تفاوت بین نفی با ما و لم – منفی کردن فعل با لم یا ما
الفرق بين النفي بـ(ما) و (لم)
*ما الفرق بين النفي بـ(ما) و (لم)؟ (د.فاضل السامرائى)
(ما) في الغالب تقال للرد على قول في الأصل يقولون في الرد على دعوى، أنت قلت كذا؟ أقول ما قلت. أما (لم أقل) قد تكون من باب الإخبار فليست بالضرورة أن تكون رداً على قائل لذلك هم قالوا لم يفعل هي نفي لـ(فعل) بينما ما فعل هي نفي لـ (لقد فعل). حضر لم يحضر، ما حضر نفي لـ قد حضر (يَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ كَلِمَةَ الْكُفْرِ (74) التوبة) (ما اتخذ) ضد قول اتخذ صاحبة ولا ولدا، لم يتخذ قد تكون من باب الإخبار والتعليم (تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا (1) الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا (2) الفرقان) هذا من باب التعليم وليس رداً على قائل وليس في السياق أن هناك من قال وردّ عليه وإنما تعليم (تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ) يخبرنا إخباراً . بينما نلاحظ لما قال في محاجته للمشركين (ما اتخذ الله من ولد) هم يقولون اتخذ الله ولد (مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (91) المؤمنون). لما رد على المشركين وقولهم قال (ما اتخذ) و(وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ (78) آل عمران) يقولون هو من عند الله فيرد عليهم (وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ (78) آل عمران). (وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ (8) البقرة).
ادات نفی، یک اصطلاح نحوی که برای انکار کردن معنای جمله بکار برده میشود.
فْی” بر وزن “فَعْل” مصدر از مادهی “نفی” و در لغت به معنای انکار کردن است. [۱]
معنای اصطلاحی ادات نفی
در اصطلاح نحو، “نفی” عبارت است از انکار کردن جمله با ادات مخصوص و ادات نفی حروفی هستند که این معنا را افاده میدهند. این حروف قبل از جمله واقع شده و عبارتاند از: “لَمْ”، “لَمّا”، “لَنْ”، “لا”، “ما”، “إنْ” و “لاتَ”. [۲] به عنوان مثال “ما” در عبارت “ما ذَهَبْتُ” از ادات نفی بوده و بر انکار و نفی آمدن متکلم دلالت دارد.
وجه نامگذاری ادات نفی
معنای لغوی نفی (انکار کردن) در معنای اصطلاحی آن لحاظ شده است به این بیان که متکلم جملهای را با ادات مخصوص انکار میکند. البته باید دقت داشت که با توجه به قید “ادات مخصوص” در تعریف اصطلاحی، معنای لغوی اعمّ از معنای اصطلاحی بوده و شامل انکار کردن به غیر ادات مخصوص همچون جمله فعلیه “نَفَیْتُ” نیز میشود.
جایگاه ادات نفی
عالمان نحو با توجه به نوع عمل و تاثیر معنایی، ادات نفی را در دو بخش مورد بررسی قرار دادهاند؛ بخش اول که با لحاظ تاثیر ادات نفی بر فعل مضارع و شامل سه حرف (لَمْ، لمّا و لَنْ) میشود، در باب “فعل”، مبحث اعراب فعل مضارع بررسی شده است. در بخش دوم که سایر ادات را تشکیل میدهد، دو رویکرد مشاهده میشود؛ بعضی همچون ابن مالک در “الفیة” با لحاظ عمل رفع، آنها را در مرفوعات بعد از مبحث “مبتدا” ذکر کرده و بعضی همچون ابن حاجب در “الکافیة” با لحاظ عمل نصب، آنها را در آخر بحث منصوبات آوردهاند. اگرچه بعضی همچون صاحب “بداءة النحو” با عنوان مستقل ادات نفی به مجموع آنها اشاره کردهاند.
ذکر این نکته قابل توجه است که ابن هشام در ” مغنی اللبیب ” در ضمن بررسی مفردات، ادات نفی را به صورت جداگانه بیان کرده و به کاربرد آنها در نفی اشاره میکند.
ویژگی ادات نفی
در این بخش با توجه به نوع ادات نفی، به نحوهی کاربرد، جایگاه و ویژگیهای آنها در کلام اشاره میشود:
← ویژگی لم و لما
این دو حرف بر فعل مضارع داخل شده و آن را در لفظ مجزوم و در معنا به ماضی منفی تبدیل میکنند، با این تفاوت که “لَمْ” معنای مضارع را به ماضی منفی مطلق که بر مطلق نفی بدون هیچ قیدی همچون اتصال نفی به زمان حال، دلالت دارد. تبدیل کرده، مانند: «لَم یَذهَبْ أَحدٌ»، (احدی نرفت) و “لمّا” معنای آن را به ماضی منفی متصل به حال، تبدیل میکند؛ [۳] [۴] [۵] مانند: «تَعَلَّمَ أَخی القراءةَ و لَمّا یکتُبْ»، (برادرم خواندن را یاد گرفت و هنوز ننوشته است).
میان “لَمْ” و “لمّا” فرقهای دیگری وجود دارد که در مبحث ادات جزم مضارع، مورد بررسی قرار میگیرند.
← ویژگی لن
“لَنْ” بر فعل مضارع داخل شده و آن را در لفظ منصوب [۶] [۷] [۸] و در معنا به مستقبل منفی تبدیل میکند؛ [۹] [۱۰] [۱۱] مانند: «وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِم». [۱۲] (ولی آنها، به خاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستادهاند، هرگز آرزوی مرگ نخواهند کرد)، در این مثال “لَنْ” از ادات نفی و بر فعل مضارع منصوب (یَتَمَنَّوْه) وارد شده است.
اقسام لای نافیه
“لا”ی نافیه بر سه قسم است:
الف. “لا”ی نفی فعل ماضی و مضارع
ب. لای نفی جنس
ج. لای شبیه به لیس
← ویژگی لای نفی فعل ماضی و مضارع
در صورتی که “لا”ی نافیه بر فعل ماضی داخل شود، تکرار آن واجب است؛ [۱۳] [۱۴] مانند: «فَلَا صَدَّقَ وَ لَا صَلَّی»؛ [۱۵] «(در آن روز گفته میشود:) او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند» در این آیه شریفه “لا”، بر فعل ماضی داخل و تکرار شده است.
← ویژگی لای نفی جنس
“لا”ی نفی جنس نام دیگر آن لای تبرئه است [۱۶] یکی از حروف ناسخ است که به طور صریح بر نفی خبر از جمیع افراد جنس اسم بعد از آن دلالت دارد. [۱۷] در عنوان مستقل “لای نفی جنس” به تعریف، ، شرایط عمل و دیگر خصوصیات آن اشاره میشود. به عنوان مثال “لا” در آیه «قَالَ لَا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ» [۱۸] «(یوسف) گفت: امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست!» “لا”ی نفی جنس بوده که بر اسم نکره (تثریبَ) وارد شده است.
← ویژگی لای شبیه به لیس
“لا”ی شبیه به “لیس” از جمله حروفی است که در معنا و عمل به “لیس” شباهت داشته و اسم را مرفوع و خبر را منصوب میکند. [۱۹] به عنوان مثال “لا” در عبارت «لا رجلٌ غائباً»، “لا”ی شبیه به “لیس” بوده که اسم (رجل) را مرفوع و خبر (غائبا) را منصوب کرده است.