معادل های نیاز داشتن در عربی
«نیاز داشتن» و معادلهای آن
یکی دیگر از مفاهیمی که در زبان عربی برای بیان آن غالباً از معادل فعلی استفاده نکردهاند، مفهوم فعل «نیاز داشتن» است که هر چند، گاه معادل فعل «اِحْتَاجَ، یَحْتَاجُ» به شمار میآید، در بیشتر موارد، برای بیان آن از روش زیر بهره جستهاند:
فاعل معنایی + فی حاجَهٍ/ بِحاجَهٍ إلی + متمّم (در مقام اسم مجرور)؛ مانند:
ـ من به شرکت در کلاسهای دانشکده نیاز دارم؛ أنا فِی حَاجَهٍ/ بِحَاجَهٍ إلَی الاشْتِرَاک فِی صُفُوفِ الْکُلِّیَّهِ.
ـ خواهرم برای خواندن کتابها و مطبوعات به عینک خود نیاز دارد؛ إنَّ أخْتِی فِی حَاجَهٍ/ بِحَاجَهٍ إلَی نَظَّارَتِهَا لِقِرَاءَهِ الْکُتُبِ وَالصَّحَافَهِ.۸
ـ کشورهای اسلامی به برادری و اتحاد نیاز دارند؛ إنَّ البِلادَ/ البُلْدَانَ
انسان برای حفظ سلامت خود به ورزش نیاز دارد؛ إنَّ الإنْسَانَ فِی حَاجَهٍ/ بِحَاجَهٍ إلَی الرِّیاضَهِ لِلاحْتِفَاظِ بِصِحَّتِهِ.۱
ـ ایران عزیز ما به جوانانی مؤمن و پرتلاش نیاز دارد؛ إیرانُنَا العَزِیزَهُ فِی حَاجَهٍ/ بِحَاجَهٍ۲ إلَی شَبَابٍ مُؤْمِنینَ مُجْتَهِدِینَ.
چنانکه ملاحظه میشود، عدد و نوعِ فاعلِ معنایی جمله، تأثیری در شیوه بیان مفهوم «نیاز داشتن» در این جملات و امثال آنها ندارد و به آسانی میتوان آنها را با جایگزین کردن فاعلهای دیگر، به همین صورت به کار برد؛ برای نمونه با دگرگون کردن «أنا» و «أخْتی» در جمله نخست و جمله دوم به «هُوَ» و «أخی» گفت: «هُوَ فی حاجَهٍ/ بِحَاجَهٍ إلَی الاشْتِرَاکِ فِی صُفُوفِ الْکُلِّیَّهِ» و «إنَّ أخی فِی حَاجَهٍ/ بِحَاجَهٍ إلی نَظّارَتِهِ لِقِراءَهِ الْکُتُبِ وَالصَّحَافَهِ.»
منفی کردن فعلِ «نیاز داشتن» به دو روش ممکن است:
۱ـ کاربرد فعل ربطی «لَیْسَ» و مشتقّات آن + فی حاجَهٍ/ بِحاجَهٍ إلی + متمّم (در مقام اسم مجرور)؛
۲ـ کاربرد حرف نفی «ما»۳ + فی حاجَهٍ/ بِحاجَهٍ إلی + متمّم (در مقام اسم مجرور)؛ مانند:
ـ لَیْسَ أحمدُ الیَومَ فی حاجَهٍ/ بِحاجَهٍ إلَیک؛ احمد، امروز به تو نیاز ندارد.
ـ آیا تو پس از پایان درس به کتاب خود نیاز نداری؟ ألَسْتَ۴ فی حاجَهٍ/ بِحاجَهٍ إلی کِتَابِکَ بَعْدَ انْتِهَاءِ الدَّرْسِ؟
ـ من الآن به این میز نیاز ندارم؛ مَا أنَا الآنَ فِی حَاجَهٍ/ بِحَاجَهٍ إلَی هَذِهِ الْمِنْضَدَهِ.
