گیاهشناسی و زیست شناسی در تمدنهای اسلامی
دانشمندان دوره اسلامی چون به پیدایش گیاهان، جانوران و انسان تحت عنوان آیات خداوندی نگاه می کردند، از این رو در صدد برآمدند در رشد و نمو و زندگی آن ها تحقیق کنند، تا بتوانند در معالجه بیماران از گیاهان دارویی برای تهیه دارو استفاده کنند.
در دوره اسلامی، منابع اولیه زیست شناسی، از میراث علمی ایران و یونان و هند اخد شد، که در این میان می توان به کتاب الحیوان تألیف ارسطو و نوشته های پیروان فیثاغورث و ارسطو ارشاره کرد. در این میان، جهانگردان نیز از سفرهای خود به هند و آفریقا، توشه هایی همراه می آورند؛ چرا که در دوره اسلامی، مرزهای کشورها به روی همه مردم باز بود و آن ها اجازه داشتند سفر نموده و دنبال علم و دانش بروند. جریان های متفاوت فکری جهان، در راه یابی خویش به درون فرهنگ اسلامی، در ذیل و قالب تعالیم اسلام و آموزه های قرانی، تبلوری نوین یافت. اکثر نوشته های ایران در تمدن اسلامی در باب زیست شناسی؛ توجه و گرایش شدیدی به سلسله مراتب موجودات و سیر نزولی و صعودی آن ها نشان می دهد. مسلمانان معتقد بودند جهان موجودات، اعم از جمادات، نباتات، حیوانات و انسان، بخشی از زنجیره ای را تشکیل می دهند که در قوس صعودی و قوس نزولی، دارای شاخه ای بوده و هر موجودی برای خود دارای ارزش می باشد و نقطه اوج موجودات، در شاخه صعودی الهی می باشد و از این ذات است که شاخه های دیگر نشأت می گیرد.
نظام زیست شناسی دوره اسلامی، با این که شدیدا تحت تأثیر باورهای دینی قرار داشت و در قالب تعلیمات دینی شکل گرفته بود، ولی کاملا متعبدانه و خالی از تعقل هم نبود. زیست شناسان اسلام، اطلاعات گذشته را جمع نموده و با مشاهده عینی خود، مطالب را در ذهن می پروراندند. نتیجه این شد که آن ها یک نظام زیست شناسی خاص را طرح کردند که بر مبنای استدلال و براهین عقلی قرار داشت. در آثار اخوان الصفا، قزوینی و ابوریحان بیرونی، رگه های تعقل و اندیشه به خوبی هویداست. آن ها ضمن تأکید برحکمت و اراده خداوندی در آفرینش موجودات، تفسیر خویش از ساختمان و رفتار و عادات گیاهان و جانوران را با استدلال هایی مبتنی بر مشاهده، در آثار منقوش ساخته اند. آن ها معتقد بودند هر عضوی از بدن موجود زنده، برای شرایط زیستی و نیازهای حیاتی آن موجود، بهترین شکل و رفتار را دارد و حرکات جانوران و رفتار فیزیولوژیک آنان، به گونه ای است که معطوف به بقای فردی و بقای نوع آن ها می باشد. آن چه گفتیم، درباره زیست شناسی بود. در زمینه گیاه شناسی لازم است بدانیم که دانشمندی به نام ابن وحشیه در قواعد کشاورزی قدیم، کتابی به نام الفلاحه النبطیه نوشت که نفوذ زیادی در نویسندگان اسلامی بعد از وی برجای گذاشت. تا آن جا که به ارتباط گیاهان داروی و تأثیرات پزشکی از آن برمی گردد. مسلمانان، از قرن سوم به بعد، در نوشتن کتاب های پزشکی، خوص دارویی گیاهان را نیز در نظر می گرفتند. کتاب فردوس الحکمه، تألیف علی بن ربن طبری و رسالات حنین بن اسحاق و نوشته های رازی و علی بن عباس مجوس، از این جمله اند.
اخوان الصفا بخشی از کتاب خود را به ریخت شناسی و تکوین و رشد گیاهان اختصاص داده بودند. ابن سینا هم در بحث طبیعیات فلسفه خویش، از گیاهان سخن به میان آورده است. دانشمندان اسلامی بیش از همه به طبقه بندی، فیزیولوژی، پیدایش رشد، تکامل و توصیف گیاهان توجه داشتند و از آن ها نیز برای تهیه دارو استفاده می کردند.
