاهری، بسیاری دارای، بستگان و فرزندان.
نمونه شعری
نمونهای از سرودهها:
این بیت را او در وصف دلاوری و گشادهدستی محمد بن زریق طوسی با مبالغه و اغراق گفتهاست:[۲]
و لحظت انمله فسلن مواهبا و لمست منصله فسال نفوسا
(معنی): از سرانگشتان او بخشش میریزد و از دم تیغش خون دشمنان.
متنبی در ستایش علی، پیشوای شیعیان نیز سرودههای بسیاری دارد که در اغلب چاپهای دیوان وی حذف شدهاست. مانند: و اذا استطال الشیء قام بنفسسه/ فصفات ضوء الشمس تذهب باطلا
نمونهای دیگر از شعر که در وصف یک دره زیبا نزدیک شیزراز سرودهاست:
لها ثمر تشیر إلیک منه/ بأَشربهٍ وقفن بلا أوان
وأمواهٌ یصِلُّ بها حصاها / صلیل الحَلی فی أیدی الغوانی
إذا غنی الحمام الوُرْقُ فیها / أجابته أغانیُّ القیان
نمونه دیگر از شعر وی که در وصف فضایل خود میگوید و از معروفترین اشعار اوست:
أنا الذی نظر الأعمی إلی أدبی / و أسمعت کلماتی من به صمم
أنام ملء جفونی عن شواردها / ویسهر الخلق جراها ویختصم
و جاهل مده فی جهله ضحکی/ حتی أتته ید فراسه وفم
إذا رأیت نیوب اللیث بارزه/ فلا تظنن أن اللیث یبتسم
و مهجه مهجتی من هم صاحبها/ أدرکته بجواد ظهره حرم
رجلاه فی الرکض رجل والیدان ید/ وفعله ماترید الکف والقدم
ومرهف سرت بین الجحفلین به / حتی ضربت وموج الموت یلتطم
الخیل واللیل والبیداء تعرفنی/ والسیف والرمح والقرطاس والقلم
بیت اول این شعر را ابواعلاء معری در وصف خود میدانست! و بیت آخر این بیت از عوامل قتل متنبی است.
عنایت به فلسفه
متنبی علاوه بر شاعری یک فیلسوف بود و در عهد فارابی میزیست. اشعار حکیمانه وی که ضربالمثل شدهاند قابل مقایسه با قطعات حکیمانه سعدی است.
نمونه اشعار حکیمانه (ضربالمثل)
و اذا اتتک مذمتی من ناقص/ فهی الشهاده لن بانّی کاملُ
الخیل واللیل والبیداء تعرفنی / والسیف والرمح والقرطاس والقلم
خذ ما تراه ودع شیئا سمعت به/ فی طلعه البدر ما یغنیک عن زحل
والهجر أقتل لی مما اراقبه / أنا الغریق فما خوفی من البلل
عَـلَی قَـدرِ أَهلِ العَـزمِ تَأتِی العَزائِمُ /وتَـأتِی عَـلَی قَـدرِ الکِـرامِ المَکارِم
وتَعظُـم فی عَینِ الصّغِـیرِ صِغارُها/ وتَصغُـر فی عَینِ العَظِیمِ العَظائِمُ
تعداد زیادی از اشعر وی توسط شاعران فارسی به صورت تحتاللفظی یا اخذ محتوا و مضمون به شعر فارسی درآمده است.
سرقت ادبی
متنبی یکی از کسانی است که متهم به سرقت ادبی و شعری شدهاست. این مسئله از همان زمان زندگی شاعر تا به حال جریان دارد و بیش از ده جلد کتاب در اینباره نوشته شده از جمله الوساطه بین المتنبی و خصومه یا کتاب سرقات المتنبی و آثار دیگر.
درگذشت
متنبی در میانهٔ سده چهارم در سال ۳۵۴ ق در یک درگیری به همراه فرزند و غلامش در نزدیکی دیر عاقول بغداد کشته شد. مرگ وی شبیه کشته شدن فارابی بود.
ترجمه فارسی قصیده متنبی
سلام .ممنون از مطالب مفیدتون.
ایا واقعا متنبی ادعای نبوت کرده است؟این قول صحت دارد؟اگر خیر چند منبع موثق در این باره معرفی نمایید.