ـ در سالهای اخیر، کشور ما به واردات گندم نیاز ندارد؛ ما بِلادُنَا فِی الأعْوَامِ الأخِیرَهِ فِی حَاجَهٍ/ بِحَاجَهٍ إلَی اسْتِیرادِ الْقَمْحِ.
ـ ما برای دستیابی به خودکفایی، به آمریکا و ابرقدرتها نیاز نداریم؛ لَسْنَا فِی حَاجَهٍ/ بِحَاجَهٍ إلی أمریکا والْقُوَی الْکُبْرَی لِلْحُصُولِ عَلَی الاکْتِفَاءِ الذّاتِیِّ.
ـ مریم، تو امروز به تفنگ و جنگ نیاز نداری؛ یا مریمُ، لَستِ الْیَوْمَ فِی حَاجَهٍ/ بِحَاجَهٍ إلی الْبُنْدُقِیَّهِ وَالْحَرْبِ.
وجوه مثبت و منفیِ ماضی فعلِ «نیاز داشتن» نیز از کاربرد «کانَ»/ «مَا کَانَ» و «لَمْ یَکُنْ» و مشتقّات آن همراه با «فی حاجَهٍ/ بِحاجَهٍ إلی + متمّم» به دست میآید؛ مانند: «کانَ فی حاجَهٍ إلیه: به او نیاز داشت؛ کانَتَا فی حاجَهٍ إلَیْهم: آن دو به آنان نیاز داشتند؛ کُنْتَ فی حاجَهٍ إلیَّ: به من نیاز داشتی؛ مَا کُنْتُ فی حاجَهٍ إلیه: به او نیاز نداشتم؛ ما کُنّا فی حاجَهٍ إلیها: ما به آن نیاز نداشتیم».
همچنین در برخی موارد، میتوان واژهای را در مقام صفت، پس از «فی حاجَهٍ/ بِحاجَهٍ» به کار برد و نوع این نیاز را مشخّص کرد؛ مانند:
ـ أنَا فِی حَاجَهٍ مَاسَّهٍ إلی تِلک الأدَاهِ؛ من به آن ابزار نیاز مبرم دارم.
کَانَتْ أمّی آنَذَاکَ بِحَاجَهٍ مُلِحَّهٍ إلی تَعَلُّمِ سَوْقِ السَّیّارَهِ؛ مادرم در آن هنگام به فرا گرفتن رانندگی نیاز حتمی داشت.
ـ ما کُنْتُ فِی حَاجَهٍ ضَرُورِیَّهٍ إلَی الْمَالِ؛ من به پول، نیاز ضروری نداشتم.
نمونههایی از کاربرد فعل «نیاز داشتن» در زبان عربی
ـ نحنُ بِحاجَهٍ إلی امْرَئٍ نَفْتَخِرُ بِهِ؛۱ ما به مردی نیاز داریم که به او ببالیم.
ـ أتَعتَذِرُونَ بِقَولِکُم: إنّما الفُنونَ مِنَ الکَمالِیّاتِ ونحنُ بِحاجَهٍ إلی ضَرورِیّاتِ الحَیاهِ؟۲ آیا با [بیان] این سخن که هنر از تجمّلات است، حال آنکه ما [اکنون] به ضروریات زندگی نیاز داریم، عذر و بهانه میآورید؟
ـ إنَّ السُّورِیّینَ بِحاجَهٍ ماسَّهٍ إلی مُعَلِّمٍ ماهِرٍ یَدْرُسُونَ عَلَیه؛۳ مردم سوریه، سخت به معلّم زبردستی نیاز دارند که نزد او درس بخوانند.
ـ إنّی لا أشْعُرُ بِالْجُوعِ الآنَ، وَلَکِنْ أظُنُّ أنَّ «مَیمُونَهَ» فی حاجَهٍ إلی الطَّعامِ الآنَ؛۴ من اکنون احساس گرسنگی نمیکنم، ولی گمان میکنم «میمونه» الآن به [خوردن] غذا نیاز دارد.
ـ إنّی فی حاجَهٍ إلی الرَّاحَهِ بَعْدَ تَعَبِ هذا النَّهَارِ؛۵ من [الآن] پس از خستگی امروز به استراحت نیاز دارم.۶