ابن باجه کتب التجربتین را در مورد گیاهان و النبات را در مورد فیزیولوژی گیاهان نوشت.
در طول تاریخ اسلامی، افراد بسیاری بودند که در زمینه گیاه شناسی و زیست شناسی فعالیت های علمی انجام داده اند، برخی از آنها عبارتند از:
۱-رشید الدین الصوری (قرن هفتم هجری): وی برای تحقیق در مورد گیاهان، به بیابان ها می رفت و در مورد مشخصات فیزیکی و شیمیایی برگ، ساقه و گل آن ها، به طور صحیح به تحقیق می پرداخت که با روش تحقیق علوم تجربی امروزی نیز مطابق است. نتیجه تحقیقات او در کتاب الادویه المفرده مشاهده می شود.
۲-ادریسی: وی بیش از ۲۵۰ جلد کتاب نوشته است که نیمی از آن ها در مورد گیاهان می باشد. هم چنین، او در مورد ۳۶۰ گیاه به تحقیق و پژوهش پرداخته است.
۳-ابن الاوان اشبیلی: او یکی از گیاه شناسان بزرگ و مسلمان است که در کتاب الفلاحه، درباره اقسام خاک ها، کودها، و طریقه زراعت ۵۸۵ نوع از نباتات و ۵۰ نوع از درخت های میوه دار تحقیق نموده و هم چنین در مورد عوارض بیماری های نباتات و طرق معالجه آن ها و نحوه بهره برداری از آن ها، کاوش هایی فراوان کرده است. به گفته آلدو میلی، این کتاب در علم کشاروزی تمام قرون وسطی، کامل ترین کتاب به شمار می رود.
۴-ابومحمد عبدالله احمدبن بیاطر مالقی: وی نویسنده کتاب الجامع فی الادویه المفرده است. کتاب این دانشمند، در قرن ۱۶ میلادی، با ارزش ترین کتاب درباره گیاه شناسی تلقی شد. او ۱۴۰۰ نوع گیاه و گیاهان دارویی را کاملا توصیف نموده است که ۳۰۰ قسم آن قبل از او شناخته نشده بود. این محقق، ساختمان شیمیایی گیاهان را تحلیل نموده، تحقیقات اصولی و نظریات بسیار دقیقی را درباره بیماری ها و معالجه آن ها به وسیله علم گیاه شناسی اضافه کرده است.
۵-ابوحنیفه احمد بن داود دینوری (۲۰۰-۸۲هـ.ق): او مطالعات خود را در مورد گیاه شناسی و کشاورزی، در کتابی به نام النبات، ارائه داده است.
۶-عروضی سمرقندی صاحب چهارمقاله ،در گفتاری از کتابش، درباره پیدایش نباتات و گیاهان مطالبی به قلم آورده و درباره قوای چهارگانه که ضامن پیدایش و بقای نباتات است، سخن گفته است.
۷-محمد بن محمود بن احمد طوسی (قرن ششم هجری): او کتابی به نام عجایب المخلوقات درباره جانوران و گیاهان گوناگون نوشته است.
۸-حمدالله مستوفی قزوینی (قرن هشتم): او صاحب نزهه القلوب است، که در مورد زمین شناسی، گیاه شناسی و جانور شناسی مطالبی در آن به چشم می خورد.
۹-زکریای قزوینی (قرن هشتم هجری): او صاحب کتاب عجایب المخلوفات است که درباره
زیست شناسی نیز مطالبی را بیان کرده است.
۱۰- ابن طفیل (قرن ششم هجری): وی از فلاسفه اسلامی است که در کتابی به نام حی بن یقظان درباره پیدایش انسان صحبت کرده است.
۱۱-اخوان الصفا: آن ها نیز در مورد زیست شناسی، به خصوص از نقطه نظر فلسفی مطالعاتی کرده و عقیده داشتند که نباتات در بین جمادات و حیوان جای دارند و حیوان، حلقه ای از زنجیره جمادات، نباتات، حیوانات انسان محسوب می شود.
۱۲-ابو عثمان عمر بن بحرالجاحظ
۱۳-ابوسعید عمادالدین الکاتب
۱۴-ابومحمد عبدالله احمد
۱۵-ابن سیده
۱۶-منصوربن فضل سوری
۱۷-ابوالعباس محمد بن مفرج نباتی
۱۸-عبدالله بن صالح
۱۹-محمد بن سفر.
منبع: http://tahoor.com/fa/article/view/210824